من به مهمانی دنیا رفتم:
من به دشت اندوه ،من به باغ عرفان ،
من به ایوان چراغانی دانش رفتم.
رفتم از پله ی مذهب بالا .
تا ته کوچه ی شک ،تا هوای خنک استغنا ،
تا شب خیس محبت رفتم .
من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق .
رفتم ، رفتم تا زن ،تا چراغ لذت ،
تا سکوت خواهش ،
تا صدای پر تنهایی .
چیزها دیدم در روی زمین :
کودکی دیدم . ماه را بو می کرد .
قفسی بی در دیدم که در آن ، روشنی پرپر می زد .
نردبانی که از آن ، عشق می رفت به بام ملکوت .
من زنی را دیدم ، نور در هاون می کوبید .
ظهر در سفره ی آنان نان بود ، سبزی بود ، دوری شبنم بود ،
کاسه ی داغ محبت بود .
من گدایی دیدم ، در به درمی رفت آواز چکاوک می خواست
و سپوری که به یک پوسته ی خربزه می برد نماز
بره ای را دیدم ، بادبادک می خورد.
من الاغی دیدم ، یونجه را می فهمید.
در چرا گاه « نصیحت » گاوی دیدم سیر.
شاعری دیدم هنگام خطاب ، به گل سوسن می گفت : « شما »
دانلود با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی
چقدر این سهراب دوست داشتنی است
آدم دلش میخاد درسته قورتش بدهد
هلو هه؟
شعرای سهرابو دوست دارم و میخونمشون
ممنون
باشه
سلام همولایتی
یکی از کتاب هایی که با عشق خریدم کتاب سهراب بود.وقتی راهنمایی بودم.راز گل سرخ.عاشقانه می خوندم اشعارش رو.دنیای قشنگی داشت سهراب.روحش شاد.
سلام
سادگی در عین پیچیدگی
راستی تو میری نمایشگاه کتاب تهران؟
من که نمی تونم برم
غصه ناکم برا همین
متاسفانه به احتمال یاد امسال نمیتونم برم
وای این شعر چقدر زیباست.نشنیده بودمش.وبلاگ مثبتی داری،آدم از گشت و گذار توش پشیمون نمیشه
خواهش میشه
آخ که چقدر این شعر زندگی توشهههههههههه
مرسی از دانلودی که گذاشتی عالیییییییییی بود
خواهش میشه
دارمش
شعرای سهراب که کلا هلوإ
حالا فک کن با صدای خسرو شکیبایی هم باشه
دیگه میشه هندونه
آفرین بابت حسن انتخابت
هلو و هندوانه
خواهش
سینا چقدر بداخلاقی
کوتاه و مختصره جوابات
میگم دنیای واقعیتم همینطوری؟
فکر کنم فریناز تو هزارمین نفری باشی که اینو بهم گفتی
آره...یکم تندم.
حالا نمیدونی دیروز تو کلاس چیکار کردم!
چیکار کردی؟
ماجرا اینه که یه دانشجوی پسر قرار بود تحقیقی رو که در مورد نقش ایرانیان تو پیشبرد تمدن اسلامی داشت رو ارائه کنه اونروز بنا به دلیلی اینکار انجام نشد و استاد ازش خواست نتیجه ای رو که گرفته بگه.
اون گفتش که ایرانیان هیچ نقشی تو تمدن اسلامی نداشتن چون اعراب به ایران حمله کرده و اونا عرب شدن !
فقط نگاه کن ببین چقدر تحلیلش خنده داره
استاد از سایر افراد خواست که نظری اگر دارن در مخالفت با اون بیان کنن.
من بلند شدم در ابتدا گفتم نظر این اقا رو هواست و معلوم نیست از کجاش درآورده این حرفارو(همهمه ی اول شروع شد)
بعدش نام بردم بیش از 10 محقق برجسته و مترجم ایرانی در زمان عباسیان یعنی اوج شکوفایی تمدن اسلامی.
بعد ازش خواستم منبعش رو بگه گفت اینترنت ! منم در جواب با لحنی که مخصوص خودمه گفتم از کجاش؟(همهمه ی دوم شروع شده)
و بعد دیگه درگیری لفظی و سایر اتفاقات
اها بعد استاد بهش گفتن اون چیزی رو که تایپ کردی بده به من ببینم چی نوشتی.جالب این بود که تو نوشته هایی که خودش اورده بود نوشته بود ایرانیان نقش بسیار پر اهمیتی در پیشرفت تمدن اسلامی داشتند یعنی حتی نوشته های خودش رو هم نخونده بود.
حالا بنظر من بد حرف زدم؟درحالیکه من خیلی زود فهمیدم که داره یاوه سرایی میکنه و اصلا هیچ اطلاعی نداره.
بطور کل قوه ی تشخیصم خوبه
خیلی زیباست روحش شاد..