Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
20 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 20 مي
Translation instructions from Farsi to another language

    
Chrome: Click the “Translate this page” button at the top of the window at the end of the address bar - icon next to the star
Internet Explorer and Firefox require a translation extension
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ايران
شهر «وه آنتیوخ خسرو» به جای آنتیوک (انطاکیه) ـ آنتیوک و نواحی اطراف آن پس از نابودی امپراتوری آشور، به قلمرو ایران اضافه شده بود ـ واژهِ یونان
بیستم ماه می 526 یک زمین لرزه بسیار سخت شهر باستانی انطاکیه (انتیوک Antioch ـ در ترکیه امروز) واقع در کنار خلیج اسکندرون و رودخانه اورونتس Orontes را ویران و سیصدهزار تَن از نفوس شهر را کشت. خسروانوشیروان ـ شاه ساسانی ایران که در سال 540 منطقه معروف به «چهار شهر» را از دست ژوستینیان امپراتور روم درآورد در کنار شهر آنتیوک، شهری به نام «وه آنتیوخ خسرو» ساخت و باقیمانده نفوس آنتیوک را به آنجا منتقل کرد زیراکه که نوسازی آنتیوک [که رومیان در آن زمینه کوتاهی کرده بودند] هزینه سنگین داشت و دهها سال طول می کشید.
     آنتیوک و نواحی اطراف آن پس از نابودی امپراتوری آشور، به قلمرو ایران اضافه شده بود و تا نوامبر سال 333 پیش ازمیلاد ساتراپی پنجم ایران بود. در این سال اسکندر مقدونی در ایسوس واقع در همان ناحیه ارتش ایران را شکست داد و همه منطقه را متصرف شد که به نام او اسکندرون خوانده شده است. در همان منطقه، سلوکوس یکم جانشین اسکندر چهار شهر بزرگ که اینک در ترکیه و سوریه واقع اند ازجمله سلوکیه، لاذقیه و آفامیا را ساخت. سلوکیه در مجاورت انطاکیه قرارداشت. پیش از تعرّض اسکندر، ایرانیان انتیوک را «مِروئه Meroe» می نامیدند و همه منطقه ازجمله «کشور ـ شهرهای یونان، جزایر دریای اژه و مدیترانه شرقی به استثنای قبرس را از دوران هخامنشیان؛ یونان که واژه یونان (که به اقتباس از ایرانیان؛ در آسیای غربی، آسیای میانه و آسیای جنوبی بکار می رود) از ایونی گرفته شده است و در برخی از این مناطق برای نامیدن کشور یونان؛ واژه های یونانِستان و یونانی بکار می رود که پسوند «ستان» در فارسی به معنای سرزمین (Land) است. اروپیان ازجمله یونانیان و اروپایی تبارها در قاره های دیگر، واژه های دیگری برای نامیدن یونان بکار می برند ازجمله هِلینیکی، هِلاس، هِلادا، گراسیا، گریس، گریکلاند، گرِکو و ... و آنها که از زبان فارسی اقتباس کرده اند؛ یاوان، یائونا و ....
     اشکانیان پس از بیرون راندن سلوکی ها باردیگر قلمرو ایران را به اسکندرون رسانیدند و ساسانیان برسر آن دائما با امپراتوری روم در جنگ و جدال بودند که جنگ سال 540 میلادی در همان چارچوب بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ناخرسندی شاه ساسانيِ ایران از حذف شعار آریانیسم در اسپانیا ـ گُتیک (آرین) در لغت به معنای مردم خوب، نجیب زاده، مهربان و ... است
هرمز چهارم شاه ایران از دودمان ساسانیان [پسر خسروانوشیروان] در ماه می سال 587 میلادی پس از اطلاع از تصمیم پادشاه ویزیگُت Visigoth [ژرمن نژاد اسپانیا) مبنی بر کنار گذاردن شعار نژادی «آریانیسم»، از این کار ابراز ناخرسندی کرد و نظر خودرا در پیامی برای «رکارد Reccared» پادشاه تازه اسپانیا فرستاد. «رکارد ـ 1» که در 27 سالگی برجای پدر نشسته بود در ژانویه 587 خواست شورای روحانیون کاتولیک اسپانیارا که پیشنهادکرده بود پادشاه از اِعمال برتری نژاد آرین که دودمان ویزیگُت های حاکم بر اسپانیا (هیسپانیا شامل همه شبه جزیره ایبریا ازجمله گالیسیا Galacia + جنوب شرقی فرانسه امروز و در آن زمان معروف به سِپتیمانیا Septimania) از آن نژاد بودند دست بردارد و رضای اکثریت اسپانیایی هارا با برافراشتن پرچم کاتولیسیسم [که برتری نژادی را تایید نمی کند] تامین کند.
     گُتیک (آرین) در لغت به معنای مردم خوب، نجیب زاده، مهربان، عالی نسب و ... است که هیتلر در قرن 20 دوباره آن را شعار قرارداد. گُت ها که ایرانیان آنان را از قدیم آلمان [آلمانی ـ نام یکی از قبایل ژرمن] می نامند پس از مهاجرت تدریجی از منطقه فرارود (عمدتا تاجیکستان امروز) به اروپا، در این قاره به دو دسته تقسیم و به برانداختن حکومت های محلی دست زدند و در سال 410 میلادی با تصرف شهر رُم و ویران ساختن آن به سلطه رومیان براروپای مرکزی و غربی پایان دادند.
    مورّخان غرب در تفسیر اقدام هرمز چهارم نوشته اند؛ هرمز در آن سالها در دو سوی قلمرو خود سرگرم نبرد بود ـ در شمال شرقي با آلتائي ها و چينيان شمال غرب و در شمال غربي با رومیان (حکومت قسطنطنیه). در شرق، آلتائي ها و بعضا تُرک زبان حتی به شهر کرمان رسیده بودند که احساسات نژادی هرمز تحریک شده بود. به علاوه، دولت قسطنطنیه رسما اقدام «رکارد» را تایید کرده بود که با این عمل برخشم هرمز افزوده بود. بنابراین، واکنش هرمز چهارم سیاسی بود نه درحقيقت نژادی.
     سال بعد (سال 588 میلادی) يک سپاه ایران به فرماندهی ژنرال بهرام مِهران (بهرام چوبین) آلتائي ها، ختائي ـ ختني ها و چينيان ساکن مناطق شمال غربي اين سرزمين را شکست کامل داد، خاقان آنان را در منطقه بلخ کشت و از قلمرو ایران بیرون افکند. بخشی از این تُرک زبانان در دوران حکومت خلفای اموی و عباسی به منطقه فرارود بازگشتند، وارد ارتش هاي اين خلفا شدند، قدرت يافتند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درباره مسئله جمعيت تهران ـ دو بار ضابطه محدود شدن، ولي ... ـ راه حل؛ انتقال ادارات دولتي از تهران
چند روز پس از انتشار آمار جمعیت تهران در اردیبهشت 1318، دولت وقت ضوابط محدود کردن مهاجرت از روستاها و شهرهاي كوچك به شهرهای بزرگتر بویژه تهران را تدوین و اجرای آن را ابلاغ کرد و از مطبوعات خواست که مردم را از مضار مهاجرت به شهرهای بزرگتر و تبدیل کشور از تولیدی به خدماتی و تضعیف کشاورزی و دامداری آگاه سازند.
    اجرای این ضوابط پس اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 عملا متوقف شد. رعایت محدوده 25 ساله تهران هم که مصوبه آن از 1347 به اجرا درآمده بود پس از پيروزي انقلاب، از 22 بهمن 1357 عملا (و به قولي؛ خودسرانه) منتفی شد و جمعیت تهران از 12 میلیون تجاوز کرده و آسیب پذیری ها افزایش یافته است.
    طبق گزارش وزارت كشور در ارديبهشت 1318، جمعيت شهر تهران بر پايه سرشماري همان ماه، 531 هزار تَن اعلام شده بود. مقايسه اين آمار با ارقام سرشماري دهه 1370 نشان داد كه در اين فاصله، جمعيت تهران 15 برابر شده بود و اینک تقریبا 25 برابر. تهران در دامنه كوه و روي كمربند زمين لرزه قرار گرفته است. اصحاب نظر، مهاجرت هاي داخلي، افزايش بي حد و حساب جمعيت کلان شهرها بويژه تهران و نيز افزايش حجم نقدينگي و در نتيجه کاهش توان خريد ريال را دو مسئله بزرگ جامعه خوانده و انتقال پايتخت (ادارات دولتي) از تهران و استقلال صد در صد کامل بانک مرکزي را به عنوان راه حل ارائه کرده اند.
    
    - - - - -
    روزنامه جوان چاپ تهران صفحه اول شماره بیستم اردیبهشت 1399 خود را به تهران و احتمال زلزله اختصاص داده بود که کُپی آن در زیر آمده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز جنگ نطق و مصاحبه (جنگ سرد که قلم و زبان از ابزار آن هستند) ميان ايران و انگلستان از ماه مي 1951
در چنين روزهايي در ماه مي 1951 (1330 هجري خورشيدي) جنگ نطق و مصاحبه (جنگ سرد) ميان ايران و انگلستان به اوج خود رسيده بود، درست مشابه وضعيتي كه از آغاز سال 2006 ميان ايران و آمريكا وجود داشته است. مقامات دولت انگلستان اقدام دولت ايران در ملي كردن صنعت نفت خودرا خلاف موازين بين المللي اعلام مي كردند. در برابر آنان، دكترمصدق [رئيس دولت وقت] ضمن تفسيرِ تعريفِ حقوقي «حاكميّت ملّي» تأكيد مي كرد كه عمل ايران در اين چارچوب بوده و از اختيارات دولت ايران است كه مكلّف است خواست ملت ـ ملتي كه آن را برگزيده به اجرا درآورد و از تحريم و محاصره اقتصادي هم باك ندارد زيرا ملت آماده تحمل آن است.
    اين جنگ سرد كه از بهار سال 1330 آغاز شده بود تا زمان براندازي حکومت ملّي و دمکراتيک مصدق در 28 اَمُرداد 1332 ادامه داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
فرضيه قضايي قاضي ايراني «موسي عالي» كه جهاني شده است ـ داستان خانه سازي براي مطبوعاتي ها در هشتگرد
نيمه ماه مي 2005 سي ـ سپَن 2، شبكه تلويزيوني بدون اعلان آمريكا ويژه بحث، اظهار نظر و ميزگرد، به مطرح بودن (جهاني شدن) نظريه «موسي عالي» قاضي ايراني و بيش از يك دهه معاون دادستان تهران اشاره كرد. اين موضوع در يك بحث حقوقدانان مطرح شد و يك استاد رشته حقوق دانشگاه جورج تاون (مستقر در شهر واشنگتن) به تشريح و اهميت اين نظريه پرداخت كه موسي عالي (گفته شد؛ متولد شهر يزد) آن را به مدت بيش از يك دهه (دهه هاي 1340 و 1350) در تهران به اجرا گذارده بود.
    به اظهار استاد آمريكايي، قبلا از شاكيان كه به معاون دادستان تهران ويژه ارجاع شكايات مراجعه مي كردند خواسته مي شد كه آدرس دقيق طرف مقابل و اسناد متعدد ارائه دهند (اورا معرفي كنند و ...) كه وقت گير و پرهزينه و براي همه آنان امكان پذير نبود (كه كار پليسي انجام دهند) و لذا از خير رسيدگي (و حق خود) مي گذشتند و در نتيجه، انگيزه جرم باقي مي ماند و گسترش مي يافت و مرتكب نيز ترغيب به ادامه آن و احيانا شبكه اي مي شد.
    «موسي عالي» در زماني كه معاون دادستان تهران مستقر در اداره آگاهي پليس بود به استناد اين اصلِ مندرج در قوانين اساسي همه کشورها كه دولت مسئول حفظ جان و مال اتباع و جلوگيري از هرگونه نقض حق و قانونشكني است هر شكايت ـ حتي مبهم را بجای ارجاع به بازپرس و یا خواستن از شاکی که جزئیات ارتکاب جرم و مشخصات شاکی را ارائه کند، آن را به دائره مربوط در اداره آگاهي پليس (پليس اينوستيگيتيو) ارجاع مي كرد تا کارآگاهان این سازمان بروند و راسا تحقيق كنند و جزئیات کار را بدست آورند و ...؛ حتي اگر اين كار ماهها طول بكشد. اجراي اين نظريه نه تنها باعث خرسندي شاكيان و كاهش سوء استفاده هاي قابل ملاحظه و جرم هاي (به اصطلاح آمريكاييان؛ جرم هاي يقه سفيدها) شد بلكه كشف ها و انتشار چگونگي تعقيب پليس براي كشف سوء استفاده ها و فريبكاري ها باعث شده بود كساني كه درصدد اين اَعمال بودند از اين كار منصرف و مردم (قربانيان احتمالي) روشن شوند و به دام نيافتند. انتشار اين كشفيات در رسانه هاي وقت سبب جهاني شدن نظريه «موسي عالي» شد كه سالها نيز معاون دادستان تهران در ارجاع شكايات به مراجع مربوط جهت رسيدگي شده بود. موسي عالي كه طبق اظهار آن استاد آمريكايي در دهه 1990 (دهه 1370 هجري خورشيدي) فوت شد مدتي نيز بازپرس دادسراي تهران بود و از مشكلات مردم باخبر.
     اینک مثالی از فراموش شدن روش کار موسی عالی:
    
    در نيمه اول دهه 1370 هجري خورشيدي در تهران يك شركت تعاوني برای ساختن خانه براي مطبوعاتي ها داير شده بود كه شماری از روزنامه نگاران براي خانه دار شدن در هشتگرد (نیمه راه کرج به قزوین) و عمدتا به اعتبار معروفيت فردي كه گفته شده بود فكر تاسيس اين تعاوني ازوست (قبلا رئیس یک سازمان بزرگ و معروف دولتی و در حد معاون وزارتخانه مربوط و ناشر نشريه بود و اينك مقيم ـ احتمالا پناهنده ـ آمريكا) مبلغي پرداخت کرده بودند كه مسئول بعدي شركت هم به دولت نروژ پناهنده شد و در آنجا فوت شده است. چندي بعد نيز گفته شد كساني كه كمتر از ششصد هزار تومان (پول آن زمان = 5 هزار دلار) داده بودند از عضويت شركت بركنار شده اند! و .... بعدا كه حذف شدگان درصدد شكايت براي احقاق حق و پس گرفتن پول خود برآمدند (كه هنگام پرداخت ارزش قابل ملاحظه داشت) و به اداره تعاون استان تهران (خيابان سپهبد قره ني) از شعب وزارت تعاون مراجعه كردند به آنان گفته شد كه سالهاست از آن شركت خبري ندارند! و .... با اینکه محمود احمدی نژاد به نام پروژه مِهر در همان هشتگرد دست به خانه سازی زد، هنوز به مسئله پولِ «از دست رفته» و امید به خانه دارشدن آن شمار از روزنامه نگاران و برخی از آنان، بسیار معروف ـ به رغم انعکاس مطلب در رسانه ها ـ توجه نشده است.
    نظريه «موسي عالي» حلال مسائلی همچون مسئله خانه سازی در هشتگرد برای روزنامه نگاران است كه رسيدگي پيگير (از طريق آگاهي پليس) به آن و همه فعاليت هاي تعاوني مطبوعاتي؛ از خانه سازي تا توزيع نشريات (کیوسک بازی در خیابانهای تهران و تبدیل آنها عملا به فروشگاه کوچک که گويا ابتکار همان مقام دولتی وقت و تَرک وطن کرده بود) و ... در دو سه سال نخست دهه 1370، براي دولت کنونی و آینده خالي از فايده نخواهد بود. طبق نظريه «موسي عالي» اين قبيل كارها، شاكي خصوصي لازم ندارد و به صرف اِعلام عمل (حتی از طریق درج در ستون نامه به سردبیر يک روزنامه) بايد کار تعقيب آغاز شود.

    
    ***
    مؤلف اين تاريخ آنلاين استدعا دارد کساني که از «موسي عالي» عکس در اختيار دارند، قطعه اي از آن را براي درج در کنار اين مطلب به او «اي ـ ميل» کنند. يک مخاطب در ايميل خود نوشته است که آگهي ترحيم اورا با عکس وي در روزنامه هاي وقت ديده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خبرها و نظرها درباره انتخابات خردادماه 1392 ـ اظهاراتِ «ضد سرمایه داری و اشراف گری» آیت الله جنتی و بیانات قالیباف درباره لزوم فسادزدایی
دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 (20 ماه می 2013) و یک روز پیش از ارسال نام آن دسته از داوطلبان که می توانند نامزد انتخابات بیست و چهارم خرداد باشند از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور، اظهار نظرها عمدتا درباره اهمیت ویژه انتخابات این دوره و تاثیر آن بر آینده جمهوری اسلامی و مسیر آن بود.
    اظهارات «ضد سرمایه داری و اشراف گری» آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان مورد تفسیر بود و نیز کلام محمدباقر قالیباف ـ یکی از داوطلبان نامزدی مبنی بر لزوم بازگشت به شعارهای انقلاب، رعایت دقیق اصول قانون اساسی، اخلاقیات، فسادزدایی و توجه به افزایش تولیدات داخلی بویژه محصولات کشاورزی. اظهار نظر درباره ردّ و یا تایید نامزدی آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز ادامه داشت.
    محمدرضا باهنر نایب رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در واکنش به ثبت نام آیت الله هاشمی رفسنجانی برای نامزدشدن در انتخابات ریاست جمهوری گفته بود که آمدن ایشان به مصلحت نبود و نباید در این دوره وارد انتخابات می‌شدند، چون سن و سال ِشان در شرایطی است که شاید کشش سختی‌های اداره کشور را نداشته باشند. کشور در شرایط حساسی قرار دارد.
    سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در مصاحبه اختصاصی با شبکه یورونیوز گفته بودکه نتیجه انتخابات قریب الوقوع ریاست جمهور کوچکترین تاثیری بر فعالیت‌های غنی سازی ایزوتوپ‌ها نخواهد داشت.
    یک کارشناس ایرانی مقیم اروپا اظهار نظر کرده بود که با توجه به ضوابط خاص انتخابات ریاست جمهور ایران، شورای نگهبان دوشنبه و سه شنبه (30 و 31 اردیبهشت 1392) کاری بسیار حساس در پیش دارد و تصمیم این شورا در این دو روز در سرنوشت آینده جمهوری اسلامی تاثیر بسزا خواهد داشت. این شورا است که می گوید چه کسانی می توانند نامزد شوند و اصل کار در همینجاست. اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی شرایط نامزدها را با واژه های کُلی مدیر و مدبّر و تقوا و ... بیان داشته که برای تعریف هرکدام از این کلمات می توان چندین کتاب نوشت. ایران اینک در شرایط و وضعیت حسّاس و سخت قراردارد و بکارگيري، تعبیر و اطلاق این واژه ها باید مطابق شرایط امروز ایران باشد. بنابراین، در این شرایط و وضعیت مسئولیت شورای نگهبان بسیار مهم و حسّاس و تصمیم آن آینده ساز است. ایران در شرایط تحریم و بحران اقتصادی است و در گذشته نوعی سوء مدیریت، ارتکاب فساد، سوء استفاده و فرصت طلبی در آن دیده شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سرمقاله 30 اردیبهشت 1394 روزنامه کیهان درباره ادامه افزایش نقدینگی (چاپ اسکناس و چک بانکی) و ارائه راه حل
حسین شمسیان یکی از سرمقاله نگاران روزنامه حکومتی کیهان در یادداشت روز [سرمقاله] این روزنامه که در شماره چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 (20 ماه می 2015) زیر عنوان «راه باز است» درج شده با آوردن این دو نقل قول به عنوان سند، به مسئله تورّم پول در ایران پرداخته بود که در خور توجه است:
    "به عرض ملت بزرگ ایران برسانم، عامل بزرگ که موجب تورّم [پول] شده، رشد بی‌حساب نقدینگی [چاپ اسکناس و چک بانکی] بود. در سال ۸۴ نقدینگی، ۶۸ هزار میلیارد تومان بود، در پایان [دوران 8 ساله دولت بعدی ـ سال 1392] رقمی در حدود ۴۷۰ هزار میلیارد تومان .... جلوگیری از [این] رشد افسار گسیخته نقدینگی که مشکلات جدی به وجود می‌آورد در دستور کار دولت [دولت حاضر] قرار دارد .... این نقدینگی سیل مخربی است که شما نمی‌دانید به چه سمتی حرکت می‌کند، به سمت ارز یا مسکن؟. این سیل به هر سمتی حرکت کند، مخرّب است و قیمت‌ها را آنچنان بالا می برَد که از کنترل دولت خارج می‌شود.".
    "در سال پیش [سال 1393] نقدینگی رشد 22ر3 درصد داشت و به 782هزار میلیارد تومان رسید.".
    شمسیان با آوردن دو نقل قول بالا نوشته است که در نگاه اول [به این دو نقل قول] اینگونه به نظر می‌رسد که گویندگان آن جملات، دارای دو نگاه مختلف و متضاد اند. اولی به شدت نگران افزایش بی‌رویه نقدینگی است و آرزو دارد دستش به جایی برسد و بتواند برای کنترل آن کاری بکند و دومی بی‌توجه به حرف‌های نفر اول [نگرانی از تورّم پول و دادن وعده به حل مسئله]، ادامه افزایش حجم نقدینگی را بیان می دارد!. تعجب‌تان هنگامی بیشتر خواهد شد که ببینید این جملات را مقامات ارشد یک دولت گفته‌اند نه مسئولان دو دولت جداگانه!.
    شمسیان نوشته است: پیش از انتخابات سال 1392 و تا مدتی پس از آن، شماری در گفت‌وگو‌ها و تبلیغات انتخاباتی، علی‌الدوام از رشد نقدینگی به عنوان علت‌العلل گرانی و تورّم نام می‌بردند، آن را عامل رکود اقتصادی می‌دانستند و سبب نابودی صنعت و کشاورزی کشور معرفی و طبعا بانیان آن افزایش خیره‌کننده [دولت وقت] را هم عوامل تیره‌روزی اقتصاد کشور قلمداد می‌کردند.
    فارغ از اینکه آن قضاوت‌ها درست بود یا نه، انتظار این بوده و هست که گویندگان سخنان آن روز و منتقدان راهکار‌های اقتصادی دولت قبل، پس از بدست گرفتن ارکان اجرایی کشور، نه تنها آن روند ـ به گفتهِ خودشان ـ مخرب را متوقّف کنند، بلکه در جهت جبران مافات نیز گام‌هایی اساسی و عملی بردارند و آب رفته را نه یک شبه، که طی دو سال [گذشته] به جوی برگردانند. براساس این انتظار طبیعی و منطقی که خود آنها در مردم ایجاد کردند و با همین ایجاد انتظار، موفق به کسب رأی آنان شدند، بازگشت به همان سیاست‌ها و حتی ادامه آن با سرعتی بیشتر و شیبی تند‌تر، نه تنها پذیرفتنی نیست، که تعجب‌آور و مخرّب نیز هست. هم مخرّب زیرساخت‌های اقتصادی ـ همانگونه که در جملات [نقل قول] صدر این نوشتار به آن اشاره شد و هم مخرّب باور و اعتماد عمومی به دولت.
    شمسیان افزوده است: با این مقدمه، اکنون بار دیگر آن سخنان [نقل قول های مذکور در بالا] را بخوانید. بخش اول، فرازهایی از سخنان رئیس‌جمهور محترم در تابستان 1392 یعنی نخستین ماه‌های دولت یازدهم بود و صحبت‌ها هنوز رنگ و بوی تبلیغات انتخاباتی داشت. طبیعتا پس از دو سال، انتظار مردم عبور از هیجانات انتخاباتی و رسیدن به بستری مناسب و معقول در عرصه اقتصاد و عمل به وعده‌های فراوان اقتصادی آن روزهاست که انتظار زیادی نیست. اما بخش دوم که در اصل کارنامه دولت در بخش اقتصاد است نه از زبان یک کارشناس منتقد دولت بلکه از زبان رئیس بانک مرکزی دولت یازدهم است. سخنانی که نشان می‌دهد دولت یازدهم طی گذشت بیست ماه از عمرش، برخلاف تمامی شعار‌ها و اعتراضات خود به گذشتگان، موفق شده است نقدینگی کشور را از 480 هزار میلیارد تومان به 782هزار میلیارد تومان برساند! [افزایش دهد] و اگر افزایش دوماه آغازین سال 1394 را هم در نظر بگیریم، دو برابر شدن نقدینگی در نیمه نخست فعالیت دولت را خواهیم دید!.
    اما چرا چنین است؟ چرا در حالی که دولت آن همه از بالا بودن نقدینگی شکوه و گلایه می‌کرد، خود با سرعت عجیب و غیرقابل توصیف پای در این راه نهاده و می‌رود که طی دوسال، نقدینگی کشور را دو برابر کند؟. به ادعای وزیر اقتصاد، اتفاق دوران دولت‌های نهم و دهم، در افزایش پایه پولی نقدینگی، از زمان هخامنشیان تا کنون بی‌سابقه بوده است! زیراکه طی هشت سال، نقدینگی کل کشور 5 برابر شده بود. اکنون باید پرسید که آیا این دولت در دوسال [اول عُمر خود] نقدینگی را به حدود دو برابر نرسانده است؟.
    ممکن است اینگونه پاسخ داده شودکه دولت ـ در شرایط رکود و کاهش جدی درآمدهایش ـ برای رفع نیاز بنگاه‌های اقتصادی و بازار سرمایه، ناگزیر از افزایش نقدینگی است. ولی، این پرسش مطرح می‌شود که اولا مگر گذشتگان با همین نیّت چنین نمی‌کردند؟ پس چرا در معرض حمله شما قرار داشتند و ثانیا چرا پس از گذشت حدود دو سال و افزوده شدن این حجم شگفت‌انگیز نقدینگی، آثار مثبت این روند دیده نمی‌شود و حدود نیمی از صنایع کشور با یک سوم ظرفیت کار می‌کند و سقوط شاخص‌ها در بورس به شکل سرسام‌آوری ادامه دارد؟. اگر این روش، مناسب و درست بود،چرا با افزایش نقدینگی از 480 به 782 هزار میلیارد تومان، به جای ایجاد نشاط و طراوت در اقتصاد، شاخص بورس از 96 هزار به 61 هزار سقوط کرده است؟، و ظاهرا قصد توقف هم ندارد.
    پاسخ این پرسش و پرسش‌های مشابه، برای مردم عادیِ کوچه و خیابان چندان پنهان نیست و هرکس می‌تواند ضعف سیستماتیک و فقدان برنامه‌ریزی را در دولت ملاحظه کند، بخصوص که این روزها در واکنش به همین ضعف مفرط، و برای پاک کردن صورت مسئله و فروکاستن از اهمیت و خطیر بودن موضوع، صحبت از تغییرات اعضای کابینه بر سر زبان‌ها افتاده است. اما بهتر است پاسخ این پرسش‌ها را از زبان برخی مقامات دولت اصلاحات و چهره‌های نزدیک به دولت یازدهم بشنویم. به این دو نمونه توجه کنید:
    مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت اصلاحات در واکنش به زمزمه تغییرات در دولت یازدهم می‌گوید: "تعمیم تمام مشکلات به غیرهمسویی مدیران با سیاست‌های دولت، تنها یک راهکار عوام‌فریبانه برای گریز از غول مشکلات است. مسئله اصلی را باید در برنامه‌ریزی‌های کلان و سیاست‌گذاری‌های عمده دید. اتفاقا اگر ترکیب مدیران دولت و اعضای کابینه هم اشکالی دارد، ریشه‌اش در همین ضعف برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری است... ـ مشکل، از نبود برنامه‌ای است که مشخص می‌کند ما قرار است کجا برویم؟، چرا می‌خواهیم به جای خاص برویم و چگونه به این مقصد باید برسیم؟ وقتی جوابی برای این سوالات نباشد، تعویض افراد گره‌گشا نخواهد بود.... اعتقاد عمیق من این است که دولت یازدهم در چنین وضعیتی قرار گرفته است.".
    شمسیان نوشته است: این سخنانِ [پزشکیان] به قدر کافی گویا است و ما را از هر توضیحی بی‌نیاز می‌کند. نباید فراموش کنیم که وی نخستین کسی نیست که بر این ضعف دولت تاکید دارد و آن را علت‌العلل همه مصائب امروز دولت می‌داند. پیش از او نیز چهره‌های مختلف دانشگاهی و سیاسی متمایل به دولت در این‌باره داد سخن سر داده و طبیعتا نمی‌توان آنها را به چوب مخالفت با دولت و عناوینی از این دست نواخت.
    آیا واقعا راهکاری وجود ندارد؟، یعنی دولت مجبور و ناچار است که همین راه را ادامه دهد؟، مدام نقدینگی را افزایش دهد، واردات را بیشتر و بیشتر کند، صنایع و کشاورزی را لاغر‌تر و نحیف‌تر کند و به جای همه اینها منتظر باشد تا از اتاق مذاکرات [با شش قدرت جهانی] خبری مسرت‌بخش به بیرون درز کند و مسائل اقتصادی یک شبه حل شود؟.
    واقعیت این است که اگر بخواهند ـ راه پنهان نیست [وجود دارد]. رهبر عزیز انقلاب بارها و بارها بر استفاده از توان داخلی برای برون رفت از مشکلات تاکید کردند. ایشان از ابتدای فعالیت دولت یازدهم تا اسفند سال قبل 21 بار بر «توجه به ظرفیت‌های درونی کشور و استعدادهای ملت ایران» تاکید کرده‌اند. یعنی بیش از یک بار در هر ماه!. اینکه آیا آنچه در عمل رخ داده هم مبتنی بر همین توصیه و تاکید حکیمانه است یا خیر، بی‌نیاز از توصیف و تشریح است و مردم می‌توانند درباره آن به سادگی قضاوت کنند.
    شمسیان نوشته است که براساس فرمایش رهبر عزیز انقلاب دو دیدگاه در مسیر حل مشکلات کشور وجود دارد: "بعضی می‌خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضی‌ها هم نه، می‌خواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند ـ اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمیت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با اندیشه‌ کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن.".
    شمسیان مقاله خودرا با این جملات بپایان برده بود: می‌بینیم که راه پنهان نیست، معمای لاینحلی وجود ندارد و تنها و تنها همتی عالی لازم است. ماندن در گذشته و به رخ کشیدن آمار و ارقام پیشین، ممکن است چند روزی هیجان ایجاد کند، اما با انتشار آمار جدید و آشکار شدن اینکه برخلاف همه شعار‌ها راه‌های غلط با سرعت و شتاب بیشتری پیموده می‌شود، همه حرف‌های پیشین را بی‌اثر و بی‌ارزش می‌کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مصاحبه دوستانه روزنامه شرق با سفير انگلستان در تهران و انتقاد روزنامه كيهان ازنحوه مصاحبه و چاپ آن به صورت خبر اول در جوّ سياسي آن روز
روزنامه كيهان چاپ تهران (وابسته به دفتر رهبري) در مطلبي كه در صفحه دوم شماره سي و يكم ارديبهشت ماه 1385 خود منتشره ساخته از مصاحبه روزنامه شرق با سفير انگلستان در تهران و انتشار اين مصاحبه در صفحه اول به عنوان مهمترين خبر روزنامه و سبك فيچر مانند (مجله اي) مصاحبه و لحن بسيار دوستانه آن با انگلستان انتقاد كرده بود. از مطلب «كيهان» كه عينا در زير مي آيد تا درتاريخ ايرانيان براي قضاوت آيندگان باقي بماند چنين بر مي آيد كه اقدام روزنامه شرق در جوّ سياسي جاري و احساس بد ايرانيان نسبت به انگستان كه اين دولت را از عوامل بدبختي هاي وطن در طول دو قرن گذشته مي دانند شگفت انگيز و معنا دار بوده است.
    متن نوشته كيهان از اين قرار است:
    
     "سي ام ارديبهشت 1385 روزنامه شرق متن مصاحبه اي با سفير انگليس در تهران را منتشر كرد كه در آستانه انتشار پيش نويس بيانيه ضد ايراني سه كشور اروپايي، انگلستان را طرفدار «مدارا با ايران» معرفي مي كرد.
    «شرق» در بزرگترين تصوير و تيتر صفحه اول كه رنگ لوگوي نشريه نيز با آن تنظيم شده بود، چهره بسيار لطيفي از انگلستان به تصوير كشيده بود، درحالي كه اين دولت طي ماههاي گذشته و بخصوص در هفته هاي اخير نقش محوري در تنظيم قطعنامه و بيانيه هاي ضد ايراني ايفا كرده است.
    اين روزنامه (شرق) در مقدمه مبسوطي كه بخش عمده صفحه اول ديروز را به خود اختصاص داده بود، با عبارات بلندي از انگليس و «خدمات اين كشور در ايران!» تجليل كرد و به ياد خوانندگان آورد كه: «در مدت سه سال (دوران ماموريت سفير) انگليس از حق هسته اي ايران حمايت كرده است»، «نقش انگليس در پذيرايي از 12هزار مشروطه طلب در باغ سفارت بي بديل بوده» و «محل بزرگترين رخداد سال 1943 يعني نشست سران انگليس، آمريكا و روسيه بوده» و اينكه «چرچيل 69سالگي اش را در ايران جشن گرفته است»!
    شرق در مقدمه خود باغ سفارت انگليس و ساختمان آن را به گونه اي به تصوير كشيده كه گويي در اين محيط جز خدمت به ايران و ايراني اتفاقي نيفتاده است. اين درحالي است كه سفارت انگليس كانون كودتاي رضاخان در اسفند سال 1299 و كودتاي سياه 28مرداد 1332 عليه دولت قانوني ايران (دكتر مصدق) بوده است و اينك نيز بخش عمده اي از هماهنگي ضد ايراني- پيوند خارج و داخل- در اين سفارت خانه انجام مي شود.
    در اين مصاحبه سفير انگليس به تاريخ روابط ايران و انگليس اشاره مي كند و مصاحبه گران شرق كه مخالفان، منتقدان و دشمنان داخلي مصدق را به هر بهانه اي كه بتوانند مشت مالي مي دهند هيچ اشاره اي به آنچه كه در سال 1332 در ايران گذشت و اينكه انگليسي ها در آن نقش داشته اند يا نه نمي پرسند.
    بحث به مسائل هسته اي كشيده مي شود. هيچ كس درباره مفاد ان.پي.تي و اين كه انگليس يكي از بزرگترين زرادخانه هاي هسته اي را دارد چيزي نمي پرسد و اينكه چرا بخش هايي از ان.پي.تي كه مربوط به خلع سلاح قدرت هاي اتمي است، فراموش شده است.
    مصاحبه گران شرق به قهوه اي كه با سفير انگليس خورده اند و قهوه اي كه چرچيل با روزولت و استالين خورده بود اشاره مي كنند و باز هم (در مصاحبه) خبري از كودتاي 28مرداد نيست. (در اين مصاحبه) بحث از همكاري ايران با آژانس (بين المللي انرژي اتمي) مي شود ولي كسي به همكاري هايي كه ايران (با آن) كرده اشاره اي نمي كند و كسي هم اين را نمي پرسد كه ايران چه همكاري هايي نكرده است كه بايد مي كرده. بحث فقط درباره همكاري است.
    عكس صفحه اول شرق به سفير انگليس درحالي كه فرزندش را در آغوش دارد، اختصاص مي يابد يعني باور كنيد انگليسي ها مهربان تر از آن هستند كه عليه ما توطئه كنند و يا قطعنامه صادر كنند و يا اينكه بخواهند در تحريم عليه ما شركت كنند، و باور كنيد انگليسي ها «حتي حاضر نيستند به احتمال حمله به ايران فكر كنند.»، و نيز باور كنيد كه انگليسي ها آدم هاي خوبي هستند اگر مشكلي با آنها داريم مشكل خود ما است.
    مصاحبه شرق با سفير انگليس به گونه اي پيش مي رود كه گويي پاسخ ها قبلا داده شده بودند و بعد براي آنها پرسش نوشته شده است. پيام مصاحبه و اشاره اش يك چيز بيشتر نيست، با آمريكا رابطه نداريد انگليس كه هست!، انگليسي ها منطقي اند!.
    در پايان اين مصاحبه سفير انگليس متقابلا از «شرق» و نقش آن تقدير كرد و از اين رو شرق نوشته است: او (سفير انگليس) در پايان اين گفتگو وجود مطبوعات قدرتمند را نشانه جامعه زنده ايران ارزيابي كرد و به ما روزنامه نگاران(!) توصيه كرد خود را دست كم نگيريم و به ما يادآوري كرد كه هر روز «شرق» را مي خواند!. (پايان مطلب «كيهان» كه سردبير سابق آن در اين زمان وزير ارشاد و ناظر بر رسانه ها است.)".

    
    براي اطلاع بيشتر مخاطبان تاريخ ايرانيان؛ تيتر و عكس مصاحبه روزنامه شرق و چند جمله اول مصاحبه طولاني آن با سفير انگلستان از اين قرار بود:
    
    
    سفير انگليس در گفت و گوى اختصاصى با شرق اعلام كرد: از حق ايران حمايت مى كنيم (تيتر اول روزنامه شرق)
    



    
    خلاصه گفتگو (مصاحبه روزنامه شرق که اين روزنامه در زير عکس و به عنوان سوتيتر درج کرده بود):
    ۱- ايران مهم ترين مسئله سياست خارجى انگليس است.
    ۲-اقدام يك جانبه در مورد ايران مورد قبول نيست.
    ۳-بخشى از ديپلماسى در مورد ايران ادامه دارد.
    ۴-اعتماد بين ايران و غرب شكسته شده است.
    ۵-هيچكس از اقدام نظامى عليه ايران صحبت نمى كند.
    ۶-اميدوارم ايران در بسته پيشنهادى اروپا عناصر كافى را ببيند.
    ۷-ما از حق استفاده صلح آميز ايران از انرژى اتمى حمايت مى كنيم.
    
    گروه سياسى(روزنامه شرق) ـ نيلوفر منصوريان، احسان ابطحى: در نخستين روزهاى بهار ۸۵ (1385) سر ريچارد دالتون سفير سابق انگليس محل ماموريت سه ساله اش در تهران را ترك كرد تا جفرى دوين آدامز ۴۹ساله به خانه جديدش در خيابان فردوسى نقل مكان كند........
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
«تسنیم» 30 اردیبهشت 1397جزئیات بیشتری از سِمَت دوتابعیتی‌ها در دستگاههای دولتی خبرداد ـ اشاره به چند گزارش قبلی تسنیم در این زمینه
تهران ـ 30 اردیبهشت 1397 ـ خبرگزاری تسنیم: جواد کریمی‌قدوسی رئیس هیئت تحقیق و تفحص از مسئولان دو تابعیتی و دارای گرین کارت [کارت اقامت قانونی که دارنده آن با احراز شرایط می تواند درخواست تابعیت دهد] در گفت و شنیدی با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به تدوین گزارش از سوی این هیئت، گفت: لیستی از افراد دوتابعیتی تدوین شده است که نام برخی از معاونان رئیس‌جمهور، برخی مسئولان نهاد ریاست‌جمهور، بعضی از معاونین وزرا، شماری از اعضای تیم مذاکرات هسته‌ای، پاره ای از مدیران عامل بانک‌ها، بعضی از اعضای هیئت مدیره بانک‌ها، برخی از مدیران شعب بانک‌ها، شماری از مسئولین پروژه شبکه ملّی اطلاعات، بعضی از اعضای شورای شهرِ دوره چهارم تهران، روسای شورای شهر در پاره ای از استان‌ها، برخی از مسئولین اتاق‌های بازرگانی، بعضی از استانداران، مسئولین تعدادی از شرکت‌های مهم دولتی، مسئولین بعضی از فدراسیون‌های ورزشی، مقامات بعضی از سازما‌ن‌های دولتی از جمله سازمان امور مالیاتی کشور، تعدادی از افراد در بخش هنر و سینما، بعضی از مسئولین صدا و سیمایِ شماری از استان‌ها، در این لیست قرار دارد.
    وی همچنین گفت: "بر اساس اطلاعاتی که در روند تحقیق و تفحّص به دست ما رسید؛ بانو، فرزندان و حتی عروس برخی از وزیران کنونی و دولت یازدهم یا تابعیت بیگانه داشته و یا گرین کارت دارند. به قرار اطلاع، فرزندان و بانوی یک وزیر فعلی در خارج از کشور اقامت دارند.".
    کریمی‌قدوسی با تاکید بر اینکه هیئت تحقیق و تفحّص حتی تصویر گذرنامه آمریکایی این افراد را در اختیار دارد، گفت: این لیست به دادستانی کل کشور ارسال شده و دادستانی کل استعلاماتی انجام داده است. در این زمینه جلساتی هم با حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه داشته‌ایم.
    تسنیم قبلا و در 28 اردیبهشت 1397 گزارش داده بود که حسینعلی حاجی‌دلیگانی نایب‌رئیس کمیته تحقیق و تفحّص مجلس شورای اسلامی از ارسال اسامی 100 مدیر دوتابعیتی به دادستانی‌کل کشور خبر داده و گفته بود که اسامی این 100 مدیر دو تابعیتی در ذیل گزارش تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی ذکر شده و به دادستانی ‌کُل ارسال شده است.
    خبرگزاری تسنیم که گفته می شود یک خبرگزاری نیمه رسمی جمهوری اسلامی است بیست و سوم اردیبهشت 1397 (13 ماه می 2018) گزارشی با تیتر "فعالیت اقتصادی و کارمندی فرزندان ظریف، زنگنه و مشاوران روحانی در خارج از کشور" منتشر ساخت که تأمل برانگیز است.
    این خبرگزاری که به ضمیمه این گزارش خود تصویری با این زیرعکس "ظریف در کنار اعضای خانواده و فرزندش که در خارج از کشور به‌سر می‌برَد" منتشر ساخته، نوشته بود که در گزارش تحقیق و تفحُّص از مسئولان دوتابعیتی‌ و دارای «کارت اقامت دائم» به فعالیت اقتصادی فرزندان ظریف و زنگنه و برخی از مشاوران و دستیاران رئیس‌جمهور اشاره شده است.
    تسنیم نوشته بود: این گزارش ِ تحقیق و تفحص که امروز [یکشنبه 23 اردیبهشت 1397] منتشر شد حاصل یک سال تلاش هیئت تحقیق و تفحّص در مجلس شورای اسلامی بوده و در نوبت طرح و بررسی در صحن علنی مجلس قرار دارد و در روزهای آینده قرائت خواهد شد.
    تسنیم نوشته بود که در بخشی از این گزارش، ذیل مبحث سوم؛ "فرصت‌ها و تهدیدهای افراد دارای تابعیت مضاعف" به حضور برخی اشخاص و فرزندانشان در خارج کشور اشاره شده و آمده است: "استادان غرب‌گرا در دانشگاه‌های کشور یا خود تبعه سایر کشورها بویژه کشورهای اروپایی بوده و یا فرزندان ایشان در این کشورها در حال تحصیل و یا مشغول کار هستند و ارتباط تنگاتنگی با اندیشکده‌های به‌ظاهر عِلمی دارند".
    در ادامه این گزارش به حضور فرزندان مسئولین در خارج از کشور اشاره شده و آمده بود: "اگرچه دستگاه‌های اجرایی کشور هیچ گونه اطلاعاتی از وضعیت تابعیت مضاعف فرزندان مسئولین نداده‌اند لیکن قرائن و شواهد ثابت می کند که بسیاری از فرزندان مسئولین به‌دلایل متعدد نظیر تحصیل و تولّد، تابعیّتِ دیگر کشورها را اخذ کرده اند.".
    به گزارش تسنیم، در بخشی از این گزارش به فرزندان برخی مسئولان اشاره شده بود که هم‌اکنون مشغول فعالیت‌های اقتصادی و یا کارمندی در کشورهای دیگر هستند ـ فرزندان مسئولین عالی‌رتبه‌ای نظیر [ظریف] وزیر امور خارجه، [زنگنه] وزیر نفت و برخی از مشاوران و دستیاران رئیس جمهور و ....
    تسنیم نوشته بود: این گزارش [گزارش هیأت تحقیق و تفحّص] که 23 اردیبهشت 97 منتشر شده شامل مباحث مختلف از جمله خلأ قوانین مربوط در نحوه به‌کارگیری افراد دوتابعیتی و دارای مجوّز اقامت خارجی در دستگاه‌های اجرایی جمهوری اسلامی است.
    این خبرگزاری در گزارشی از 210 مدیر دو تابعیتی در دستگاه‌های مختلف خبر داده بود.
    
تسنیم: ظریف، اعضای خانواده و فرزندش که در خارج از کشور به‌سر می‌برد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد سردار محسن رضایی از ضعف مدیریت اقتصاد و وجود ریشه های فساد ـ پیش خرید 6700 خودرو توسط یک خانواده ـ 24 هزار سکه طلا در یک خانه و ...
به گزارش سی ام اردیبهشت 1399 آنلاینِ تابناک، سردار محسن رضایی در یادداشتی (به استناد اظهارات سخنگوی قوه قضائیه) با انتقاد از سلطان خودرو و سکه و سایر سلاطین اخلال در معیشت مردم* تاکید کرده است که «ریشه های فساد» باید خشکانده شود که سلطان‌های دیگری سَر بلند نکنند.
     وی در این یادداشت با اشاره به ضعف مدیریت اقتصادی نوشته است: "بارها راجع به ضرورت برنامه ریزی و هدایت نقدینگی به مسیر تولید، مشورت و هشدار داده‌ایم، اما نبود عزم واقعی برای پیشگیری و اصلاح وضع، ماهیّت فعالیّت‌های اقتصادی را از تولید و اشتغال واقعی به سفته بازی و رانت تبدیل، و داد و ستدها را از روال طبیعی به حبابی و سینوسی تغییر داده است.
    اخلال سلطان خودرو و سکه و سایر سلاطین در معیشت مردم، نتیجه بی‌انضباطی و ضعف مدیریت اقتصادی و دیگر ریشه‌های فساد است. ریشه های فساد باید خشکانده شود که سلطان‌های دیگری سَر بلند نکنند.
    اینکه یک فرد به همراه نزدیکانش از طریق پیش‌خرید، بر شش هزار و هفتصد خودرو دست اندازد، اما مردم عادی به دشواری امکان ثبت نام اینترنتی خودرو پیدا کنند از ضعف مسئولین خارج نیست، زیرا این امر بدون رانت امکان تحقق پیدا نمی‌کند. بنابراین، از یک سوی باید مدیریت اقتصادی درست شود و از سوی دیگر لازم است علاوه بر فرد تبهکار، شبکه این اخلال‌ها در نظام اقتصادی ریشه کن و با ریشه‌یابی، دست اندرکاران آن بدون هیچ ملاحظه‌ای مجازات شوند.".
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    *وبسایت تابناک، خبرگزاری های مِهر و فارس: امروز (سی ام اردیبهشت 1399) غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه در یک نشست خبری [مصاحبه مطبوعاتی عمومی] از صدور احکام تازه، صادره از سوی دادگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی خبر داد و گفت: در شعبه دوم ویژه رسیدگی به اخلال در نظام اقتصادی کشور پرونده‌ای منتهی به صدور رای شده است که بیش از 50 متهم داشت، کیفرخواست برای 43 نفر صادر و به دادگاه ارسال شد که 34 نفر از اخلالگران محکوم شدند. در این پروندهِ تلفیقی که بخشی از آن؛ اخلال در نظام ارزی، بخشی؛ اخلال در سکه و بخشی دیگر اخلال در نظام اقتصادی «خودرو» بود، وحید بهزادی فرزند ابوطالب و همسر وی ـ بانو نجوا لاشیدایی هر دو به جرم مشارکت در اخلال کلان در نظام پولی و ارزی، از طریق ثبت سفارشات صوری، اخلال در نظام توزیعیِ نیازمندی‌های عمومی کشور از طریق پیش خرید بیش از 6700 دستگاه خودرو از شرکت سایپا، صرّافی غیر مجاز، مشارکت در عملیات پولشویی به میزان ۳۲ هزار میلیارد و موضوعات مربوط به سکه که از منزل متهمه (بانو نجوا) 24 هزار و 700 سکه و یکصد کیلو طلا کشف شده بود، محکوم به اعدام شدند و این حُکم قابل تجدیدنظر خواهی در دیوان عالی کشور است.
    سخنگوی قوه قضائیه همچنین اعلام کرد: مهدی جمالی مدیر عامل سابق سایپا به هفت سال حبس، رضا تقی زاده معاون سابق بازاریابی سایپا به پانزده سال حبس و محمد عزیزی و فریدون احمدی نمایندگان مجلس هرکدام به 61 ماه حبس تعزیری، حسین هشترودی رئیس سابق حراست سایپا نیز به 61 ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
    اسماعیلی با اشاره به صدور حُکم برای 21 اخلالگر نظام ارزی دیگر گفت: در این پرونده حسن خویی فرزند علی اکبر به جرم مشارکت در اخلال در نظام ارزی و پولی به ۳ سال حبس و ضبط ارزها و پرداخت جزای نقدی، فرزاد اصغرزاده به جرم اخلال در نظام ارزی به ۳ سال حبس تعزیری، امیر سوقانی به جرم اخلال در نظام ارزی به ۳ سال حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم شدند.
    سخنگوی قوه قضائیه درباره افزایش بهای خودروها گفت که سازمان بازرسی کل کشور ورود کرد که چرا وزارت «صنعت، معدن و تجارت» شورای رقابت را از گردونه تصمیم‌گیری در قیمت‌گذاری خودرو کنار گذاشته بود. اقدام نظارتی سازمان بازرسی کل کشور باعث شد که «شورای رقابت» به میدان بیاید و دولت بپذیرد که شورای رقابت ایفای نقش کند. اگر‌ بخش‌های مختلف اجرایی و‌ نظارتی وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند‌ و بازار حالت رها شدگی و افسارگسیختگی‌ نداشته باشد، این همه اجحاف در حق مردم انجام نخواهد شد. به دنبال این هستیم که دستگاه‌های اجرایی را به خط کنیم و‌ از آنها وظایف قانونی‌شان را مطالبه کنیم.
    روزنامه تهران تیترهای بزرگ صفحات اول شماره های 31 اردیبهشت 1399 خود را به این رویداد اختصاص داده بودند، از این قرار:
    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظر دکترهوشنگ طالع اندیشمند و ایراندوست بنام درباره تصمیم حذف صفرها از پول ملّی که در این شرایط اقتصادی به صلاح نمی داند
دکتر هوشنگ طالع ـ اندیشمند و ایراندوست بنام، در یادداشت شماره 1580 خود (بیستم اردیبهشت 1399) که به شماری بسیار ایمیل می شود، قانون شدن و اجرا شدنِ مصوّبه مجلس دهم در آخرین روزهای عُمر خود در مورد برداشتن 4 صِفر از پول ملّی را در این شرایط اقتصادی [افزایش حدودا 30 درصدی حجم نقدینگی در طول دو سال گذشته] و در میان گیرودار جهانی ـ پاندمیک ـ شدن ویروس کرونا به صلاح ندانسته است.
    وی نوشته است که در صورت تأیید و اجرایی شدن این مصوّبه [که از مجلس به شورای نگهبان ارسال شده و همین روزها، در این شورا بررسی و اعلام نظر می شود] می‌تواند پی‌آمدهای اقتصادی و روحی ـ روانی سختی در جامعه داشته باشد و تورّم را بالاتر ببرَد و حتی دو برابر کند. زمان برای اجرای مراحل این مصوّبه [اگر به تأیید شورای نگهبان برسد] جمعا 5 سال در نظر گرفته شده است که با این وضعیت و شرایط اقتصادی، در این 5 سال تورّم شاید به دو برابر امروز برسد و اجبار به حذف صِفرهای دیگری پیش آید. بلای ناگهانی، غافلگیرکننده و پیش بینی نشده کرونا، نه تنها اقتصاد ایران، بل اقتصاد جهان را با تکانه‌های سنگین رو به رو ساخته است. بنابراین در این شرایط، هرگونه دستکاری کردن پول ملّی به صلاح نیست. برای حل مسئله تورّم راههای دیگر باید یافت.
    
    - - - - -
    
    اَبرار اقتصادی، تیتر حجم نقدینگی کشور را که از زایندگان تورّم است به صفحه اول شماره 31 اردیبهشت 1399 خود برده بود. کپی آن:
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در سانحه سقوط هلی کوپتر، آیت الله رئیسی، امیرعبداللهیان، امام جمعه تبریر و استادار آذربایجان شرقی جان سپردند

    خبرگزاری تسنیم ـ ساعت 7 و 48 دقیقه بامداد 31 اردیبهشت 1403: آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور به‌همراه آیت‌الله آل‌هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و هیئت همراه دیروز [سی ام اردیبهشت 1403] بر اثر سقوط بالگرد در منطقه ورزقان آذربایجان شرقی به شهادت رسیدند.
    سردار سید مهدی موسوی رئیس یگان حفاظت رئیس‌جمهور، یک نیروی سپاه انصارالمهدی، خلبان و کمک خلبان و یک مسئول فنی نیز از شهدای این سانحه هستند.
    آیت‌الله رئیسی و همراهان پس از آئین بهره‌برداری از سدِ قیزقلعه‌سی که با حضور الهام علی‌اف رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان برگزار شد، با بالگرد عازم تبریز بودند، اما این بالگرد در میانه راه و در منطقه ورزقان دچار سانحه شد و سقوط کرد.
    آیت الله سید ابراهیم رئیسی در آذرماه سال 1339 هجری شمسی [64 سال قبل] در خانواده‌‌ای روحانی در شهر مشهد و در محله نوغان دیده به جهان گشوده بود.
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آثار تاریخی ایران در معرض برخی خطرات
در دو ماه گذشته گزارش های منتشره روایت از این داشت که فردی ناشناس به کتیبهِ خشایارشا (از شاهان دودمان هخامنشی) در گنجنامهٔ همدان ظاهرا ترقّه پرتاب کرده است. این حادثه احتمالا 23 اسفندماه (آخرین چهارشنبه سال 1402 ـ چهارشنبه سوری) روی داده بود. دود ناشی از ترقه بخش کوچکی از سطح کتیبه را سیاه کرده بود که آن را پاک کرده اند. یک مقام میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چرا اقدامات پیشگیرانه انجام نشده بود گفته بود که محوطه گنجنامه و زمین آن در اختیار شهرداری است و لازم است برخی تشریفات اداری طی شود.
    پاییز گذشته هم فیلمی از بالا رفتن یک مرد از محل کتیبه‌ گنجنامهِ همدان در شبکه های شوسِل میدیا پخش شده بود که باعث نگرانی هایی شده بود. کتیبه‌های گنجنامه مربوط به دوران داریوش و خشایارشا هخامنشی هستند (25 قرن قبل) که بر دل کوه الوند در نزدیکی شهر همدان حک شده اند. همدان نخستین پایتخت ایران در عصر سلسله ماد بود که مادر کوروش از این دودمان است. این سنگنبشته‌ها طبق رسوم وقت به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و بابلی نوشته شده اند.
    در این میان، باردیگر خبر از فرونشست زمین در مناطقی از استان فارس انتشار یافت که گفته شده است؛ استفاده غیراصولی از آبهای زیرزمینی احتمالا یکی از عوامل آن است. سنگ نگاره بیستون (در استان کرمانشاه) هم با وضعیتی مشابه تخت‌جمشید روبرو است.
    قبلا مریم دهقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز به خبرگزاری ایلنا گفته بود که یک لبه فرونشست به فاصله ده ـ پانزده متری از منطقه باستانی «نقش رستم» رسیده که پهنای این شکاف‌ها به حدود 50 تا 70 سانتی‌متر می‌رسند و هر سال با شن و ماسه پُر می‌شوند، ولی دوباره آشگار می گردند.
    همچنین گزارش‌هایی منتشر شده است که حکایت از رویش و رشد گلسنگ‌ها در مناطق پاسارگاد، تخت جمشید و بیستون و ... محل آثار و بناهای باستانی ایران دارد که عاری از خطر برای آنها نیست. برخی خواسته اند که فعالیت پتروشیمی ها در مرودشت کنترل شود. قبلا هم از رویش گُلسنگ ها در منطقه بیستون گزارش هایی انتشار یافته بود.
    یک کارشناس گفته است که یک راه حل؛ مراقبت دائم از تولید آلاینده‌ها است و باید ایستگاه‌هایی در منطقه باشند که میزان آلاینده‌های تولید شده توسط صنایعی که در حریم یک و چند آثار تاریخی و باستانی ساخته شده‌اند را پایش کنند و با نصب دستگاه تصفیه و فیلتر آلاینده‌هارا کنترل کنند. همچنین لازم است که سازمان میراث فرهنگی در زمینه نگهداشت بناهای تاریخی و باستانی از آلاینده ها، از متخصّصان این کار کمک گیرد.
    گلسنگ‌ نوعی قارچ‌ است که روی سنگ‌ها، صخره‌ها، تنه و ساقه درختان می‌روید، تغییر شکل ایجاد می کند و می‌تواند تا مدت ها باقی بماند و تخریب ایجاد کند. گلسنگ انواع مختلف دارد. برخی گلسنگ‌ها در سطح نقوش سنگ‌ها، کتیبه‌ها و صخره‌های باستانی نفوذ می‌کنند و باعث تخریب و دگرگونی آنها‌ می‌شوند. ایران حدود سه هزار گونه گلسنگ دارد که برخی از انواع آن در محدوده آثار باستانی و تاریخی هم دیده شده‌اند. دهها سال پیش رشدِ رویش گلسنگ ها در محدوده آثار تاریخی پیش بینی و منعکس شده بود.
    
     ـ ـ ـ ـ ـ
     نقل از شماره 105 مجله روزنامک که سی ام اردیبهشت 1403 انتشار یافته است:
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابلاغ آیین نامه تازه مدارس غیردولتی و نظارت بر شهریه، اصل 30 قانون اساسی را و اینکه سالها در ایران تحصیلات رایگان بود به ذهن می آورَد
هفتم اردیبهشت 1403مدیرکل مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به ابلاغ آیین‌نامه جدید مدارس غیردولتی وضعیت نظارت بر شهریه، ساعت کار و بیمه معلمان را برای خبرنگار خبرگزاری تسنیم شرح داد و گفت که وزارت آموزش و پرورش مکلّف است حداقل ـ 6 ماه پس از ابلاغ قانون، سامانه الکترونیکیِ مدیریت، نظارت و ارزیابی مدارس و مراکز غیردولتی را ایجاد کند و تمام اطلاعات از جمله آمار کارکنان و دانش‌آموزان مدارس غیردولتی، فضا و نوع مالکیّت، تجهیزات آموزشی، مجوزهای تأسیس و راه اندازی، شاخص‌های ارزیابی، میزان شهریه دریافتی، درآمد و هزینه‌ها را ثبت کند. والدین نسبت به شهریه بالای مدارس غیردولتی معترض هستند. از سوی دیگر مؤسسان می‌گویند که چرا شهریه مدرسه را پایین تعیین می‌کنید، در گذشته چون نمی‌توانستیم اطلاعات مربوط به درآمد و هزینه مدارس را به صورت سامانه‌‌ای و آنلاین مشاهده کنیم در نهایت شهریه برخی مدارس بسیار زیاد و برخی پایین می‌شد. همچنین در گذشته معلمان مدارس غیردولتی همواره اعتراض داشتند که حقوق آنها اندک است و هم‌اکنون سامانه نظارت می‌تواند درباره مبالغ پرداختی به کارکنان مدارس شفافیّت ایجاد کند.
    با مشاهده این مصاحبه، متن اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به ذهن می آید که از این قرار است:
    اصل سی ام: دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد.
    در زمان انقلابِ سال 1357 و تا چند سال پس از آن، ایران مدرسه غیر دولتی و شهریه بگیر نداشت و اصل 30 برای ثتبیت آن وضعیت بر قانون اساسی اضافه شده بود.
    سوم دي ماه سال 1321 (24 دسامبر 1942 ميلادي ـ 82 سال پیش) لايحه قانون تعليمات اجباري به مجلس شورای ملی داده شد. طبق اين لايحه كه بعدا تصويب و به صورت قانون به اجرا در آمد؛ تعليمات عمومي در ايران اجباري، رايگان و يكسان بايد باشد. اين قانون، چند سال پيش از تدوين و تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر كه دوره آموزش و پرورش عمومي را در كشورهاي عضو سازمان ملل اجباري و رايگان توصيه كرده است تصويب شده بود.
    آموزش رايگان و يكنواخت در ايران از شهريور 1353 (4 سال و 7 ماه پیش از تغییر نظام حکومتی) به تدريج به همه مقاطع تحصيلي تا دكترا تعميم داده شد و مدارس غير دولتي به صورت دولتي درآمدند، ساختمانها و تجهيزات آنها خريداري شد و كاركنان شان با احتساب سوابق كار به استخدام دولت درآمدند و ... و این وضعیت و رایگان بودن آموزش و پرورش تا سال 1368 (پس از پایان جنگ 8 ساله و رئیس جمهورشدن هاشمی رفسنجانی که 19 دی ماه 1395 در 82 سالگی بر اثر ایست قلب درگذشت) ادامه داشت و بسیاری از مقامات کنونی دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همان مدارس رایگان دولتی تحصیل کرده اند.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
     نقل از شماره 105 مجله روزنامک که سی ام اردیبهشت 1403 انتشار یافته است:
     www.rooznamak-magazine.com
    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اشاره ها و سرنخهاي روز براي بررسي پژوهشگران
فروش زمین فرودگاه دولتی به کمتر از یک دهم بهای روز!
خبری که در زیر آمده است در شماره 28 اردیبهشت 1390 (18 ماه می 2011) روزنامه حکومتی کیهان چاپ تهران درج شده بود.
    
    قشم ـ خبرنگار كيهان: فرودگاه قدیمی قشم كه به لحاظ موقع راهبردي و تجاري در بهترين ناحيه اين جزيره واقع شده است در يك معامله حرّاج مانند [بحث برانگیز] به فروش رفت.
    این فرودگاه بيش از 19 هكتار وسعت دارد كه کار ساختن آن در سال 1354 هجری خورشیدی آغاز شد و در سال 1356 [1977 ميلادي]به بهره برداري رسيد. اين فرودگاه با برج مراقبت و سالن انتظار مسافران نه تنها اهمیت تجاری بلکه به دلیل واقع شدن در محلی مناسب، دارای ویژگی خاص نظامی و استراتژیک است. شهروندان سالها از اين فرودگاه براي سفر هوایی استفاده مي كردند كه پس از ایجاد منطقه آزاد در سال 1369 و احداث يك فرودگاه تازه در 50 كيلومتري شهر قشم ـ در ناحیه ديرستان ـ از آن تنها در مواقع بحران و اضطرار بهره برداري مي شد.
    فروش بسيار ارزان اين فرودگاه، آن هم بدون درج آگهي مزايده [که لازمه معاملات دولتی است] ناخرسندی شهروندان ساکن قشم را برانگیخته و از مسئولان دولتی و سازمان بازرسي کل كشور (قوه قضاییه) خواستار بررسی چگونگی اين معامله و کشف حقایق شده اند.
    گفته مي شود فروش زمين اين فرودگاه به قيمت هر متر 90 هزار تومان! در حالي صورت گرفته كه زمين هاي مجاور آن متري بيش از يك ميليون تومان معامله مي شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
زادروز بالزاک از بنیادگذاران رئالیسم در ادبیات اروپا ـ روش و سبک او
Honore de Balzac (با ژان لوئی دو بالزاک اشتباه نشود) بیستم ماه می سال 1799 ـ روزی چون امروز ـ به دنیا آمد و 51 سال عمر کرد. وی با این عمر کوتاه 37 داستان، نمایشنامه و ... نوشت. همین کار زیاد وی را بیمار و عمر اورا کوتاه کرد و 18 ماه آگوست 1850 درگذشت. او 5 ماه پیش از درگذشت ازدواج کرده بود.
    اُنُره بالزاک از بنیادگذاران رئالیسم در ادبیات اروپا است و نوشته هایش انعکاس واقعیات زندگانی مردم. او در یک مجموعه داستانهای کوتاهِ هم ـ زمینه که عنوان «کمدی انسانی» بر آن گذارده است زندگی فرانسویان پس از سقوط ناپلئون بناپارت را منعکس کرده است.
    وی نیز بمانند ژان لویی دو بالزاک (1597 ـ 1654) ساده نگار بود و نوشته هایش حاوی مسائل جامعه، انسان، مشاهدات خود او، نظر و راه حل (مشابه سبک روزنامه نگاری). بسیاری از نویسندگان و داستان نگاران روش اورا اقتباس کرده اند ازجمله چارلز دیکنس، ادگار آلن پو و ویلیام فاکنر. اصحاب فرضیه ازجمله کارل مارکس از مسائل مطرح در نوشته های اُنُره بالزاک الهام گرفته اند. بسیاری از داستان های او که انعکاس واقعیات بوده اند در قرن 20 فیلم سینمایی شده اند.
    تا زمان بالزاک، نویسندگان در پیچیده نویسی و بکار بردن واژه های سخت و نامانوس و ... با هم کوس رقابت می گذاشتند و به همین سبب مخاطبان تالیفات ِشان کم و طبقه تحصیلکرده بود.
    بالزاک در نوشتن بيشتر مطالب، زبان مردم کوچه و بازار را بکار می بُرد و عینا به همان صورت محاوره، روان و ساده و بدون تکلّف.
    اُنُره بالزاک در جوانی در صدد تحصیل حقوق برآمده بود ولی مشاهده مسائل جامعه و کارهای غیر انسانی اورا به نویسندگی کشانید.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
زماني كه بزرگترين شبكه سراسري خبر و توزيع در يك كشور آسيايي، در ايران تكميل شد ـ بنیادگذار روزنامه اطلاعات مبتکر آن
نورالدين نوري در دهه 1970
تاريخ روزنامه ها (رسانه هاي چاپيِ روزانه) در فصل ايران و در صفحه 123 خود، ماه مي سال 1958 (اردیبهشت 1337) را زماني نوشته است كه بزرگترين شبكه جمع آوري خبر و توزيع نشريه در قاره آسيا، در ايران تكميل و اعلام شد. اين شبكه به ابتكار عباس مسعودي ناشر روزنامه اطلاعات و با تلاش و پشتكارداري يك روزنامه نگار به نام نورالدين نوري ظرف چهارسال تكميل شده بود. اين شبكه شامل 611 نمايندگي بود. قبل از موسسه اطلاعات، تنها روزنامه هاي آمريكا با سرمايه گذاري مشترك و ايجاد خبرگزاري اسوشيتدپرس به چنين هدفی نائل آمده بودند.
    عباس مسعودي ـ سناتور وقت ـ در سال 1954 (1333 ه. ش.) نورالدين نوري خبرنگار پارلماني اين روزنامه را كه مطالعات قبلي در اين زمينه داشت به سردبيري اخبار شهرستانهاي اين روزنامه منصوب و مامور تاسيس اين شبكه كرده بود و نوري با سفر به گوشه و كنار ايران، اين شبكه را در طول چهار سال به وجود آورد. عباس مسعودي قبلا هم با ارسال روزنامه رايگان به مدارس بزرگسالان ايران (اكابر ـ سوادآموزي) تلاش كرده بود كه به وظيفه آموزش عمومي يك روزنامه عمل كرده باشد.
    قبلا در بعضي از نقاط ايران نمايندگان روزنامه اطلاعات را افراد معمولی و بعضا سبزي فروش ها و خواربارفروش ها تشکيل مي دادند که نورالدين نوري اين وظيفه را به تحصيلکردگانِ علاق مند به ژورناليسم سپرد، ازجمله دکتر باستاني پاريزي (بعدا استاد تاريخ در دانشگاه تهران) نويسنده روزنامه اطلاعات در شهر کرمان شد. نوري اين شبکه را در سه دهه تا سال 1359 (نزدیک به دو سال پس از انقلاب) اداره كرد. نوري كه 15 اسفند 1304 به دنياآمده بود و اخیرا فوت شده است پيشه روزنامه نگاري را از سال 1324 و در روزنامه اطلاعات آغاز و تا زمان انتصاب به سردبيري اخبار شهرستانها و ايجاد صفحات محلي در اين روزنامه كه این روزنامه حاوی صفحه مربوط به هر شهرستان در همان شهر مربوط توزيع مي شد، در ميزهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و پارلماني به كار خبر اشتغال و سالها عنوان خبرنگار اول پارلمان ايران در دست داشت. نوري كه در دوران حكومت مصدق و سالهاي پيش و پس از آن دوران در پارلمان ايران حضور و درجريان فعاليت هاي سياسي وقت قرارداشت مدت ها يك منبع دست اول براي تاريخنگاران و پژوهشگران آن برهه از تاريخ ايران بود.
    نوري در دوران خبرنگاری خود، نويسنده و گزارشگر اين مطلب بود که تاريخ شده است: "هرجا که مردمند، همانجا مجلس است". اين مطلب شرح يك ابتكار سياسي دكتر مصدق است. مصدق در زماني كه وكيل اول تهراني ها در مجلس بود و سردارفاخر حكمت رئيس وقت مجلس با ادامه نطق او موافقت نكرده بود جلسه را تَرك و در ميدان بهارستان بر شانه مردم نطق خودرا ادامه داده بود.
     [شرح حال نورالدين نوري به صورت كامل در ميان مطالب سایت 15 اسفند ـ ششم مارس، در اين تاريخ آنلاين ايرانيان مندرج است]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابتکار حجت الاسلام سید محمود دعایی
به ابتکار حجت الاسلام سید محمود دعایی (متوفی در 81 سالگی در خرداد 1401) که از تابستان سال 1359 سرپرست مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات شده بود، با هدف یادآوری اندرزها و اظهارات امام خمینی و همچنین در حافظه ماندن اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، در سال 1360 در شماره های متعدد روزنامه اطلاعات و در هر شماره (صفحه آخر که گاهی صفحه 16 بود و گاهی صفحه 12 این روزنامه) یک مورد از اندرزها تحت عنوان «خط امام از زبان امام» درج می شد و نیز یک اصل از اصول قانون اساسی در صفحه ای دیگر و عمدتا صفحه سوم و زیر عنوان «قانون اساسی را حفظ کنیم»، هدف از بکار بردن واژه «حفظ» در این عنوان، در ذهن و حافظه ماندن آن بود تا همواره به آن توجه شود. کُپی نمونه هایی از این ابتکار که در دو شماره (یکم و سی و یکم اردیبهشت 1360 روزنامه اطلاعات درج شده است:
    



    
    ـ ـ ـ ـ ـ
     نقل از شماره 105 مجله روزنامک که سی ام اردیبهشت 1403 انتشار یافته است:
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
دو زمين لرزه مرگبار در شرق و غرب آسيا
بيستم ماه مي (روزي چون امروز)، به فاصله 767 سال از هم، كره زمين دو زمين لرزه مرگبار را تحمل كرد.
     يکي از اين دو زمين لرزه در 20 ماه مي سال 1293 منطقه «كاماكورا»ي ژاپن را تكانهاي سخت داد و بيش از 30 هزار انسان را نابود ساخت.
     زلزله ديگر 20 ماه مي سال 526 ميلادي در منطقه انطاكيه ـ خليج اسکندرون و واقع در مرز سوریه و ترکیه ـ روي داد و نزدیک به 300 هزار تَن را كشت. انطاکيه روي کمربند زلزله قرارگرفته و در طول تاريخ گرفتار زمين لرزه هاي متعدد شده است.
    [درباره انطاکيه مطلبي، در سايت امروز ـ در قسمت ايران آمده است ـ مطلب اول].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اختراع كفشِ دو لنگه
به نوشته مورّخان تاريخ تمدن، ساخت کفش براي پاي چپ و پاي راست ـ جداگانه، از ماه مي در سال 1310 ميلادي متداول شده است.
    برخي از کرونيکل ها اختراغ کفش دولنگه را در بيستم ماه مي 1310 ميلادي درج کرده و به حساب رويدادهاي اين روز گذارده اند. پيش از آن، کفش هاي هردو پا مشابه هم و يا به صورت مستقيم ساخته مي شد، به گونه اي که هر لنگه را مي شد براي هر دو پا استفاده کرد.
    در ايران، رويه كفش هايي كه دو لنگه اش مشابه بود، عمدتا به صورت بافتني بود (گيوه) و يا تسمه اي، و تختِ كفش سازها جدا از رويه سازها بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
استعمار غرب در آسيا، از بيستم ماه مي 1498 آغاز شد
Vasco da Gama

وسكو دا گاما Vasco da Gama دريانورد پرتغالي بيستم ماه مي سال 1498 وارد «كاليكوتCalicut و امروزه Kazhikode واقع در ايالت کِرالا Kerala» در جنوب غربي هندوستان شد و با خود استعمار غرب را هم وارد قاره آسيا كرد كه در اين قرون و سالها با چند بار تغيير لباس دادن هنوز ماندگار است.
    دا گاما هشتم جولاي 1497 پرتغال را با چهار كشتي به مقصد هندوستان ترك كرده بود. وي پس از عبور از دماغه جنوب آفريقا (دماغه اميد نيك!) و اندك توقف در موزامبيك عازم هندوستان شده بود. او فاصله ساحل شرقي آفريقا تا ساحل غربي هندوستان را ظرف 23 روز طي كرده بود.
    حاكم هندي منطقه برخورد بدي با او نداشت زيرا به نيّات وي پي نبرده بود. دا گاما پس از يك بررسي، عزم بازگشت كرد و نهم سپتامبر سال 1499 به ليسبون رسيد و عنوان درياسالاري گرفت.
     دولت پرتغال برپايه اطلاعاتي كه داگاما به دست آورده بود هيات ديگري را به هندوستان فرستاد كه حكمران محل به اين هيات روي خوش نشان نداد. اين خبر كه به دا گاما رسيد، خود با 20 كشتي و عمدتا توپدار و صدها تفنگدار عازم هندوستان شد و به ايجاد قرارگاه و مستعمره دست زد. دا گاما بازهم به هندوستان سفر كرد و 24 دسامبر سال 1524 در همانجا درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مردی که درهای استعمار قاره آمریکا را بروی اروپائیان گشود در تنگدستی و انزوا درگذشت ـ درس عبرت


بيستم ماه مي 1506 كريستُف كلُمب (كريستوفر كلمبوس Christopher Columbus) كه راه استيلاي اروپائيان بر قاره آمريكا و کلنی کردن آن را باز كرد در 55 سالگي در اسپانيا درگذشت. به نوشته مورّخان، كلمب (کلمبوس) كه بعدا مورد بي مِهري پادشاه اسپانيا (کاستیل) قرار گرفته بود در تنگدستي و انزوا از اين دنيا رفت. وي در ايتاليا (جنوا) و در 31 اکتبر 1451 به دنيا آمده بود و دریانوردی پیشه کرده بود. او پس از ازدواج با یک بانوی پرتغالی، چند سال مقیم این کشور و دارای یک پسر شد. کلمب سپس یک مِترِس اسپانیایی یافت و ساکن این سرزمین شد و چون مطالعات جغرافیایی داشت به پادشاه کاستیل اسپانیا که بمانند پادشاه پرتغال در صدد یافتن سرزمین های دوردست و کلنی کردن آنها بود راههای تازه ای برای رسیدن به مشرق زمین پیشنهاد کرد. این پادشاه، 3 کشتی، شماری افراد و تدارکات در اختیار او گذارد. پرتغالی ها قبلا راه دریایی به مشرق زمین را از جنوب آفریقا یافته بودند و به هند رسیده بودند که کلمبوس یافتن راه هند از طریق دریاهای غرب را به پادشاه اسپانیا ـ رقیب پرتغال، پیشنهاد کرد و به اجرا درآمد.
    کلمبوس درآگوست 1492 در چارچوب رقابت اسپانيا و پرتغال در يافتن راههاي دريايي شرق از مسیر دیگر، با وسائلی که دولت اسپانیا در اختیار او گذارده بود در جهت غرب عازم هند شد. کشتی های او 12 اکتبر این سال (که اینک کلمبوس دِی نام گرفته و برگزار می شود) به قاره ناشناخته آمريكا (ناشناخته براي ساکنان ساير قاره ها) در ناحیه باهاما رسيد و سپس کوبا و جزيره اي دیگر كه امروز نيمي از آن جمهوري دومينيكن را تشكيل مي دهد و نيم ديگر هائيتي، و این جزیره را «هيسپانيولا» ناميد و مقر حكومت اسپانيايي ها قرار داد و مقدمات بناي شهر «سانتو دومينگو» را در آن جزيره فراهم ساخت.
     کلمبوس در سفر اول خود در دریای غرب (اقیانوس اطلس) پس از رسیدن به جزایر آنتیل و کوبا گمان کرد که به هند رسیده است و از همان زمان بومیان قاره آمریکا را ایندیَن (هندی) می خوانند. بومیان قاره آمریکا مردمی متمدن بودند، تقویم داشتند و مجسّمه می ساختند، شهر و پادشاه داشتند، ولی توپ و تفنگ نداشتند که عامل برتری اروپاییان بود و در مناطق شمالی این قاره بعدا به دست مهاجران انگلیسی کشتار شدند تا اراضی و اموال شان تصاحب شود و سرانجام پس از چند مقاومت سخت، رزرویشن نشین شدند.
    کلمب نه تنها راه استثمار قاره آمریکا را به روی اروپاییان بازکرد، بلکه سیب زمینی، گوجه فرنگی و توتون را که تا آن زمان تنها در این قاره بودند به اروپا آورد که جهانی شده اند. سیب زمینی (پوتِیتو) و گوجه فرنگی (تومِی تو) مفید و توتون (تباکو) زیان آور و کشنده.
    نام قاره آمریکا از کلمب نیست، از Americo Vespuccio است. امریکوِ دریانورد که بسال 1454 در فلورانس ایتالیا به دنیا آمده و 58 سال عُمر کرد چهار بار از نيمكره غربي (آمريكا) ديدار داشت و نقاطي را كه در اين مسافرت هاي دريايي مشاهده كرد بيش از نقاط مورد بازديد كريستوفر كلمبوس (کلمب) بود.
     كلمب سفر دريايي به سوي غرب را در سال 1492 آغاز كرده بود و نخستين سفر آمريکو [در بعضي زبانها؛ امريگو] 5 سال پس از او و در سال 1497 آغاز شده بود. هردو براي دولت اسپانيا كار مي كردند و هزينه سفرهاي آنان را آن دولت پرداخت مي كرد.
     هيچ مقامي براي نيمكره غربي كه پيش از سفر اروپائيان، مسكون و در پاره اي نقاط داراي تمدني درخشان بود نام «آمريكو وسپوسيو» را پيشنهاد نكرده بود. اين نام را «مارتين والدسيمولر» آلماني برقاره غربي نهاد كه كار او ترسيم نقشه هاي جغرافيايي بر پايه اطلاعاتي بود كه دريانوردان مي دادند. از آنجا كه بيشتر اطلاعات واصله به اين آلماني كه بعدا چاپگر نقشه هاي جفرافيايي شد توسط كاركنان كشتي ها و همراهان «آمريكو وسپوسیو» و خود او داده شده بود براي مشخص ساختن نقشه ها، آنها را به نام رئيس گروه؛ «آمريكو» نوشت كه سر زبانها افتاد و به تدريج قاره غربي «آمريكا» خوانده شد و نام دائمي آن قرار گرفته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زماني که جزيره سكوتره به دست پرتغالي ها افتاد
تصوير آلبوکرک
در ماه مي 1506 دريانورد پرتغالي آلفونسو دوآلبوكرك جزيره «سكوتره ـ جزيرة سقطرة SOCOTRA ISLAND» واقع در درياي عرب را تصرف كرد و سال بعد (سال 1507) با هدف تصرف جزيره ايراني هُرمُز در مدخل خليج فارس وارد آبهاي ايران شد تا ناظر بر راههاي دريايي اقيانوس هند باشد.
     برخي از مورّخان، تصرف سكوتره را آغاز استعمار آسيا نوشته اند. حال آنکه وسكو دا گاما Vasco da Gama دريانورد پرتغالي هشت سال پيش از آلبوکرک و بيستم ماه مي سال 1498 وارد «كاليكتCalicut» در جنوب غربي هند شده و با خود استعمار غرب را هم وارد قاره آسيا كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستين و دومین پرواز بدون توقف ميان دو قاره آمريكا و اروپا
Lindberg
ساعت 7 و 52 دقیقه روز بيستم ماه مي سال 1927 «چارلز ليندبرگ Charles Lindberg» هوانورد آمريكايي به تنهایی و با یک هواپیمای یک موتوره از لانگ آیلند (حومه شهر نیویورک) عازم اروپا، از فراز اقیانوس اطلس شد. وی 33 ساعت و 30 دقیقه بعد (21 ماه می) پس از پيمودن عرض اقيانوس اطلس در بورژهِ پاريس Le Bourget فرود آمد و بيش از يكصد هزار تَن از او استقبال کردند. لیندبرگ نام هواپیمای خودرا «روح سن لوئی» گذارده بود.
    وي این مسافتِ 5 هزار و 800 کیلومتری (3 هزار و 600 مایل) را بدون توقف پرواز كرده بود. اين نخستين پرواز بدون توقف ميان آمريكا و اروپا بود. کار لیندبرگ خلبانی هواپیماهای پُست (رساندن نامه و بسته) بود. وی در عین حال یک خلبان ذخیره ارتش آمریکا بود. لیندبرگ متولد ایالت میشیگان، پرواز بدون توقف میان دو قاره را در 25 سالگی انجام داد. او 26 آگوست 1974 و در 72 سالگی درگذشت.
    پنج سال پس از این پرواز، فرزند شیرخواره لیندبرگ ربوده و نابود شد که اورا در غمی طولانی فرو برد. لیندبرگ از مخالفان ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم بود و برای ابراز این مخالفت تبلیغات گسترده به راه انداخته بود، ولی پس از اینکه آمریکا وارد جنگ شد لباس نظامی برتَن کرد و در جبهه شرق به بمباران ژاپنی ها پرداخت.
    
Amelia Earhart (بالا) و Amy (پايين) از بستگان او که وي نيز خلبان شده است و به نوشته روزنامه، خلباني هواپيما در خون آنان است (کپي مطلب روزنامه)


    پنج سال پس از لیندبرگ و در همان روز (20 ماه می و در سال 1932) بانو «اميليا ارهارت Amelia Earhart» هوانورد آمريکايي و از فعلان حقوق بانوان با یک هواپیمای یک موتوره عرض اقیانوس اطلاس را ـ از نیوفوندلاندِ کانادا به ایرلند ـ پیمود و عنوان نخستين خلبان زن که عرض اقیانوس اطلس را بدون توقف پرواز کرده بود به دست آورد. وی دو سال بعد تصمیم به پرواز دور کره زمین گرفت ولی دوم جولای 1937 در جريان پرواز یکنفره دور دنيا، هواپیمای او بر فراز خط استوا، در آسمان اقيانوس آرام ناپديد شد و تلاش جستجوگران برای یافتن لاشه هواپیما به جایی نرسید و چون دو سال گذشت، «فوت شده» اعلام شد. امیلیا بود که کمک کرد اتحادیه خلبانان زن ایجاد و این حرفه برای بانوان نیز به رسمیت شناخته شود. وی که در عین حال یک نویسنده و از فعلان تأمین حقوق زن در جامعه آمریکا بود همچنین کمک کرد که بسیاری از محدودیت های سیاسی برطرف شود. امیلیا که دارای شوهر بود هنگام مرگ 35 ساله بود. لیندبرگ و اِرهارت هر دو با نوشتن خاطرات خود و توجه مردم به خواندن آنها تشویق به ادامه نوشتن شده بودند و در زمره مؤلفان هم درآمده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انگلستان بالاخره حاكميت ابن سعود را به رسميت شناخت
عبدالعزيز ابن سعود
دولت انگلستان طبق قرارداد جده، بيستم ماه مي 1927حاكميّت ابن سعود (عبدالعزيز) را بر نجد و حجاز به رسميت شناخت كه بعدا از ادغام آنها و چند منطقه ديگر، كشور سعودي به وجود آمده است. كشور سعودي تنها مملكتي در جهان است كه به اسم فرد ناميده شده است. به موجب توافق ماه مي 1916 انگلستان و فرانسه بر سر تقسيم سرزمين هاي عربي ميان خود در صورت شكست امپراتوري عثماني در جنگ جهاني اول، جز سوريه و لبنان كه سهم فرانسه قرار گرفت، قرار شده بود كه مابقي از جمله حجاز در اختيار انگلستان قرار گيرد.
     سرهنگ تي. اي. لورنس (لورنس عربستان) كه 19 ماه مي 1935 در پي يك تصادف موتوسيكلت درگذشت درجريان جنگ جهاني اول در شبه جزيره عربستان، با توسل به روشي تازه، اعراب را به قيام مسلحانه برضد سلطه طولاني عثماني برانگيخته و موفق شده بود.
     در مارس 1921 در زماني كه چرچيل وزير مستعمرات انگلستان بود با حضور لورنس، پرسي كاكس، آرنولد ويلسون و ... ترتيب تقسيم سرزمين هاي عربي سهم انگلستان هم داده شد و پادشاهان دست نشانده اردن و عراق تعيين و همان وقت در باره آينده حجاز و نجد هم توافق شده بود. دو کشور عراق و اردن ساخت همان زمان و مخلوق سياست هاي دولت لندن هستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نفیِ نظرات منتشره در یک روزنامه آمریکا که روسیه در اوکراین شکست خواهد خورد در پیام وارده از یک مخاطب با چند استدلال او

     این پیام ساعت یک بامداد جمعه بیستم می 2022 (سی ام اردیبهشت 1401) به وقت شرق آمریکا واصل شد:
    
    "آنلاین یک روزنامه معروف آمریکا را می خوانم و برای خواندن مطالب آنلاین آن هر ماه 4 دلار می پردازم. امشب (پنجشنبه شب) مطلب مفصلی حاوی نظرات چند انگلیسی و آمریکایی را درباره سرانجام عملیات نظامی در اوکراین داشت که نتیجه گیری را پنج قسمت کرده بود که جز در یک قسمت، شکست روسیه را پیش بینی کرده بودند. من [فرستنده پیام] بی طرف هستم، ولی هر نوجوان دانش آموز دوره ابتدایی استدلال های این چندنفر را نمی تواند باور کند، به این دلایل:
     1ـ روسیه حدود ده برابر اوکراین، نظامی و تقریبا برابر یک قاره اسلحه دارد. تانک ها و توپهایش را که از کشورهای عضو سابق پیمان ورشو بازگردانده در انبارها خاک می خورند. به اضافه، سلاح هایی که در سی و چند سال گذشته ساخته. به فرض ـ فقط به فرض محال که نتواند از عهده «ام777» ها و پهپادهای فونیکس گوست که آمریکا به اوکراین داده برآید، سلاح های غیرمتعارف خودرا بکار خواهد برد، این سلاح ها را که برای خواباندن در رختخواب نساخته، برای جلوگیری از شکست و انهدام خود ساخته است. تردید نیست که به محض احساس ناتوانی و شکست، کمک های بلوک غرب بویژه آمریکا و انگلیس را بهانه قرار خواهد داد و به آن سلاح ها متوسل خواهد شد. دهها سال است که با هدف ترساندن گفته می شود که آن سلاح ها در صورت بکارگیری کره زمین را نابود خواهند کرد که گمان نکنم چنین باشد، مگر دو بمب اتمی که آمریکا بر هیروشیما و ناکازاکی افکند، همه ژاپن را نابود کردند. این سلاح ها ـ در صورت بکارگیری ـ فقط علیه یاری دهندگان دولت زلنسکی خواهند بود نه همه اروپا، همچنین آسیا و آفریقا. روسیه آن سلاحها را علیه اوکراین هم بکار نخواهد برد. برای اینکه توده اوکراینی برادر روس ها هستند و عملیات نظامی جاری نوعی جنگ داخلی از نوع جنگ داخلی پیشین آمریکاست. مگر این نظردهندگان فراموش کرده اند که روسیه ناپلئون و هیتلر را شکست داد و انگلیس نجات یافت. روسیه را لنینِ بلشویک با تجزیه آن شکست داد که پس از انحلال حزب کمونیست و پایان حاکمیت آن، این تجزیهِ الکی، جدی شد و عملیات نظامی اوکراین از نتایج همان اشتباه و یا ساده انگاری «رفیق لنین» است.
    2ـ به باور نظردهندگان که در آن روزنامه نقل شده است، نظامیان روسیه نه روحیه جنگیدن دارند و نه آموزش لازم و مشتی سرباز وظیفه هستند و هزاران کشته دادند و از اطراف کی یف و خارکف عقب نشینی کردند. می خواهم بدانم که آیا این نظردهندگان در صحنه و جریان عملیات بودند که فرارها را با چشم خود ببینند و کشته ها را بشمارند؟، تحرکات رزمی نتیجه سیاست است و جابجایی واحدهای نظامی به دستور فرمانده و نه اراده سرباز. سیاست کرملین این جابجایی را ایجاب کرده و شاید که سیاست بر این پایه بوده که عملیات، فعلا به شرق و جنوب منتقل شود که این مناطق روس نشین هستند و جدا کردن آنها باعث قطع ارتباط اوکراین از دریای سیاه می شود و همچنین طولانی شدن عملیات موجب افزایش کمک های نظامی و اعلام حمایت های بلوک غرب به دولت زلنسکی خواهد شد و به کرملین فرصت و دلیل خواهد داد تا جنگ را به چند کشور عضو تِیو (ناتو) گسترش دهد و اقتصاد آنها را تضعیف و به روزگار دوران پس از جنگ های اول و دوم قرن 20 بیندازد.
    3ـ تردید نیست که روسیه در اوکراین میلیون ها هوادار دارد و از جزئیات وضعیت با خبر بوده است و گرنه به اصطلاح ما ایرانیان، «بی گذر به آب نمی زد». کرملین می داند که از کجا اسلحه و ... وارد اوکراین می شود و تعمدا راهها را بازگذارده تا استناد دخالت در آن کشورها داشته باشد و دلیل انتقام از کمک رسانان.
    4ـ شتاب فنلاند و سوئدِ دهها سال بی طرف به عضویت در نِیتو (ناتو) خیلی چیزها را بدست می دهد. رهبران این دو کشور همسایه روسیه گسترش عملیات نظامی را پیش بینی کرده اند و خطر عضویت در اتحادیه نظامی غرب را به جان خریده اند. اگر عملیات نظامی گسترش یابد لهستان و فنلاند در تقدم خواهند بود.
    5ـ در نظرات مندرج در این روزنامه آمده بود که روسیه شکست خواهد خورد و پوتین برکنار خواهد شد. به نظر من [فرستنده پیام] که چنین نخواهد بود. همان طور که گفتم، به فرض محال، اگر روسیه احساس ناتوانی و شکست کند تردید نیست که علیه دولت هایی که باعث شکست آن شوند سلاح اتمی بکار خواهد برد، و اگر هم پوتین در قدرت نباشد، هرکس که جای او را بگیرد مثلا دمیتری مدودیف، ناسیونالیست تر خواهد بود. روس ها از تجزیه کشورشان دلخوش نیستند و می خواهند که مانند گذشته، یکپارچه و ابرقدرت باشد. قطعا ترجمه مطالب این روزنامه معروف آمریکا به اطلاع پوتین رسانده خواهد شد و بر آمادگی او خواهد افزود و بنابراین انتشار این نظرات، عملا سودی برای مخالفان پوتین نخواهد داشت.".
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تحولات تازه در روسیه و گسترش معارضه با غرب و نزدیکی هرچه بیشتر به چین با آغاز دور ششم ریاست پوتین بر روسیه
دو روز پیش از برگزاری مراسم هفتاد و نهمین سالروز پایان جنگ جهانی دوم و پیروزی روسیه که در آن بیش از 27 میلیون کشته داد بر آلمان هیتلری در میدان سرخ مسکو، ولادیمیر پوتین 71 ساله ششمین دوره ریاست خود بر روسیه فدراتیو را آغاز کرد. وی از آگِست 1999 تا کنون نخست وزیر و یا رئیس جمهوری روسیه بوده است ـ بیش از هر روس دیگر در قرون 19، 20 و 21. دوره تازه ریاست جمهوری او که هفتم ماه می 2024 (سه شنبه 18 اردیبهشت 1403) آغاز شده است شش سال طول خواهد کشید. وی لاوروف وزیر امور خارجه را تغییر نداده، ولی Andrei Belousov یک اقتصاددان غیرنظامی را که قبلا معاون نخست وزیر بود وزیر دفاع روسیه کرده است. پوتین 8 روز پس از آغاز دور تازه ریاست جمهوری اش به دیدار «شی» رهبر چین شتافت.
     دور تازه زمامداری پوتین در حالی آغاز شده است که مبارزه و درگیری او با غرب رو به گسترش است و تهدیدهای او و دوستانش به غرب جدّی تر و صریح تر شده است و حتی از بکاربردن سلاح اتمی تاکتیکی نام می برند و انگلیس و فرانسه که در سخنانشان اشاره به فرستادن نیروی نظامی به کمک کی اِف کرده بودند تهدید به برخورد مستقیم شده اند. تهدیدهای بی پرده عمدتا از زبان Dmitry Medvedev نایب رئیس شورای امنیت ملّی و دوست پوتین شنیده می شود. همین گسترش معارضه و افزایش موارد تحریم روسیه و برداشت از پول های توقیف شده آن کشور به سود اوکراین، اصحاب نظر را بر آن داشته که بگویند و بنویسند که جهان در آستانه تغییرات و دگرگونی ها است.
     انتحابات ریاست جمهوری روسیه که پوتین در آن بیش از 87 درصد آراء را کسب کرد همزمان بود با تصویب کمک 91 میلیاردلاری آمریکا به اوکراین، اسرائیل و تایوان که سهم اوکراین از آن 61 میلیارد است که بیشتر آن صرف خرید جنگ افزار و ارسال آن خواهد شد. گفته شده است که تصویب این پول فرصتی برای پوتین بوده تا عملیات نظامی در اوکراین را گسترش دهد و شمال شرقی را هم شامل آن کند و گام بعدی تخریب راههای ورودی انتقال اسلحه به اوکراین (راه آهن ها، جاده ها و شاید فرودگاهها) خواهد بود تا اسلحه و مِرسنِر وارد اوکراین نشود. بسیاری از روس ها با شنیدن خبر تصویب کمک 61 میلیاردی آمریکا و عمدتا به صورت اسلحه گفته اند که هدف از ارسال این اسلحه کشته شدن ما (روس ها) است.
    همچنین قانون شدن کمک 91 میلیون دلاری آمریکا، که بخشی از آن به تایوان داده خواهد شد، چین را بیش از پیش به روسیه نزدیک ساخته است.
    
     ـ ـ ـ ـ ـ
     نقل از شماره 105 مجله روزنامک که سی ام اردیبهشت 1403 انتشار یافته است:
     www.rooznamak-magazine.com
    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تصویب قانون «عوامل خارجی» در پارلمان گرجستان که رئیس جمهوری این کشور آنرا امضاء نکرد و رد شد
پارلمان گرجستان 25 اردیبهشت 1403 با 84 رای موافق در برابرِ 30 رای مخالف لایحه «عوامل خارجی» را تصویب کرد.
    طبق این مصوّبه، سازمان‌های غیردولتی که دست‌کم بیست درصد از بودجهٔ آن‌ها از کشورهای خارجی تأمین می‌شود، باید خود را به‌عنوان «عوامل خارجی» ثبت کنند. در جریان بررسی این لایحه در پارلمان، اعتراض های در شهر تفلیس صورت گرفت.
    طبق گزارش‌ها، صدها سازمان در حوزه‌های مختلف مشمول این قانون خواهند شد. اعضای حزب حاکم گفته اند که با اجرای این قانون از «نفوذ عوامل خارجی» در امور کشور جلوگیری خواهد شد. روسیه و چند کشور دیگر چنین قانونی دارند.
    در پی تصویب لایحه «عوامل خارجی» در پارلمان گرجستان، جیمز اوبراین دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا گفت که این موضوع باعث خواهد شد تا آمریکا کمک‌های مالی خود به گرجستان را قطع کند و اگر در سیاست دولت گرجستان؛ «ما به جای شریک، در جایگاه دشمن قرار بگیریم»، روابط ما باید دوباره بازبینی شود. دولت واشینگتن و اتحادیه اروپا این مصوّبه را تقلیدی از قانون مشابه در روسیه وانمود کرده بودند که اگر اجرایی شود برای سرکوب مخالفان از آن استفاده خواهد شد.
    گزارش های بعدی نشان داد که رئیس جمهوری گرجستان این مصوبه را وِتو کرده است. تا به امروز گزارشی از واکنش پارلمان گرجستان نرسیده است.
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از شماره 105 مجله روزنامک که سی ام اردیبهشت 1403 انتشار یافته است:
    www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 20 مي
  • 1645:   نظامیان دودمان پادشاهی کوینگ (چین شمالی) در جریان جنگ برای برکنار کردن خاندان مینگ از سلطنت چین و برجای آن نشستن، شهر یانگ ژوYangzhou (اینک 4 میلیون و پانصد هزار نفری) واقع در کنار یانگ تسه و شمال نانژینک را قتل عام کردند و حدود 800 هزار تَن از مردم شهر را کشتند. علت؛ دفاع شهر در برابر تعرّض آنان بود. قتل عام ده روز طول کشید.
        
        
        
  • 1813:   ارتش ناپلئون در یک جنگ یکروزه در ایالت ساکسونیِ آلمان، ارتش های متحد روسیه و پروس (آلمان) را شکست دادند.
        
        
  • 1873:   لوی اشتراوس Levi Strauss ساخت پارچه و لباس معروف به «بلو جین Blue Jeans» را در سانفرانسیسکو به ثبت داد. وی از یهودیان آلمانی بود که با خانواده اش به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده بود. لباس ساخته شده از بلو جین های اشتراوس به «لی وایز» معروف اند.
        
        
  • 1882:   اتحاد مثلث مرکب از آلمان، اتريش و ايتاليا تشکيل شد و اروپا يک گام به جنگ [جنگ جهانی اول معروف به جنگ بزرگ] نزديک گرديد، ولی ایتالیا در آستانه جنگ ـ در 1914 از این اتحادیه کنار رفت و اعلام داشت که قرار بود این اتحادیه یک اتحادیه دفاعی باشد و اینک با اولتیماتوم اتریش (در آن زمان یک امپراتوری) به صربستان، به صورت یک اتحادیه تعرّضی درآمده است. ایتالیا بعدا به شکلی در کنار اتحادیه رقیب (فرانسه، روسیه و انگلستان) معروف به ائتلاف مثلث قرار گرفت. جای ایتالیا در اتحاد مثلث را امپراتوری عثمانی گرفت و عنوان مثلث باقی ماند. این اتحادیه جنگ را باخت و هر سه امپراتوری منحل و به صورت سه جمهوری درآمدند.
        
        
  • 1900:   دومين مسابقه هاي ورزشي المپيک در عصر جديد، در پاريس آغاز شد.
        
        
  • 1902:   خروج نيروهاي آمريکايي که در جريان جنگ آمريکا و اسپانيا، کوبا را اشغال نظامي کرده بودند از اين جزيره آغاز شد. با وجود اين، دولت واشنگتن پايگاه نيروي دريايي خود به نام گوانتانامو را در کوبا حفظ کرده است.
        
        
        
        
  • 1948:   چیانگ کای شک Chiang Kai shek که در انتخابات ریاست جمهوری چین پیروز شده بود در پکن سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد کرد و رئیس جمهوری چین شد. کمونیست ها به رهبری مائو تسه دونگ سال بعد با شکست دادن ارتش جمهوری چین و تصرف پکن، چیانگ کای شک را به تایوان فراری دادند که در اینجا حکومت خودرا برقرار ساخت و بیش از چهار دهه کرسی چين در شورای امنیت با داشتن وتو (حق رد) در دست این دولت بود و بسیاری از کشورها ازجمله آمریکا، دولت مستقر در تایوان را نماینده مردم چین می دانستند.
        
        
        
  • 1992:   هند نخستين ماهواره خود را بدون کمک کشوري ديگر (با موشکي که ساخته بود) در مدار زمين قرار داد.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    ماجرای شنیدنی جوانی که در تهران همزمان از 7 دختر خواستگاری کرده بود!
    اردیبهشت 1346 (ماه می 1967) بود و یکی از مسئولیت های من در روزنامه اطلاعات، دبیری صفحه حوادث این روزنامه بود که شش خبرنگار و یک عکاس (فتو ژورنالیست) مطالب آن را تهیه می کردند.
         یکی از روزهای این ماه (ماه می 1947) یدالله ذبیحیان خبرنگار حوزه دادسرای تهران و مجتمع های قضایی پایتخت خبری آورد که شرح خواستگاری همزمان و جداگانه یک جوان 19 ساله و در آستانه 20 سالگی از هفت دختر بود!.
        از این خبر چنین بر می آمد که این جوان در شهریور ماه سال پیش از آن از شهر خود به تهران فرستاده شده بود تا در کنگور (مسابقه ورودی دانشگاه تهران) شرکت کند.
        وی در کنکور دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شده بود و چون شنیده بود که در این دانشکده می شود از کلاس ها غیبت کرد؛ رفته بود و آموزگار نیمه وقت یک دبستان غیردولتی هم شده بود. از آنجاکه در این دبستان، مختصر انگلیسی هم به دانش آموزان تدریس می شد و نمی خواست مورد ایراد قرارگیرد، در ساعات شب در یک کلاس زبان انگلیسی انجمن ایران و آمریکا نیز ثبت نام کرده بود.
        این جوان در این سه محل هر دختری را که دیده بود آمادگی دارد خواستگاری کرده بود و به خانواده آنان راه یافته بود. این دختران که در انتظار فرارسیدن روز نامزدی، عقدکنان و عروسی بودند از وضعیت یکدیگر خبرنداشتند. تنها مدیر دبستان متوجه شده بود که این معلم نیمه وقت (و دانشجو) تنها مایل است که با خواهران شاگردان خود درباره مشکلات تحصیلی دانش آموز مذاکره حضوری کند و پس از اینکه شنیده بود که از خواهر یک دانش آموز خواستگاری کرده بود، در زمینه احضار خواهران دانش آموزان به او اخطار داده بود.
        یکی از دختران مورد خواستگاری او دانشجوی دانشگاه بود و رفت و آمد خانوادگی برقرار کرده بودند. این جوان در اردیبهشت 1346 به خواستگاری یک دختر همکلاس خود در کلاس زبان انگلیسی رفته بود بدون اینکه شناخت قبلی از خانواده دختر داشته باشد و بداند که دختر عموی همان دانشجویی است که قبلا خواستگاری کرده بود.
        جوان مورد بحث دراینجا و در روز خواستگاری، به اصطلاح «لو» می رود. پدر دختر از برادر خود دعوت به دیدن خواستگار دخترش می کند و او با پسر و دخترش می آیند و پس از دیدن خواستگار و مختصر مشاجره لفظی به جان او می افتند، کتک می زنند و کار به پلیس کشانده می شود و معاون دادسرای تهران پرونده را جهت تحقیقات بیشتر به آگاهی پلیس می فرستد و یک کارگاه کارشناس این نوع وقایع پس از تحقیق و پرس و جو، پی به خواستگاری همزمان این جوان از پنج دختر دیگر می بَرد و با همه آنان (هفت دختر) مصاحبه می کند که تنها سه نفرشان حاضر به شکایت می شوند.
        به ذبیحیان گفتم که می خواهم این جوان را شخصا ببینم و او با چند تلفن کردن اطلاع داد که قرار است فردا جوان مورد بحث را به شورای روانشناسی بفرستند و در اینجا می شود اورا دید. شورا پیش از رسیدن ما تشخیص داده بود که جوان به سبب دور شدن از خانواده و نیز «مادری بودن» دچار مشکلات عاطفی شده و هدف او از رفت و آمد با خانواده ها، در حقیقت رفع کمبودهای عاطفی ناشی از دور شدن از مادر بوده نه تماس آنچنانی با دختران و احیانا سِکس. تشخیص این کارشناسان به پرونده ضمیمه شده بود.
        با این جوان یک گفت و شنید کوتاه داشتم که گفت که تنها کشش و انگیزه او، آشنا شدن و رفت و آمد با خانواده ها بود و در نظر داشت که در تابستان با یکی از این هفت دختر که تناسب بیشتری با او داشته باشد تبادل حلقه نامزدی کند و پس از پایان تحصیل و فراهم شدن وسائل ازدواج کند. این جوان گفت که مشکل او فعلا نداشتن پول است زیرا که پدرش هرماه صد و بیست تومان برایش می فرستد و دبستان غیر دولتی هم ماهانه بدون احتساب سه ماه تابستان 210 تومان می دهد که این پول کافی برای تشکیل خانواده نبوده است و در پی این جنجال، مدیر دبستان از خردادماه عذر اورا خواسته است.
        خانواده های شاکی ـ جز یکی از آنها با اطلاع از نظر شورای روانشناسان، از شکایت خود صرف نظر کردند و معاون دادسرا به شاکی باقیمانده گفت که جرم صورت نگرفته و اگر بر شکایت خود باقی باشد باید وکیل بگیرد و به دادگاه حقوقی دادخواست دریافت غرامت بدهد.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    پيام‌هاي تازه
    ارسال پیام ازجانب مخاطبان مخالف با 2 روز تعطیل هفتگی ادارات و خلاف منطق و رسم ایرانی خواندن آن و زمانبر شدن امور دولتی ادامه دارد
  •  
        در 17، 18 و نوزدهم ماه می 2024 = 28 تا ظهر سی ام اردیبهشت 1403 دبیرخانه این تاریخ آنلاین پنج پیام درباره مصوّبه افزوده شدن یک روز بر تعطیلات هفتگی ادارات و سازمانهای دولتی که هنوز به تأیید شورای نگهبان نرسیده است دریافت کرد. و دیشب و بامداد امروز (31 اردیبهشت 1403) نیز دو پیام در این زمینه دریافت شد که استدلال این دو مخاطب همان بود که دیگران گفته بودند، به علاوه یکی از این دو اشاره کرده است که تردید نیست برخی از کارمندان دولت نسبت خانوادگی با پیشنهاددهندگان مصوّبه دارند و دو روز در هفته استراحت کردن مطلوب است. در زیر خلاصه پنج پیام قبلی بازنشر داده می شود که یکی از پیام ها بسیار طولانی بود:
        * مخاطب از آلمان: اگر این مصوبه، قانون و اجرایی شود انجام کارهای اداری (کارهای مردم) زمانبر می شود. همین حالا هم انجام کارهای اداری کُند و وقتگیر و ناراضی ساز است چه رسد که از روزهای کاری هفته یک روز هم کم شود. به نظر من [مخاطب] این، کاری منطقی نبوده است. اطمینان دارم که شورای نگهبان آن را به مجلس باز خواهد گرداند و اعضای دور آینده مجلس وقت بیشتری برای اندیشه کردن درباره این مصوبه خواهند داشت. در این وضعیت اقتصادی نباید به دنبال کارهای فرعی بود.
        * مخاطب از لُس آنجلس: در ایران نیستم که کاهش ساعات کار اداری از شش روز به 5 روز در من تأثیرگذار باشد ولی کشور زادگاه خودم را دوست دارم و هزاران دوست و فامیل در آنجا دارم. در غرب و مخصوصا در آمریکا که از قرن گذشته تعطیلات هفتگی دو روز شده، کارکنان ساعتی مزد می گیرند و تعطیل بودن به سود کارفرما است که دولت هم یک کارفرما است. در ایران پرداخت ها ماهانه است، چه کارمند کار بکند و چه نکند. وقتی که نوجوان بودم و عمویم در رشت از من می پرسید که می خواهی چه کاره بشوی؟ می گفتم کارمند دولت، با زبانی خشم آلود می گفت می خواهی مفت خور شوی و پشت میزنشین و برای انجام کارهای مردم امروز و فردا کنی؟. مجلسیان که دوره آنها در حال پایان است باید بررسی این کار برعهده دوره بعدی می گذاشتند. اگر این تصمیم قانون و اجرا شود گمان نکنم که دولت و ملت و حتی کارمندان از آن سود ببرند. کارمندی که دو روز در هفته تعطیلی داشته باشد ولخرجی می کند، سفر می رود و ایرانی که عادت دو روز تعطیل در هفته را ندارد عادت تنبلی پیدا می کند.
        * مخاطب از ایران: ما انقلاب کردیم که از روش ها و عادت های فرنگی ها دور شویم، حالا همه کارها درست شده و به روش فرنگی ها می خواهیم تعطیلات هفتگی را دوروزه کنیم؟، 25 قرن یک روزه بود دوروزه اش بکنیم؟. از 14 قرن قبل جمعه ها تعطیل بود برای اینکه مردم مسلمان بروند مسجد و در نماز جماعت شرکت کنند، پای روضه و موعظه بنشینند و گرمابه عمومی بروند. اگر دو روز تعطیل ادارات قانون شود، کارکنان موسسات غیر دولتی هم فشار می آورند تا دو روز در هفته تعطیل باشند و این کار به اقتصاد کشور لطمه می زند. چرا روحانیون و کارشناسان با اظهارنظر رسانه ای با این مصوبه مخالفت نمی کنند. نظراتشان را به شورای نگهبان بدهند تا نگذارند قانون شود.
        * مخاطب از مشهد: من نمی دانم که منطق این کار چه بوده است. چرا و به چه دلیل، ادارات پس از قرنها دو روز در هفته تعطیل باشند. چه سودی حاصل دولت و ملت می شود؟. انگیزه این کار چه بوده است، چه فایده ای دارد. اگر پنج روز کار پنج روز حقوق باشد ـ بله، کسری بودجه نخواهیم داشت، ولی هم پول بدهیم و هم کار نکنند منطقی نیست. دوسه سال پیش یک کار اداری داشتم، انجام آن چهارماه طول کشید و با دو روز تعطیلی در هفته، در آینده می شود 5 ماه.
        * مخاطب از آمریکا: من [مخاطب] دور از وطن هستم اما در سال 1357 در کنار پدرم در انقلاب شرکت کردم. وضعیت خانواده ما خوب بود. پدرم از کاغذبازی اداری خسته و ناراضی شده بود. یک کار اداری داشت ماهها طول کشیده بود و این کاغذبازی و ناراضی شدن، او را برانگیخت تا به جمع انقلابیون به پیوندد، من و بستگان را هم وارد تظاهرات کرد. همه در مسجد محل جمع می شدیم و به خیابان می رفتیم و شعار می دادیم. در مسجد و در خطبه ها هرگونه اقتباس از اروپا و آمریکا را مردود و استعماری بیان می کردند و پیروزی انقلاب را دور شدن از این کارهای تحمیلی و اقتباس از اروپا که با خصلت ایرانی و مسلمان همخوانی ندارد می گفتند و وصف می کردند. حالا مجلس می خواهد تعطیلات هفتگی را هم به سبک غرب دو روزه کند. اگر منطقی و مفید بود چرا در نظام سابق چنین نکردند که تحریم اقتصادی هم در کار نبود. به هرحال به من که اینجا [آمریکا] نشسته ام مربوط نیست که گفته اند صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
        
        

  • براي اطلاع



     

    روزنامک


    اِدیشن(نسخه) آنلاین مجله جهانی «روزنامک» که به شماره ثبت 25178/92 ثبت شده است حاوی «دستچینِ رویدادهای روز و گذشته - تاريخ» و چشم انداز فردا از دیدگاه اصحاب نظر و شخص ناشراست.
     همچنین نظرات، تجربه، مشاهدات و خاطرات (کارنامک) نوشیروان کیهانی زاده ـ روزنامه نگار و تاریخ نویس 78 ساله ـ با هدف ارتقاء دانش مخاطبان، سطح آگاهی ها و مدنیّت برای داشتن دنیایی بهتر و کمک فرهنگی به کاهش مسائل جوامع، بشریّت و پیشگیری از اشتباه با این شعار: توانایی محصول دانایی است و «دانستن» حق انسان.
    «روزنامک» که از نوامبر 2003 (21 آبان 1982) به صورت یک وبسایت، با هدف آموزش عمومی و خبر و نظررسانی ایجاد شده بود. شماره یکم نسخه چاپی روزنامک نيز در اپريل 2014 (ارديبهشت 1393) در تهران منتشر شد و انتشار آن ادامه يافته است.

    نسخه آنلاين: www.rooznamak.com

    نسخه چاپی: www.rooznamak-magazine.com


     




     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com