Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
23 آوريل
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 23 آوريل
Translation instructions from Farsi to another language

    
Chrome: Click the “Translate this page” button at the top of the window at the end of the address bar - icon next to the star
Internet Explorer and Firefox require a translation extension
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ايران
اتحاديه «دِلوس» بر ضد امپراتوري ايران ـ اعلاميه دِلوس و نتايج ايجاد اين اتحاديهِ عهد باستان
Aristides مبتكر اتحاديه Delos

پائوسانياس (پوزانياس) كه از ايران پول مي گرفت


    23 اپريل سال 478 پيش از ميلاد، سران كشور ـ شهرها و جزاير يوناني كه اتحاديه دلوس«Delos League» را به منظور مقابله گروهي با تهديدهاي ايران ـ تنها اَبَرقدرت وقت جهان ـ تشكيل داده بودند اعلاميه اي را امضاء كردند كه در آن آمده بود: وجود يك اَبَر قدرت در جهان؛ مغاير نظم گيتي، منطق و عقل سليم و منافع ملل است و آنان اين اتحاديه را تشكيل داده اند تا در برابر هرگونه زورگويي بايستند و بدون دغدغه از خطر تجاوز نظامي و تنها ماندن در برابر تعرض، به زندگاني خود ادامه دهند.
    مورخان يوناني و بعدا رومي، بخشهايي از اين اعلاميه را در تأليفات خود آورده اند. «دِلوس» نخستين اتحاديه ملل كوچك در برابر يك دولت بزرگ در طول تاريخ بشمار مي رود. نام اين اتحاديه از جزيره «دِلوس» گرفته شده است، زيرا طلا و نقره جمع آوري شده از اعضاي اتحاديه (خزائن) در اين جزيره نگهداري مي شد. اتحاديه «دلوس» كه بي شباهت به كنفدراسيون هاي امروز نبود به ابتكار آريستيدس آتني Aristides (متوفا در 468 پيش از ميلاد) تاسيس شده بود.
    پس از دو حمله سنگين ايران به يونان و سقوط آتن، بيشتر يونانيان انتظار حمله ديگري را مي كشيدند. در حمله دوم ايران، آتني ها مجبور به انتقال خانواده هاي خود به كشتي و انتقال آنان به جزاير شده بودند و پس از بازگشت ايرانيان تصميم به كشيدن ديوار به گرد شهر آتن گرفتند كه اسپارتي ها مخالفت كردند و استدلالشان اين بود كه ايرانيان شهر را تصرف و چون داراي ديوار است آنجا را تبديل به يك دژ دائمي در قلب جهان يونانيان خواهند كرد. آتني ها به اين مخالفت توجه نكردند و ديوار را كشيدند و اسپارت نيز از شركت در اتحاديه «دِلوس» خودداري كرد و به سوي ايران متمايل شد، مخصوصا كه پائوسانياس (پوزانياس) ژنرال اسپارتي به ايران نزديك شده بود و پولي را كه منظما ايران براي او ارسال مي داشت مي پذيرفت.
    پس از تشكيل اتحاديه «دلوس» بدون شركت اسپارت، ايران از اين وضعيت استفاده كرد و هنگامي كه ميان اسپارت و آتن جنگ در گرفت، به رساندن پول و كمك نظامي و تجهيزات به اسپارت پرداخت و به دست اسپارتي ها استقلال آتن را نابود ساخت و از همين زمان مورخان يوناني واژه «امپرياليست» را براي توصيف ايران بكار بردند. زد و خوردهاي اسپارت و آتن كه توسيديدس Thucydidesمورخ آن عصر و شاهد عيني، شرح آنها را نوشته است در تاريخ، به جنگهاي «پلوپونز» معروف شده اند. توسيديدس با نوشتن شرح جنگهاي «پلوپونز» نخستين خبرنگار نظامي تاريخ بشر بشمار آورده شده است. به استناد همين کار او، همچنين «تاريخ» دنباله «روزنامه نگاري» خوانده و تعريف شده است.
    
مجسمه شير محافظ در جزيره «Delos» يادگار همان زمان است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
لشکرکشی امیرتیمور به هندوستان
اميرتيمور 23 اپريل 1398از طریق تنگه خِیبَر، آهنگ تصرف هند كرد و 17 دسامبر همين سال پس از غلبه بر ارتش 50 هزار نفري سلطان هند وارد دهلي شد و این شهر را غارت كرد و ويران ساخت.
     امپراتوران هند تا زمان سلطه انگلستان از تيموريان بودند، به فارسي سخن مي گفتند و مغول خطاب می شدند. امیرتیمور مغول تبار بود.
     وی قبلا در اصفهان، بغداد و دمشق قتل عام کرده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستين لشكر كشي عثماني به ايران
سليم يکم
23 اپريل سال 1514 قشون عثماني اردوي آمادگي خود را برپا كرد تا با همه امكانات و در راس آن ـ سلطان سليم يكم به سوي ايران به حركت درآيد و دولت نوبنياد ايران به رهبري شاه اسماعيل صفوي را كه مي رفت تا امپراتوري ساسانيان را احياء كند نابود سازد. برخورد دو نيرو 23 آگوست (درست چهار ماه بعد) در چالدران نزديك خوي صورت گرفت .
     سليم ملقب به ياووز (عبوس) كه پس از پيروزي بر برادرش، سلطنت خود را از 1512 آغاز كرده بود در شرق و جنوب با دو رقيب رو به رو بود؛ شاه صفوي در شرق و «مماليك» در سوريه، و وي به جنگ با شاه صفوي اولويت داد زيرا كه با اعلام شيعه اثني عشري به عنوان مذهب رسمي ايران، شيعيان آناتولي (علويان) متمايل به ايران شده بودند، تركمانان ساكن مناطق شرقي و جنوب شرقي آناتولي نيز دولت تازه ايران را ترجيح مي دادند و كُردهاي آن مناطق از تبار ايراني، و تمايل و وفاداري به ايران داشتند. اروپاييان از دشمني دو دولت همسايه بعدا سوء استفاده بسيار كردند و موفق هم شدند.
     سرانجام سليم يكم بر هردو حريف فائق آمد. شكست ايران در چالدران به علت نداشتن اسلحه آتشين بود كه عثماني ها به آن مجهز بودند. سليم شاه اسماعيل را در آگوست 1514 و مماليك را در آگوست 1516 در جنگ حلب و سال بعد در قاهره شكست داد و در 22 سپتامبر 1520 در 50 سالگي پس از هشت سال حكومت درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اخراج انگليسي ها از شمال ايران با کمک بلشويک هاي روسيه
تروتسكي، زماني كه كميسر ارتش سرخ بود
لئو تروتسكي L. Trotsky كميسر ارتش سرخ (نيروي نظامي بلشويكهاي روسيه) در اپریل 1920 چند واحد ضربتي را با كشتي روانه بندر انزلي كرد تا انگليسي ها را از شمال ايران برانند. این یگانها 25 اپریل گام به خاک ایران گذاردند و تا بیستم ماه می (پايان ارديبهشت 1299) ماموريت خود را پيروزمندانه به انجام رسانيدند.
     انگليسي ها پس از سقوط حكومت تزاري روسيه در صدد بلعيدن همه ايران برآمده بودند. قبلا دو دولتِ لندن و مسکو طبق سازشنامه آگوست سال 1907 سن پترزبورگ ايران را به سود خود به دو منطقه نفوذ تقسيم كرده بودند و هرکدام از آنها در منطقه نفوذی خود نيروي نظامي داشت. با پیروزی انقلاب بلشویکی و لغو سازشنامه سن پترزبورگ از سوی لنین و خروج نظامیان روس از ایران، انگلیسی ها یکه تاز میدان شده بودند.
    انقلابيون گيلان (جنبش جنگل) پيش از رسیدن نيروهاي تروتسکي، کار مبارزه با انگليسي ها را در شمال ايران آغاز کرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پاسخ درباريان و مقامات وقت به پرسشهاي رضاشاه درباره جنگ در نیمه اول سال 1320: "خاطر مبارك آسوده باشد!"
رضاشاه در سالخوردگي
روزنامه هاي لندن از طريق انتشار مقاله و خبر در شماره هاي 22 ، 23 و 24 اپريل سال 1941 خود، رضاشاه پهلوي را متهم به هواداري و نزديك شدن كامل به دولت وقت آلمان (حكومت حزب ناسيونال سوسياليست كارگران آلمان به رهبري هيتلر) كرده و مدعي شده بودند که سران اين دو دولت با هم يک پيمان محرمانه امضاء کرده اند و هيتلر و موسوليني وعده داده اند که اگر رضاشاه به مساعي آنان کمک کند اورا در احياء امپراتوري پارسيان کمک خواهند کرد. هدف از اين نوشته ها آماده ساختن افکار عمومي براي تعرض نظامي به ايران بود که چهار ماه بعد صورت گرفت. ظاهرا اين دعاوي مطبوعات لندن و تفسير آنها را که مي توانست نوعي هشدار به دولت ايران باشد به موقع به گوش رضاشاه نرسانده بودند تا گوش به زنگ باشد و با بسيج نيرو و گسترش مراقبت نسبت به تماس بيگانگان با افسران ارشد ارتش و دولتمردان و ممانعت از چنين تماس هايي ايران را براي مقابله با پيش آمدهاي احتمالي آماده كند.
     مقامات ارشد دولتي و افراد نزديک به دربار، در برابر پرسشهاي رضاشاه كه چه خبر است؟. پاسخ مي دادند: خاطر مبارك آسوده باشد!.
    ديديم که اين پاسخ ها، رضاشاه را که در سنين کهولت بود آسوده خاطر کرد و دو ـ سه افسر ارشد که يکي از آنان هم بعدا پاداش گرفت و وزير جنگ شد، سربازان وظيفه پادگانها را بدون اطلاع فرمانده کل (رضاشاه) مرخص کردند و ايران، بدون مقاومت تسليم و اشغال نظامي شد و رضاشاه خلع و از کشور تبعيد و عملا به اسارت دولت لندن درآمد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترور سرلشکر قره ني ـ تلاش براي كوچك كردن ارتش! ـ هشدار تأمل برانگيز مسكو به تهران که بهانه به دست آمريکا ندهد و ...
محمدولي قره ني (قرني)
پيش از ظهر سوم ارديبهشت 1358، در حالي كه هنوز تيترهاي اخبار مربوط به هشدار مسكو به تهران، رويدادهاي نقده و اعزام واحدهاي تازه نفس ارتش به سوي اين منطقه، ابلاغ مصوبه مهم شوراي انقلاب به دولت كه تنها سه ماه مهلت دارد تكليف مالكيت هاي بزرگ را برپايه تعاليم اسلامي كه نه مشابهت با اقتصاد كمونيستي دارد و نه اقتصاد كاپيتاليستي روشن سازد و آنها را ملي کند و يا به بنياد مستضعفان و سازمانهاي عام المنفعه بدهد، انتصاب دكتر ابراهيم يزدي به سمت وزير امورخارجه، تعيين سفير تازه آمريكا در ايران، خودداري آمريكا از تحويل چهار كشتي جنگي خريداري شده توسط دولت شاه، اخطار جمهوري اسلامي به دولت مكزيك كه شاه بركنار شده را به كشور خود راه ندهد و ... روي ميز سردبيران روزنامه هاي عصر تهران بود كه كدام را تيتر اول كنند كه خبر رسيد سرلشكر محمدولي قره ني (قَرِني) رئيس مستعفی ستاد ارتش در خانه اش ترور شده است. سرلشكر قره ني نخستين رئيس ستاد ارتش، پس از پيروزي انقلاب، هفتم فروردين از اين سمت كناره گيري كرده و جاي خود را به معاونش، سرلشكر ناصر فَربُد داده بود.
    پس از کناررفتن قره ني گفته شده بود كه علت اين کناره گیری، مخالفت چپگرایان که در انقلاب نقش داشتند با سختگيري قره ني درقبال رويدادهاي تجزیه طلبانه كُردستان، خوزستان و گنبد کاووس (گرگان) و اعزام واحدهاي ضربتي ارتش به اين مناطق بود!.
    در اين تغييرات «شادمهر» معاون ديگر قره ني نيز سمت خود را از دست داده بود.
    دو هفته اول فروردين 1358 گزارشهاي مربوط به رويدادهاي گنبد كاووس (گرگان) و كُردستان، ايرانيان را نگران آينده وطن خود كرده بود، مخصوصا كه در خوزستان هم معارضاتي در جريان بود و حرف هايي از بلوچستان به گوش مي رسيد.
    سرلشكر قره ني كه پيش از سال 1336 معاون ستاد ارتش و قبل از آن رئيس اطلاعات ارتش (رُكن دوم ستاد) بود در آن سال دستگير و پس از يك محاكمه غيرعلني به زندان و اخراج از ارتش محكوم و سه سال بعد از زندان آزاد شده بود. وی متهم شده بود كه در صدد كودتا برضد شاه بود. از آن پس، سرلشكر قره ني در جامعه ايران به عنوان شخصيتي ملّي و ضد سلطنت شناخته مي شد، با آیت الله طالقانی و سران نهضت آزادی رفت و آمد داشت و مورد احترام بود.
    
    --------
عباس اميرانتظام


    
    دو روز پيش از ترور قره ني، عباس اميرانتظام معاون نخست وزير و سخنگوي دولت موقت خبر از تصميم به كوچك كردن ارتش داده و گفته بود كه چون ارتش محدود خواهد شد نيازي به خريد اسلحه تازه نيست!. در اين ميان گزارش هايي نيز پيرامون احتمال كاهش دوره خدمت وظيفه عمومي به يك سال انتشار يافته بود. خودداري آمريكا از عدم تحويل چهار كشتي جنگي خريداري شده، لغو قرارداد خريد از سوي دولت موقت انقلاب اعلام شده بود و دولت واشنگتن به سناي آمريکا اطلاع داده بود كه تهران قرارداد را لغو كرده است!، همچنين لغو خريد پنج جمبو جت براي هواپيمايي ملي ايران (هما) را.
    دولت آمريكا كه در آن روزها گرفتار يافتن جايي براي اسكان دادن شاه بود «والتر كاتلر» را نامزد سفارت آن كشور در تهران (به جاي ويليام سوليوان) كرده بود. گزارش ها اشاره به رفتن شاه به مكزيك داشت و دولت مكزيك در پاسخ به اخطار تهران اعلام كرده بود كه شاه به عنوان توريست ويزاي ورود گرفته و با اين ويزا نمي تواند بيش از سه ماه درمكزيك بماند و فعاليت ديگري جز گردشگري داشته باشد. تهران با دريافت اين پاسخ، گذرنامه شاه را لغو كرد. به نظر محافل تهران، دولت وقت واشنگتن مي خواست كه شاه سابق را به عنوان يك اهرم و وسيله فشار به جمهوري اسلامي در دسترس داشته باشد و درنتيجه در يكي از كشورهاي مجاور آمريكا سكني دهد.
     انتصاب دكتر يزدي معاون نخست وزير دولت موقت در امور انقلاب به سمت وزير امورخارجه از چهارم ارديبهشت عملي شد. دكتر سلامتيان معاون وقت وزير امورخارجه كه از سوي دكتر سنجابي نخستين وزير امور خارجه پس از انقلاب منصوب شده بود همزمان با انتصاب دكتر يزدي، كناره گيري خود را اعلام كرده بود.
    اما هشدار مسكو به تهران. اين هشدار اشاره به آغاز وضعيتي داشت كه عملي شد و هنوز در منطقه ادامه دارد و كانون اخبار بين المللي.
    مسكو در هشدار خود آورده بود: دولت آمريكا تحركاتي را كه ازديرباز انتظار مي رفت در منطقه اقيانوس هند و درجهت پيشروي به سوي خليج فارس آغاز كرده است و مي خواهد جاي انگلستان را در شرق آبراه سوئز كه تخليه آن را در سال 1976 تكميل كرده است بگيرد و به دنبال بهانه است و نبايد اين بهانه را به دست آورَد. واشنگتن تهران را زير ذره بين قرارداده است تا از كوچكترين حركت، بهانه لازم را بتراشد. ورود آمريكا به خليج فارس باعث بازگشت لندن هم خواهد شد و استقرار اين دو در منطقه، سرآغاز درگيري هايي خواهد شد كه ادامه خواهد داشت زيرا كه پاي منافع دركار است، آن هم منافع اساسي (حياتي).
    در هشدار مسكو كه يك سند تاريخي است چنين آمده بود: سران غرب سال گذشته در نشست خود در «گوادالوپ» اوضاع خاورميانه و وضعيت دولت هاي اين منطقه حساس و نفتخيز را بررسي و در زمينه سياست ها، تحركات و خيزش هاي خود در اين منطقه به توافق هايي دست يافته و دست واشنگتن و لندن را باز گذارده اند. آنها در نشست جاري خود (اپريل 1979) در ژاپن به تكميل آن بررسي ها با توجه به عوامل تازه پرداخته اند و ورود ناو هواپيمابر آمريكايي «ميدوي» به اقيانوس هند در اجراي همين توافق ها است و ....
    مسكو تاكيد كرده بود: خاورميانه و به ويژه منطقه مهم خليج فارس در همسايگي ما (مسكو) قراردارد، ما در اينجا دوستان و منافع استراتژيك بسيار داريم و لذا مجبوريم كه دقيقا مراقب اوضاع باشيم و نمي خواهيم كه از ناحيه همسايگان (ايران) بهانه به دست آمريكا داده شود كه مداخله خود را مشروعيت دهد و علني سازد كه استقرار غرب در منطقه خطر درگيري ها را افزايش خواهد داد و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگذشت ملك الشعراء
ايرانيان درارديبهشت 1330 در سوك درگذشت محمدتقي بهار ــ ملك الشعراء خود ــ نشسته بودند كه در آغاز اين ماه در 67 سالگي فوت شده بود.
    بهار در عين حال يك دولتمرد و سياستمدار، و مدتي هم وزير فرهنگ وطن بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سوم ارديبهشت 1348 ـ روزي كه به ارتش ايران براي مقابله با عراق آماده باش داده شد
23 اپريل 1969 (سوم ارديبهشت 1348) ايران و عراق در آستانه يك جنگ تمام عيار قرار گرفته بودند. دولت ايران به ارتش آماده باش داده بود و جنگ تبليغاتي دو كشور به اوج خود رسيده بود. همزمان با اعلام آماده باش ارتش، مين باشيان به فرماندهي نيروي زميني و فريدون جم به رياست ستاد ارتش منصوب شده بودند.
     اين وضعيت را دولت عراق با بازداشت آموزگاران دولتي و اعزامي از ايران براي مدارس ايرانيانِ عراق آغاز كرده بود و دست به زنداني كردن، شكنجه رواني و اخراج ايراني تبارها از آن كشور زده بود. دولت عراق يادداشت اعتراضيه دولت ايران در اين زمينه ها را نپذيرفته بود و همان روزي كه يادداشت ايران را نپذيرفته بود پانصد ايراني تبار را كه اخراج شده بودند به مرز خسروي فرستاد كه دولت ايران اين مرز را بست.
     دولت ايران به موازات آماده باش نظامي، به فعاليت هاي ديپلماتيك هم دست زده بود و با دولت تركيه در اين زمينه وارد مذاكره شده بود. دولت عراق متقابلا ايران را متهم كرده بود كه كُردهاي عراق را تحريك به تجديد عمليات نظامي كرده است.
    خصومت ايران و عراق از زماني رو به شدت گذارده بود كه دولت تهران دولت عراق را متهم به حمايت از سپهبد تيمور بختيار در لبنان كرده بود و از دولت لبنان استرداد او را خواسته بود كه چون دولت لبنان درخواست ايران را رد كرده بود، تهران مناسبات سياسي خود را با لبنان معلق ساخته بود. در اين ميان مجلس ايران نيز راي به مصادره اموال تيمور بختيار داده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قرارگرفتن نخستین ماهواره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در مدار زمین که انعکاس جهانی داشت ـ اظهارات فرمانده کل سپاه در این باره
به گزارش ساعت 9 و 44 دقیقه چهارشنبه، سوم اردیبهشت 1399 خبرگزاری تَسنیم به نقل از سپاه نیوز؛ «ماهوارهِ نور» ـ نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران بامداد امروز [چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399] از ماهواره‌بَرِ 3مرحله‌ای قاصِد [موشکِ قاصد] از کویر مرکزی ایران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با موفقیت پرتاب شد و در مدار 425کیلومتری زمین قرار گرفت. این اقدام، دستاوردی بزرگ و تحوّلی نوین در عرصه فضایی برای ایران اسلامی خواهد بود.
    به گزارش خبرگزاری مِهر، سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب در تشریح عملیات پرتاب ماهوارهِ نور توسط ماهواره‌بَرِ قاصِد، اظهار داشت: این «ماهواره‌بَر» تفاوتی با کارهای گذشته دارد و آن هم این است که پیشرانِ آن از نوع ترکیبی سوخت مایع و جامد است.
    وی گفت: "دستیابی به فضا یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است و باید جایگاهِ‌مان را در فضا پیدا کنیم.".
    سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از پرتاب و در مدار قرارگرفتن نخستین ماهواره چند منظوره جمهوری اسلامی ایران که کاربُرد دفاعی هم دارد توسط سپاه، گفت: پرتاب موفقیت آمیز این ماهواره، ابعاد جدیدی از قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء بخشید و سپاه، امروز فضایی شد.
    سرلشکر سلامی دستیابی نیروی دفاعی قدرتمندی چون سپاه پاسداران انقلاب به فناوری‌های فضایی به منظور رسیدن به «توانمندی‌های بَرتَرساز» را یک ضرورت توصیف و تصریح کرد: "امروز ارتش ها بدون قرار گرفتن در فضا دارای نقش دفاعی جامعی نیستند و دستیابی به این «فناوری بَرتَرساز» که ما را به فضا منتقل و قلمرو توانایی‌هایمان را گسترش می‌دهد یک دستاورد راهبردی است. امروز ما می‌توانیم جهان را از فضا رؤیت کنیم و این به معنای گسترش اطلاعات راهبردی نیروی دفاعی قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.".
    سرلشکر سلامی با اشاره به دستیابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این فناوری ها گفت که از امروز، سپاه [سالگرد ایجاد خود] وارد یک عرصه تحوّل شده است که توفیق بزرگی برای کشور است.
    قرارگرفتن ماهواره نور در مدار زمین انعکاس گسترده جهانی داشت. نقل دو پاراگراف اول گزارش یونایتدپرس اینترنشنال برای نمونه:
    
    
April 22 (UPI) -- Iran successfully launched its first military satellite into space on Wednesday, authorities in Tehran said, spurring warnings from Washington and heightening tensions between the two countries
    Officials said the Nour-1 satellite was put into orbit 255 miles above the surface of the Earth after it departed Iran,s Dasht-e Kavir desert
    Iranian leader Ayatollah Seyyed Ali Khamenei congratulated the military on the launch, which occurred on the anniversary of the founding of Iran,s Islamic Revolutionary Guard Corps in 1979

    
    روزنامه های کشور تیتر چشمگیر صفحات اول شماره های پنجشنبه چهارم اردیبهشت 1399 خودرا به گزارش ماهواره نور اختصاص داده بودند. کُپی سه تیتر از سه روزنامه به عنوان نمونه:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابرازنظرها درباره تصمیمات ارزی فروردين 1397 دولت وقت
در پی انتشار اعلامیه، پشتِ اعلامیه در تهران و مصاحبه درباره تغییر وضعیت فروش ارز، تعیین بهای پایه برای دلار (دلار آمریکا) به صورت برابر ـ یکنواخت برای همگان، از چهارشنبه 11 اپریل 2018 (22 فروردین 1397)، دبیرخانه تاریخ آنلاین برای ایرانیان، در این زمینه ابرازنظرهای متعدد دریافت کرد و برپایه این دریافتی ها، نظر چند کارشناس و اهل تجربه را نیز که نخواستند نامشان ذکر شود جویا شد که به لحاظ آموزنده بودن و داشتن اطلاعات جالب و تأمل برانگیز، خلاصهِ دسته بندی شدهِ نظرات دریافتی تا غروب 26 فروردین (15 اپریل 2018)، در زیر آورده شده است. وصولی های بعدی و موارد دیگر در اين زمينه ، پايين تر از اين قسمت درج شده است.
    
    
خلاصهِ نظرات واصله تا غروب 26 فروردین 1397 که بر حسب مورد دسته بندی شده اند

    
    1ـ به مصلحت نبود که در این وضعیت منطقه و کمتر از 4 هفته مانده به تصمیم گیری ترامپ که آیا تسهیلات برجام را برای یک دوره دیگر تمدید کند و یا نه، موضوع ارز بمیان می آمد و بزرگ می شد و تیتر بسیاری از رسانه های خارجی، همراهِ با تفسیر. این مطرح شدن و اقدامات، حسّاسیّت ایران ـ دولت و مردم ـ را نسبت به ارز (پول کشورهای دیگر) نشان می دهد و برای مخالف، فرصت می سازد. «پول کشور دیگر» به آن درجه از اهمیت نیست که این چنین روی آن تمرکز شود. ایران نفت و مواد معدنی دیگر می دهد پول می گیرد و با این پول جنس می خرد. میان ـ فرضا؛ ساعت ساخت سویس و فرانک فرقی نیست، هر دو از یک کشور هستند و می آیند. عادت به واردات در ایران باید از میان برود. دکتر علی امینی در زمان نخست وزیری اش، واردات اتومبیل را ممنوع کرد و مسئله ای هم به وجود نیامد. بروید تحقیق کنید؛ اتومبیل مدل سال 1962 وارد ایران نشده است مگر چندتایی توسط مسافران و بدون انتقال ارز. وقتی چیزی وارد نشود می روند و در داخل تولید می کنند.
    
    2 ـ حذف اختصاص دادن ارز ارزانتر برای برخی از اقلام واردات و یکنواخت کردن آن، کار بسیار خوبی بود، ولی عبارات بخشنامه ها باید روشن باشند، ابهام نداشته باشند. همین ابهامات، بوروکراسی می سازد و ناراضی تراشی. انشاء موارد 33 گانه تخصیص ارز همه اش مبهم است و معلوم نیست که چه مرجعی باید گواهی بکند تا بانک ارز بدهد. این کار را نباید برعهده وزارتخانه های مربوط گذاشت که بوروکراتیک می شود، باید بمانند سایر کشورهای پیشرفته، در طبقه پایین (لابی ساختمان) و در مورد ارز، ساختمان بانک مرکزی چند نفر را مامور پاسخگویی و رفع ابهام فروش ارز کنند. گیج شدن و به این اداره و آن اداره پاس داده شدن، مراجعین را ناراضی و خشمگین می کند و همچنین ایمیل بازی.
    
    3 ـ خریداران غیر تجاری ارز، عمدتا بازنشستگان و سالخوردگان مقیم خارج هستند که نزد فرزندانشان بسر می برند زیراکه در یکی ـ دو دهه آخر عُمر هستند و نیاز به نگهداری و مراقبت دارند. عُمری را خدمت کرده اند تا در این سنین آسوده و مطابق میل زندگی کنند نباید آنان را ناراضی ساخت. قرآن مجید انسان را مسلّط بر اموال خود کرده است و یک انسان می خواهد که بخشی از اموالش را بدهد و پول کشور دیگر بگیرد، خرید و فروش ارز که تریاک و هروئین و کالا و عمل غیر شرعی نیست. بنابراین، نمی توان عنوان قاچاق بر آن گذارد. اگر زمینه آن در بازار کم است، مانعی ندارد که مظنّه اش بالا برود (قاعدهِ جهانی عرضه و تقاضا که بها را تعیین می کند). اینک میلیونها ایرانی در خارج و بیش از دو میلیون از ایشان در آمریکا زندگی می کنند. فراموش نشود که ایرانیان برون مرز و عموما دانشجو در اواخر تابستان و نیز پاییز سال 1356 (3 ـ 4 ماه پیش از انتشار آن نامه کذایی در روزنامه اطلاعات و بپاخیزی طلبه و روحانیون در شهر قم) در اروپا و آمریکا با تظاهرات خود و حمله به سفارتخانه ها سکه شاه را نزد سران این کشورها شکستند. در هر شهر آمریکا که بیش از 20 هزار ایرانی باشد، نشریه فارسی منتشر می شود و این نشریات، اخیرا! از محدود شدن انتقال ارز از ایران گزارش می دهند که برای مخاطبانشان نگرانی آور و خشم آور است.
    
    4 ـ ارز برای پژوهشگران، دارندگان فرصت های مطالعاتی و دفاتر خدمات فرهنگی در خارج بدون تعیینِ محلِ مراجعه و دریافت معرفی نامه! جهت دادن به شعبه بانک برای خرید. بانک مرکزی، در اعلامیه خود مرجع (فرد و یا کمیسیون و دائره) و محل مراجعه پژوهشگر، نویسنده و روزنامه نگار برای دریافت معرفی نامه را تعیین نکرده است. شعبه بانک و یا صرّاف که نمی تواند پژوهشگر را تنها با معرفی خود او، تشخیص دهد و ارز بفروشد. این کار، یک مرجع می خواهد که به تقاضا رسیدگی کند و معرفی نامه بدهد. از آنجا که شمار پژوهشگران و روزنامه نگاران محدود است، مرجع رسیدگی یک نفر هم که باشد کافی است، ولی این فرد باید در کار خود خبره باشد. همچنین لازم است که محل مراجعه اعلام شود.
    
    5ـ تشویق آنان که پول کشور دیگر در خانه دارند و احتمالا همین دو ـ سه ماه اخیر به خاطر فرار از زیان تورّم ریال، هر دلار را بالای 5 هزار تومان خریده اند به سپرده گذاری در بانک ها پاسخ نمی دهد. در دهه گذشته هم چنین تشویقی صورت گرفت. یک مخاطب با ذکر شعبه بانک (بانک تجارت) و شماره حساب خود نوشته است که مبلغی و نه زیاد، دلار داشتم و حساب باز کردم. پس از مدتی، وقتی که سراغ حساب خود رفتم گفتند که سود را مطابق آمریکا (کمتر از یک در صد) حساب کرده ایم. گفتم پس پولم را بدهید که مرا نزد معاون و رئیس فرستادند و سرانجام پس از یکی دو روز پولم را گرفتم. دلارهای خریداری شدهِ بالای 5 هزار تومان در خانه ها باقی خواهند ماند زیرا که دارنده آنها حاضر به زیان دادن نمی شود. راه عملی عرضه این ارزهای خانگی، صرافی ها و ارزی های دوره گردِ میدان فردوسی هستند. اینان ارز را گرانتر می خرند و گرانتر هم می فروشند و طرفین راضی خواهند شد و در غیر این صورت، ارزها همچنان در خانه ها باقی خواهند ماند. وجود صرّافی ها برای یک کشور ضروری اند زیراکه بانک، جای چانه زنی و ... نیست و انعطاف ندارد.
    
    
این عکس با تیتر و زیرعکس آن از یک رسانه آمریکایی کُپی شده است:Iranian travelers standing in front of a currency exchange bureau in Tehran, in the hope of getting Dollars or Euros


    
    6 ـ ناکافی بودن مبلغ ارز مسافرتی. آیا می دانند که ماندن یک شب در هتل در اروپا و آمریکا نزدیک به هزار دلار تمام می شود. در تاجیکستان، هتل هر شب 60 تا 100 دلار می گیرد. یک کشور، ارز را برای همین مصارف ـ برای مردمش می خواهد، نباید نسبت به آن این قدر حسّاس باشد. ایران به اظهار مقامات مربوط، سالانه حدود 90 میلیارد دلار درآمد ارزی دارد که مبلغ کوچکی نیست. «نفت و معادن» میراث همه ایرانیان است.
    
    7 ـ در اعلامیه نوشته شده است: مبلغ قابل تأمین ارز دانشجوییِ قابل پرداخت حداکثر سالانه 15000 دلار یا معادل آن به سایر ارزها بابت شهریه دانشگاه، و حداکثر ماهیانه 1000 دلار یا معادل آن به سایر ارزها برای دانشجو و حداکثر ماهیانه 500 دلار برای هر عضو خانواده وی است. ببینید؛ دانشجو برای درس خواندن می رود نه ماندن و مقیم شدن، بنابراین عضو و یا اعضای خانواده که قاعدتا نباید با او باشند. وقتی که به دانشجو این همه ارفاق می شود، دیگران هم می خواهند.
    
    8 ـ ارزِ درمانی ـ آن طور که در اعلامیه آمده است ابهام عبارتی دارد. درمان در خارج ارزان نیست و طول درمان مشخّص نمی تواند باشد. اینها و اینکه چه مرجعی باید گواهی کند باید روشن شود. یک مخاطب 77 ساله (بازنشسته که نزد دخترش در آمریکا زندگی می کند) نوشته است که در ایران و آمریکا بیمه است. در ایران با اینکه هر سال دو بار سر می زند از زمانی که به آمریکا رفته از بیمه استفاده نکرده است. در آمریکا هر ماه 57 دلار به شرکت بیمه می دهد، بیماری قند و ... دارد. دکتر برایش قرص Tradjenta و گویا ساخت آلمان تجویز کرده است زیراکه کبد او قرص های دیگر را تحمّل نمی کند و سهم پرداخت او برای هر 90 دانهِ این قرص می شود 421 دلار ـ هر روز 5 دلار. اگر نتواند مستمری بازنشستگی اش و سودی را که از سپرده بانکی اش می گیرد تبدیل به دلار کند و با خود بیاورد خواهد مُرد. در سال 1385 که دخترش ترتیب رفتن او را به آمریکا داد، آپارتمان 94 متری اش را به 110 میلیون تومان فروخت و پولش را در بانک سپرده کرد. امسال که برای تماشای آن آپارتمان و تجدید خاطره رفته بود که 20 سال پيش زنش در آنجا فوت شده بود به او گفتند که ارزش آن 540 میلیون شده است!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خلاصهِ نظرات واصله و کسب شده در باره تصمیمات ارزی دولت از غروب 26 فروردین 1397 تا ساعت 11 بامداد 28 فروردین 1397

    
زیان دولت با تثبیت 4200 تومانی دلار آمریکا

    
     ـ حذف نرخ تخفیفی ارزها (اصطلاحا؛ نرخ رسمی) اقدامی درست بود، ولی تَک نرخی کردن دلار و بستن دست صرّاف ها (مراکز غیر دولتی، ولی پروانه دارِ اِکسچِنجِ پول) که به قواعد بازار بویژه قاعدهِ عَرضه و تقاضا توجه نکنند نوعی دستوری کردن بازار است که کشورهای سوسیالیستی در قرن گذشته آن را تجربه کردند و شکست خوردند. با نگاهی به نرخ تورّم نقدینگی در ایران و بالارفتن قیمت ها (کالا و خدمات)، پایین آوردن نرخ برابری دلار آمریکا به 4200 تومان، یک زیان 30 درصدی برای دولت است. بازار ایران در زمستان 96 و تا دهه سوم فروردین 97 که دستی آزاد داشت، ارزش دلار نسبت به ریال را تعیین کرد ـ شش هزار تومان. باید به جای 4200 تومان همان نرخ شش هزار تومان و یا 5500 تومان، پایه قرار می گرفت. چرا این کاهش دستوری به زیان دولت است؟، برای اینکه بیشتر ارز حاصل، از صدور نفت و کالای ملّی (مواد معدنی، مشتقات آنها و ...) است و درآمد دولت. طبق اظهارات مقامات دولتی مربوط، درآمد ارزی سالانه ایران حدود 90 میلیارد دلار است. بنابراین، با پایین آوردن دستوری ارزش برابری این ارز که بازار (قاعدهِ عرضه و تقاضا) آن را به 6 هزار تومان رسانده بود، به 4200 تومان و منع موقّت صرّافی ها که قاعدتا باید با قانون بازار کار کنند تا همان نرخ 6 هزارتومانی بمیان آید زیان پولی دولت را می توان محاسبه کرد. اینکه گفته شده است با تثبیت نرخ برابری دلار در 4200 تومان، بهای کالا پایین می آید و دست کم بالا نمی رود، در عمل چنین نتیجه ای نخواهد داشت زیراکه عوامل متعدد باعث افزایش بهای کالا و خدمات می شود. اینکه گفته اند در مورد دلار نرخ 6 هزار تومان مصنوعی و ساختگی بود درست نمی تواند باشد. این، ارزش واقعی آن بود. در ایران انواع کالا و مستغلات، طلا و ... هزار تا دو هزار برابر افزایش یافته اند ولی ارزها با مداخله مقامات، حدود 700 برابر که با بخشنامه اخیر (دستور العمل)، در مورد دلار به 600 برابر پایین آورده شده است.
    
    
فعالیّت صرّافی های خارج از کشور و مبادلات فردی از سرگرفته می شود

    
    ـ فراموش شده است که پس از انقلاب و بویژه در دوران جنگ 8 ساله و تا چندی پس از آن که نقل و انتقال ارز سخت بود، در کشورهای محل اقامت ایرانیان برون مرز، صرّافی های متعدد دایر شده بود که کار مبادله را انجام می دادند. به عبارت دیگر، در ایران از طریق عوامل خود از مشتری «ریال» می گرفتند و در محل، به او ارز مورد تقاضا را می دادند. نشریات فارسی برون مرز پُر از آگهی های این صرّافی ها بود که بعدا مستغلاتی (ریِلتور) شدند. هنوز هم در اروپا، برخی از آنان سرگرم فعالیت هستند و اعلان های آنان در رسانه های فارسی زبان به چشم می خورد. با محدود کردن فعالیت صرّافی های داخلی که به دور از منطق اقتصادی است، تردید نیست که صرّاف های برون مرز کار خود را از سر می گیرند. به علاوه، افراد از طریق سوشل میدیا، آنلاین ها و تلفنی می توانند نیاز ارزی خودرا به صورت مبادله برطرف کنند. بسیاری هستند که در ایران به ریال نیاز دارند. لذا، محدود کردن فعالیت صرّاف های داخلی تأثیری نخواهد داشت. کسانی هم که ارز در خانه دارند، راهی جز فروش آنها به معامله گران سرپایی ندارند، زیراکه نمی خواهند ضرر کنند و دلار خریداری کرده 5 ـ 6 هزار تومانی خودرا به 4200 تومان به بانک بفروشند و ... کسی که نمی رود پولش را آتش بزند. دست کم باید تا مدتی دست صرّاف ها برای خرید و فروش ارزهای اصطلاحا خانگی باز گذارده شود. باید تدابیری بکار برده شود که این ارزهای خانگی به دست قاچاقچیان مواد مخدر و ... نیافتد.
    
    
فرهنگ کینه ارزی باید از میان برود

    
    ـ در سال انقلاب و از اواخر تابستان آن سال (سال 1357 هجری خورشیدی ـ 1978 میلادی)، در تهران کارکنان یکی از بانک ها فهرست هایی از خریداران ارز که هربار از آن بانک بیش از صدهزار دلار خریداری کرده بودند در بولتن هایی قرارداده و در تظاهرات و راهپیمایی ها توزیع کردند که به تدریج به شعار و می توان گفت که به نوعی کینه تبدیل شد و در ذهن باقی ماند. پس از انقلاب و آزاد شدن مسافرت به خارج از کشور، همین انقلابیون که بازرس فرودگاه شده بودند به بازرسی دقیق از مسافران دست زدند که هیچکدام بیش از 3 هزار دلار خارج نکند و این ماجرای حسّاسیّت نسبت به «داشتن پول خارجی» که موضوعی عادی است و غیر قانونی نیست ریشه در آن زمان دارد که بهتر است از میان برود تا بعدا دردسر ساز نشود. همین حسّاسیت نسبت به پول خارجی سبب حرص زدن به داشتن هرچه بیشتر از آن نیز شده است. نباید بیش از این برای پول خارجی (ارز) اهمیت سازی شود.
    
    
چرا نباید سالخوردگان و بازنشستگان از پول خود در هرجا که باشند استفاده کنند، آنان آفتاب لب بام هستند ـ این عاقبت همه انسان ها است

    
    ـ یک فرد تحصیل و تلاش می کند، نه تنها برای تأمین زندگی روزانه بلکه آسودگی و بی نیازی در ایام پیری. سال های پیری و دوران بازنشستگی نسبتا کوتاه و زودگذر است. دهها هزار بازنشسته ایرانی نزد فرزندان و بستگان خود در برون مرز زندگی می کنند تا تنها و بی کس نباشند. چرا نباید مستمری و مختصر درآمد دیگر خودرا به ارز و به خارج منتقل نکنند. در داخل کشور که تقریبا همه چیز وارداتی است و ارز بَر. چه فرقی دارد؟. نمی دانیم که پس از انقلاب و فرار برخی از مقامات بازنشسته وقت و ثروتمندان سابق به کشورهای دیگر، چرا تا این حد نسبت به سالخوردگان مقیم خارج حسّاسیت پیدا شده است. یک بازنشسته باید هزار تا دو هزار دلار بلیت بخرد و به وطن سر بزند و آن وقت اجازه ندارد بیش از 1200 دلار با خود ببرد. چرا؟. خیابانها پُر از خودرو خارجی و مغازه ها پُر از اجناس خارجی و .... 99 درصد ما بازنشستگان در سال انقلاب 30 ـ 40 ساله و شاغل بودیم. سالخوردگان عهد سلطنت فوت شده اند. اگر مهندس مهدی بازرگان مستمری بازنشستگان را به ارز نمی داد و به محل اقامتشان حواله نمی کرد که بیشتر آنان در خارج نمی ماندند. این ارسال پول تا زمان رجایی ادامه داشت. بهتر است که با سالخوردگان مهربانتر بود. این، شتری است که درِ خانه هرکس می خوابد. از پیری و افتادگی گریزی نیست.
    
    
قصه پُر غصه یک مخاطب که می خواست 20 هزار دلار برای اجرای طرح پژوهشی اش بخرد و موفق نشد

    
    ـ یکی از مخاطبان (ش. م.) نوشته است:
    "از دانشگاه دولتی اُرِگون Oregon آمریکا دکترای جغرافیا دارم. خواستم به قاره آفریقا بروم و پس از تحقیق در محل، به شیوه تازه ـ نه استعماری ـ برای هموطنان به زبان فارسی یک کتاب درباره کشورها و قبایل این قاره؛ از استعمار تا مرزبندی ها، نژاد و رفتار تا سیاست و اقتصاد آنها بنویسم و طبق برآورد خودم، این کار نیاز به داشتن حدودا 20 هزار دلار دارد. معادل ریالی آن را دارم. مدتی امروز و فردا کردم، تا زمستان گذشته [زمستان 1396] که بهای ارزها بالا رفت و داشتن ارز محدود به معادل ده هزار یورو شد. دوستان گفتند که چون کار من خدمت به هموطنان است، بانک مرکزی ممکن است ارز لازم را ارزانتر از صرّاف به من بفروشد و سقف ده هزار یورو ای را دو برابر کند. به بانک مرکزی ـ ساختمان شماره 198 خیابان میرداماد رفتم کسی را که کمک کند نیافتم، از طریق 29954780 (تلفن دفتر رئیس کل) هم موفق نشدم که خواست خودرا به گوش برسانم و ... و در کشوری که می گویند هر سال 50 تا 100 میلیارد دلار درآمد ارزی دارد، ده ـ پانزده میلیارد دلار کالای قاچاق و سنگ قبر و تیشه و ماله و کود وارد می شود و این همه سیگار و ... و ایران شده است قبرستان اتومبیل های ساخت خارج، پژوهشگر مشکل خرید 20 هزار دلار دارد. لذا، از خیر رفتن به آفریقا و نوشتن کتاب گذشتم. در ذهن من، این را که در اعلامیه نوشته اند ارز برای پژوهش،چیزی جز تبلیغ نیست. امتحان کنید و ببینید ـ امتحانش مجّانی است. اجرای این اعلامیه [بخشنامه بانک مرکزی] را که من خواندم، بر میزان بوروکراسی کشور می افزاید و ناراضی می سازد.".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
چند نظر دیگر که تا ساعت 11 بامداد 29 فروردین 1397 در باره تصمیمات ارزی دریافت شد

    
اشاره یک مخاطب به «قاچاق 6481 خودروی وارداتی»

    
    ـ یک مخاطب ضمن ارسال مطلبی که عینا در زیر نقل شده و تنظیم خبری دارد نوشته است: در کجای این دنیای بیش از 7 میلیارد نفری، داشتن پول کاغذی یک کشور در جیب و یا خانه، بیش از مبلغ معیّن قاچاق خوانده می شود که در کشور ما برخی از مقاماتِ میانی این اتهام را به زبان می آورند. اگر پولی که از دسترنج افراد به دست می آید و برای روز مبادا نگهداری می شود قاچاق محسوب شود، پس این اتهام را به هر کالا حتی نگهداری نان اضافی در خانه هم می توان وارد ساخت. گمان نمی رود که یک پارلمان، داشتن یک کالای معمولی را که در جیب هرکس می تواند باشد قاچاق اعلام کند و مجازات برایش در نظر بگیرد. دستگاه قضاء برپایه قانونِ مصوّب عمل می کند نه خواست و تصمیم یک دستگاه اداریِ وابسته به قوه مجریه. قانون باید عملی را قاچاق بداند که «قاچاق» یک واژه تُرکی است با مفاهیم خاص. «مانی لاندری» هم مفهوم دیگری دارد یعنی که فرد پول به دست آمده از عمل غیرقانونی و مجرمانه اش را تبدیل و یا به نامی دیگر سپرده گذاری کند تا رنگ قانونی بگیرد.
    امروز خبری خواندم با تیتر «قاچاق 6481 خودروی وارداتی». از درستی آن بی اطلاع هستم و آن را می فرستم تا اگر بخواهید نقل کنید. آیا اتومبیل با آن حجم را می توان قاچاقی وارد کرد؟، چه نوع پولی و از کجا بابت خرید آنها داده شده است. امیدوارم که خبر به این صورت درست نباشد.
    
    خبر ارسالی مخاطب:
    "خبرگزاری تسنیم، 27 فروردین 1397 [16 اپریل 2018] گزارش از واردات 6481 خودرو به صورت قاچاق داده بود. روز بعد (28 فروردین) این خبرگزاری توضیح داده بود که یک مقام گمرک جمهوری اسلامی گفته است که این موضوع [قاچاق اتومبیل] را در حوزه صنعت، معدن و تجارت باید پیگیری کرد!.
    این مقام درباره ترخیص شماری خودروی وارداتی از گمرک در زمان بسته بودن سایت ثبت سفارش، گفته است که همه اقلام وارداتی باید از گمرک ترخیص گردد و ثبتِ سفارشِ معتبر داشته باشد. در حال حاضر بین گمرک و سامانهِ ثبت سفارش که متعلق به سازمان توسعه تجارت است یک ارتباط الکترونیک وجود دارد. زمانی که می‌خواهند واردات کالایی را اظهار کنند از جمله خودرو، باید یک کُدِ 8 رقمی را وارد «باکس مربوط» کنند تا سیستم اجازه دهد مراحل بعدی کار انجام شود. اگر ثبت سفارش توسط سیستم خوانده نشود عملاً چیزی به‌ عنوان اظهار و اعلام [درخواست] سفارش وجود نخواهد داشت [ثبت نخواهد شد]. بنابراین، این موضوع [ورود اتومبیل های مورد بحث] را در حوزه صنعت، معدن و تجارت باید پیگیری کرد.
    تسنیم نوشته است که این مقام تعداد خودروهای ثبت‌سفارش‌شده در زمان بسته بودن «سایت ثبت سفارش خودرو» را بیش از 6 هزار دستگاه عنوان کرد.".
    
    
نظر رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در زمینه اشکالات ساماندهی بازار ارز ـ حذف صرّافی ها یک خطای راهبردی بود ـ حدسِ احتمال نبودن بانک مرکزی در جریان برنامه جامع تیم اقتصادی دولت برای ساماندهی بازار ارز

    
    ـ محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است که از نظر ما در خصوص ساماندهی بازار ارز، اشکالات وجود دارد و بیان عدد 4200 تومان برای هر دلار مغایر با قانون نرخ ارز شناور ِ مدیریت شده بوده و به لحاظ فنی قابلیّت اجرا ندارد.
    پورابراهیمی در مورد جلسه امروز اعضای کمیسیون اقتصادی با وزیر اقتصاد و قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت و مسئولان بانک مرکزی اظهار داشت: بخش زیادی از اقداماتی که از سوی دولت درباره ساماندهی بازار ارز گزارش شده است خیلی مشخص نیست و کمیسیون اقتصادی نمی‌تواند، بر اساس این گزارش‌ها نظر خود را ارائه کند.
    


به اظهار پورابراهیمی، بانک مرکزی و وزارتخانه های اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت باید گزارش‌های مکتوبی در خصوص وضعیت ساماندهی بازار ارز ارائه کنند که تاکنون این گزارش ها به کمیسیون مجلس ارسال نشده است. اقدامات، خیلی مشخّص نیست و کمیسیون اقتصادی نمی‌تواند نظر خود را ارائه کند. ما منتظر دریافت گزارش حاوی جزئیات هستیم تا نظر بدهیم. رئیس کل بانک مرکزی و معاون ارزی این بانک تاکنون جزئیات تصمیمات اتخاذ شده در حوزه بازار ارز را ارائه نکرده‌اند و در این خصوص نامه‌ای به رئیس مجلس و رئیس جمهور درباره عدم همکاری بانک مرکزی به دلیل عدم ارائه برنامه جامع ساماندهی بازار ارز داده خواهد شد.
    پورابراهیمی گفت: اگر حدس ما مبنی بر اینکه بانک مرکزی در جریان برنامه جامع تیم اقتصادی دولت برای ساماندهی بازار ارز نیست، درست باشد، دیگر طرف ما برای بررسی مسائل ارزی، بانک مرکزی نخواهد بود و باید در این موضوع با رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت تصمیم گیری صورت بگیرد.
    رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به صحبت‌هایش با رئیس بانک مرکزی در صحن علنی مجلس گفت: این برداشت وجود دارد که بخشی از اقدامات بانک مرکزی در حوزه ساماندهی بازار ارز مورد تایید این بانک نباشد، بنابراین با تناقض در رفتار نمی‌توان تصمیم کارشناسی اتخاذ کرد که قابلیت اجرا داشته باشد.وی گفت: اقدامات دولت در حوزه ساماندهی بازار ارز به مفهوم کلان مورد تایید است، اما باید در حوزه تصمیمات اجرایی بازنگری صورت بگیرد. تیم اقتصادی دولت باید به مسائل توجه جدّی کند. برای مثال؛ حذف صرّافی ها یک خطای راهبردی محسوب می شود چرا که در طول تحریم ها، از مسیر صرّافی ها، سازوکار برای نقل و انتقال وجوه ارزی فراهم شد، البته ساماندهی صرّافی ها یک ضرورت است.
    پورابراهیمی افزود: با وجود اشکالات اساسی و وجود مشکل در اجرای تصمیمات ارزی دولت، اقدامات مثبتی نیز صورت گرفته است ازجمله ایجاد حساب‌های ارزی با تضمین بانک مرکزی به نحوی که امکان جذب ارز توسط بانک ها را فراهم می کند.
    پورابراهیمی گفت که علاوه بر این کارها، باید به مدیریت واردات نیز توجه شود.
    
    
تصاعدی کردن نرخ ارز به جای محدود کردن و ناراضی تراشی

    
    یک اقتصاددان ایرانی مقیم اروپا نوشته است:
    "این همه هیاهو بر سر پول کشورهای دیگر که با یک تکان ارزش خودرا از دست خواهند داد، برای چیست؟. هرکس حق دارد هر کالای مشروع و رایج را که در دسترس است همانند اسکناس به هر مقدار که بخواهد و بتواند در اختیار داشته باشد. دولت می تواند با یک سیاست درست از آزادی معاملات ارز، سود سرشار ببرد به این ترتیب که بگوید: خرید تا 3 هزار یورو با نرخ فرضا هر یورو 5 هزار تومان، از 3 هزار تا 10 هزار، هر یورو 7 هزار تومان و از این مبلغ تا 20 هزار یورو هر یورو 10 هزار تومان و .... به علاوه، دست صراف را باز بگذارد تا بر طبق وضعیت بازار (اصلِ عَرضه و تقاضا) عمل کند.
    در مورد بیمار، پژوهشگر و افرادی در این ردیف، بدون کاغذبازی و سردوانی مبلغ معیّن و منطقی با نرخ عادلانه. وارد کننده کالا جز دارو و وسائلی که در کشور وجود ندارد و مورد نیاز مُبرم است، برود و مستقیما از صادرکننده و یا صرّاف بخرد. به این ترتیب بر حجم صادرات افزوده و از واردات کاسته می شود.
    دولت سال ها است که به هر ایرانی هر ماه ـ همانند حقوق، پول بدون عوض می دهد که راضی باشد. ولی ارز ایرانیِ برون مرز را که خدمت او در کشور پایان یافته و بازنشسته شده و به کنار بچه هایش رفته محدود به هزار یورو می کند، آن هم هروقت که به کشور بیاید. این ایرانی هم باید راضی باشد، دست او بازتر است و صدایش آسان تر به گوش ها می رسد. سهم این بازنشستگان خارج نشسته را باید در نظر گرفت مثلا هر ماه هزار یورو با نرخ بازار و کاغذبازی هم درست نکرد که به این گوشه برود و آن گوشه تا گواهی بگیرد و .... این بازنشستگان که عموما تحصیلکرده و زبان دان هستند و در طول خدمت، اطلاعات بدست آورده اند می دانند که کشور چقدر درآمد ارزی دارد و چگونه هزینه می شوند.
    
    
باید قضاوت تاریخ را از نظر دور نداشت ـ در روش اجرای ساماندهی فروش ارز تجدید نظر شود

    
    مخاطب از آمریکا (کالیفرنیا):
    
    در میان اخبار خبرگزاری فارس خبری را خواندم که مدیرعامل بانک توسعه صادرات گفته بود که در سال 1396 پنج میلیارد دلار حواله ارزی صادر کرده و در این زمینه مشکلی هم نداشته است.
    وقتی یک مسافر خارج که قطعا تحصیلکرده و در «سوشل میدیا» دارای حساب است و احتمالا وبسایت هم دارد این حبر را می خواند و خبر دیگر که کشورش هرسال نزدیک به صد میلیارد دلار درآمد ارزی دارد از اینکه فقط 1000 یورو به او فروخته اند افسرده می شود و در فرصت مناسب افشاگری خواهد کرد. ما برون مرزی های یک شهر از وضعیت و دارایی یکدیگر با اطلاع هستیم، دور هم جمع می شویم و درد دل می کنیم. این روزها کتاب نویسی شده است دفاع از خود کردن و انتقاد از دیگران. وبسایت ها و مطالب رسانه های شخص پاک می شوند ولی کتاب باقی خواهد ماند و سند و مدرک و حد اقل سوژه تاریخ نویسی می شود و هر مقام ـ از کوچک و بزرگ باید مراقب قضاوت تاریخ باشد. پیش از دست زدن به هر کار، نتیجه اش را در نظر آورد. اندیشه این تغییرات تازه در چگونگی «فروش ارز به افراد عادی» که ساماندهی ارزی عنوان داده شده فکر خوبی است ولی روش اجرای آن تا اینجا که شنیده ام، در عمل تولید نارضایتی می کند، بروکراتیک است و وسیله انتقاد، و معاندین از همین نارضایتی ها استفاده خواهند کرد. باید نرمتر عمل کرد و انعطاف داشت. کشور متساویا متعلق به آحاد ملت است و نباید کاری کرد که بوی تبعیض بدهد.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
جمع بندی نظرات تازه ابراز شده در شبانه روز گذشته ـ تا ظهر سی ام فروردین 1397 ـ درباره تصمیمات ارزی دولت، به اختصار

    ـ از اظهارات محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس چنین بر می آید که میان دولت و بانک مرکزی در زمینه تصمیمات ارزیِ تازه اختلاف نظر وجود داشته است و این تصمیمات مطابق نظر دولت اتخاذ شده است. از همان سالِ 1339 که ایران دارای بانک مرکزی شد، این ایراد بمیان آمده است که اعضای دوره ای شورای پول باید مستقل از دولت باشند و بمانند سایر کشورها به انتخاب کارشناسان مالی و استادان عِلم اقتصاد. نمایندگان سه قوهِ تشکیل دهنده دولت و اطاق های بازرگانی، صنعت و ... به عنوان «ناظر» و حق داشتن اظهار نظر در جلسات شرکت کنند و رئیس بانک مرکزی به انتخاب شورا از میان کارشناسان مربوط باشد تا مستقل عمل کند. این ایراد همچنان باقی است.
    
    ـ نظردهندگان از این پیشنهاد، که در شرایط اقتصادیِ روز کشور، ارز مسافرت به لحاظ نرخ فروش، تصاعدی شود همانند بهای برق و آب مصرفی که با مصرف بیشتر از سقف معیّن، مصرف کننده باید پول بیشتری بدهد حمایت کرده اند. البته که میزان و سقف ارز همراه مسافر باید منطقا تعیین شود و مثل سابق بوروکراتیک و توأم با کاعذبازی و ویزابازی نباشد. وقتی که مقرر باشد که ارز را در فرودگاه و پس از عبور از میز گذرنامه بدهند، به کاغذبازی قبلی نیاز نیست، مسافر با داشتن کارت سوارشدن بر هواپیما که متصدی صدورِ آن قبلا ویزا، کارت اقامت و گذرنامه معتبر مسافر را دیده و تأیید کرده است از میز گذرنامه می گذرد. البته، در مورد ارز بیماری و پژوهشی و مطالعه و داشتن دفتر کار در خارج ـ کاری که در خدمت کشور باشد و هزینه های آن از سقف معیّن بالاتر نرود، باید قبلا گواهی مربوط را به بانک بدهند.
    
    ـ بازنشستگان و افراد بالاتر از 65 ـ 70 سالگی باید از ارفاق بیشتری برخورداری داشته باشند زیراکه پول را برای زندگی کردن و زنده ماندن می خواهند نه سرمایه گذاری و پولسازی. رعایت احوال ایشان لازم است برای اینکه سریعا نارضایتی خودرا به بستگان و آشنایان منتقل می کنند و نارضایتی گسترش می یابد. همین سالخوردگان هستند که برای دريافت و احيانأ انتقال مستمری خود که رقم چشمگيري نيست منظما به کشور می آیند و می روند.
    
    ـ نظردهندگان از کنترل حواله های ارزی حمایت کرده و گفته اند که خروج مبالغ بیش از 10 ـ 20 هزار دلار، از طریق حواله صورت گرفته است. کمتر کسی است که بیش از این مَبلَغ را در جیب خود بگذارد که خطر سرقت و ... دارد.
    
    ـ دولت باید راههای انصراف از مهاجرتِ افراد در سنین کار (کمتر از 65 سالگي) را بیابد تا مهارت ها که بزرگترین ثروت هر کشور است خارج نشوند. همچنین باید با تبعیضات و فساد اداری ـ اقتصادی مبارزه جِدی تر و قطعی صورت گیرد تا نسل جوان و نسل پس از انقلاب امیدواری بیشتری به آینده خود داشته باشند.
    
    درج نظرات در اين زمينه در اين تاريخ آنلاين تا دوم ارديبهشت ادامه خواهد داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظرات تازه ابراز شده در شبانه روز گذشته ـ تا پیش از ظهر یکم اردیبهشت 1397 درباره تصمیمات ارزی دولت

    
روزنامه «کسب وکار»: سرگردانی متقاضیان سفرخارجی در بازار ارز ـ اظهار نظر دو کارشناس؛ امیر یوسفی مقدّم و ضیاأالدین خرمشاهی

    



    روزنامه «کسب و کار» چاپ تهران تیتر بزرگ صفحه اول شماره یکم اردیبهشت 1397 خودرا به یک مسئله ارزی روز که در پی اجرای تصمیمات تازه ارزی دولت پدید آمده است اختصاص داده و مطلب آن را چنین آغاز کرده است:
    تثبیت نرخ ارز و اطلاعیه‌هایی که بانک مرکزی برای تسهیل اجرای آن منتشر کرد در بخش‌های مختلف یک سری محدودیت‌ها ایجاد کرده است که در بخش مربوط به مسافرت‌های خارجی بیشتر به چشم می‌آید.
    طبق اطلاعیه شماره 2 بانک مرکزی؛ ارز مسافرتی برای یک بار سفر در سال به میزان 1000 یورو یا معادل آن به سایر ارزها به مسافران در مرزهای خروجی هوایی [فرودگاهها] پرداخت می‌شود. میزان ارز مسافرتی پرداختی به مسافران هوایی به کشورهای هم مرز و کشورهای مشترک المنافع به غیر از عراق 500 یورو یا معادل آن به سایر ارزها است. اما، مساله اینجاست شرایطی که بانک مرکزی پیش روی دارندگان ارز به ویژه ارزهای مسافرتی گذاشته است، تا حدود زیادی بر مسافرت‌های خارجی و سفرهای خارج از کشورِ مردم سایه منفی می‌گذارد و تا حدودی به معنی سلب آزادی آنها در رفت و آمدهای خارجی است که به نظر مشکل زا می‌آید. از آنجایی که در کنار این اطلاعیه‌های محدود‌کننده، مسئولان نیز سعی در کنترل خروج ارز از کشور دارند، به نظر می‌آید شرایط برای مسافران به خارج از کشور دشوار‌تر شود.
    «روزنامه کسب و کار» سپس نظرات دو کارشناس را بر مطلب خود افزوده است.
    امیر یوسفی‌مقدم، کارشناس بازار مالی در این خصوص به روزنامه «کسب‌وکار» گفته است: محدودیت‌هایی که از سوی مسئولان بانک مرکزی به این منظور اِعمال شده است به دلیل التهابات دور از انتظار بازار ارز بود و برای کنترل این التهابات بود که چنین تصمیماتی گرفته شده است، اما باید گفت که اجرای این تصمیمات همیشگی نیست و به نظر می‌رسد که مسئولان بانک مرکزی در بلندمدت، در این تصمیمات تجدید نظر کنند.
    ضیاءالدین خرمشاهی، کارشناس اقتصادی در این زمینه ضمن اشاره به ضرب‌المثل «آزموده را آزمودن خطاست» گفته است که محدودیت تازه پرداخت ارز به مسافران، تازگی ندارد و از اول انقلاب تاکنون بارها اِعمال شده و در تمام موارد نیز ناکارآمد بودن آن به اثبات رسیده است، اما معلوم نیست که چرا تصمیم‌سازان، آزموده‌های ناموفق را باز می‌آزمایند. [چهل سال پیش، مسافر می توانست به نرخ دولتی، تا سه هزار دلار با خود داشته باشد و این مبلغ در گذرنامه اش درج می شد.].
    خرمشامی گفته است که استفاده‌کنندگان از ارز مسافرتی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند؛ گروه اول کسانی هستند که برای انجام امور کاری، تجاری، درمانی و ... مسافرت می‌کنند و غالبا سفرهای آنها بیش از یک‌بار در طول سال است و اِعمال محدودیت برای آنان معذوریت نمی‌آورد. این گروه برای رسیدن به اهداف خود ناگزیر از خرید ارز آزاد هستند و از راه‌های مختلف این ارز مورد نیاز را تامین خواهند کرد و گروه دیگر کسانی هستند که سفر را با نیّت تفریحِ و سیاحت و زیارت انجام می‌دهند که در این مورد خاص باید تاکید کرد که در سال‌های اخیر و با توجه به بالا رفتن قیمت ارز، کسانی که سفر خارجی را برای تفریح از باب ارزان بودن نرخ ارز بر می‌گزیدند، کاهش یافته است و درست‌تر آن است که گفته شود کسانی که هنوز سفر خارجی را بر مسافرت داخلی ترجیح می‌دهند، افرادی هستند که گرانی نرخ ارز تاثیری بر تصمیم آنها نمی‌گذارد و بنیه مالی آنان بالاتر از آن است که تحت‌تاثیر نوسانات ارزی قرار بگیرند و در نتیجه آنچه که اتفاق می‌افتد، کاری است تا حدی عبث که پس از مدتی از سوی خود دستگاه تصمیم‌گیر رها می‌شود. مجموع آنچه در قالب تدابیر کنترل بازار ارز اتخاذ می‌شود غالبا از همین جنس هستند و تقریبا غیر از ایجاد مزاحمت برای افراد نیازمند واقعی ارز که تغییر قیمت برای آنها تأثیرگذار است، چیزی به دنبال ندارد. در یک مثال ملموس؛ تاجری که برای انجام مذاکرات تجاری خود ناگزیر از چند بار سفر با استفاده از ارز غیررسمی است، برای جبران چاره‌ای غیر از افزودن بر قیمت کالای خود ندارد و در نهایت مصرف‌کننده نهایی تاوان این محدودیت بی‌مورد را می‌پردازد. نتیجه کلام اینکه ادامه این سبک کاریها که عدم تاثیرگذاری آن بارها و در طول 4 دهه گذشته به اثبات رسیده است پیامدی قابل ملاحظه نخواهد داشت، همانطور که اعلام نرخ 4200 تومانی برای دلار توسط معاون اول رئیس‌جمهور تاثیر مثبت چشمگیر به همراه نداشت و کمتر کسی دوام آن را باور دارد. لذا شایسته است که در این زمینه ها واقع‌بینانه‌تر عمل شود. ـ ـ ـ ـ ـ
    
    - - - - -
    
موضوع مالکیّت پول ـ آیا نگهداری پول در خانه می تواند قاچاق خوانده شود؟

    
    دویچه وله (صدای جهانی آلمان) در بخش فارسی خود گفته است:
    بانک مرکزی ایران برای یکسان سازی نرخ ارز، دستورالعملی را صادر کرده بود که مهلت آن جمعه 31 فروردین 1397 ( بیستم اپریل 2018) بپایان رسید. بر اساس این دستورالعمل هر فرد مجاز است تنها ده هزار یورو یا معادل آن از سایر ارزها در اختیار داشته باشد.
    بانک مرکزی به افرادی که مَبلغ بیشتری پول خارجی در اختیار داشته باشند، هشدار داده است که اگر تا پایان فروردین 1397 مازاد ارز خود را نفروشند یا به سپرده‌گذاری ارزی تبدیل نکنند، طبق قانون با آنها برخورد می‌شود.
    از قرار معلوم، بانک مرکزی این اخطار به برخورد را با توجه به بند (خ) ماده (۲) قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز متذکر شده است. در این بند آمده است: ورود، خروج، خرید، فروش و حواله ارز بدون رعایت ضوابط تعیینی توسط دولت و بدون مجوزهای لازم از بانک مرکزی، قاچاق محسوب می‌شود و نهادهای ذیصلاح با مرتکب، بر اساس قوانین و مقررات جاری از جمله قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز برخورد می‌کنند.
    امّا، در این بند اشاره‌ای به نگهداری شخصی شهروندان [نگهداری ارز در منزل و ...] و چگونگی کنترل آن توسط «نهادهای ذیصلاح» نشده است. دستورالعمل بانک مرکزی 21 فروردین و در روزهای پُرالتهاب بازار ارز ایران صادر شد.
    محمود صدری، روزنامه‌نگار اقتصادی نویس و باتجربه در مقاله‌ای نوشته است که دولت «لابد از سر اضطرار» برای مقابله با بحران ارز برای دارندگان آن تعیین تکلیف کرده است. وضع محدودیت برای حمل پول (اسکناس) سابقه دارد ولی این محدودیت نمی تواند متوجه مالکیّت آن (پول) شود.
    دویچه وله ادامه داده است:
    سارا بازوبندی، مدرّس اقتصادِ سیاسی مقیم لندن یکی از دلایل التهاب در بازار ارز تهران را نزدیک‌شدن زمان تصمیم‌گیری آمریکا در مورد ماندن یا خروج از برجام بيان کرده است. احتمال دارد که ترامپ دوازدهم ماه می (22 اردیبهشت 97) تهدید خود را عملی کند و آمریکا از برجام خارج شود.
    سارا بازوبندی، گفته است؛ طبیعی است که مردم می‌خواهند دارایی خود را پیش از آنکه ارزش آن کمتر شود به ارز، طلا و ... تبدیل کنند. دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند بدون انجام اقدامات اساسی و گسترده برای اصلاح اقتصاد، ارزش برابری پول ملّی کشور را حفظ کند.
     - - - - -
    
    
بهروز علیشیری استاد و کارشناس اقتصاد: رقم 4200 تومان برای نرخ دلار از کجا آمد؟ ـ تصمیمات تازه ارزی عمق ندارد

    
    بهروز علیشیری استاد و کارشناس اقتصاد بین‌الملل در مورد تصمیمات ارزی اتخاذ شده از سوی دولت به خبرگزاری فارس گفته است: این تصمیم را در رديف تصمیماتی می‌‌بینیم که عمق ندارند و در اینجا یک سؤال وجود دارد و آن این است که رقم 4200 تومان برای نرخ دلار از کجا آمد؟.
    
بهروز عليشيري

این کارشناس اقتصادی با تشکیک در نرخ اعلام شده ارز [دلار آمریکا] از سوی دولت به پیامدها و آثار منفی این نرخ‌گذاری اشاره کرد و گفت: در این فرایند، شکاف‌های تحلیلی به وجود می‌آید که به اقتصاد آسیب می زند. اقدام اخیر دولت دو کارکرد فوری داشته: 1ـ مردم صف کشیدند که دلار 4200 دلار بگیرند، اما تاکنون دلاری به مردم عرضه نشده است. این سیاست در کوتاه مدت جلوی بخشی از خرید و فروش ارز را می‌گیرد، اما آرام آرام مسیر را باز کرده و به سمت جلو می‌رود. 2:‌ دولت با دستکاری نرخ و حذف ارز مبادله‌ای، نرخ دلار موجود خود را بالاتر خواهد فروخت. این تصمیمات یک شبه آمده که باید مدیریت شود. علیشیری مثال آورد و گفت: امروز به شما می‌گویند این خانه 5 میلیون می‌ارزد، اما به شما تاکيد مي کنند که حق ندارید بیشتر از 3 میلیون بفروشید، شما هم نمی‌فروشید و درنتيجه اقدامات پنهانی و زیرزمینی ایجاد می‌شود و یا در پشت بازار کار، دلالی جدید شکل می‌گیرد. در اینجا متغیّر دیگری نیز وارد می‌شود و آن، پول در دست مردم است. ارز میزان‌الحراره اقتصاد ایران است. اکنون با افزایش قیمت نفت، درآمد دولت بالا رفته ـ پس، تراز تجارت متعادل است. این بحث در اظهارات مسئولان ارزی نیز وجود دارد که می گویند تولیدکنندگان و تجار نگران نباشند، نیازهای واقعی را پوشش می‌دهیم. علیشیری با طرح این سؤال که با دلار 4200 تومانی چه اتفاقی افتاده که مسئولان می‌گویند نیازهای واقعی را پوشش می‌دهند، آیا ارز بیشتری ذخیره شده است؟.
    این کارشناس توسعه اقتصادی تاکید کرد:‌ حساب سرمایه کشور بِلبشوترین نظام اداری در مدیریت نظام ارزی در دنیا است حتی برای سرمایه‌گذاران خارجی هم این اتفاق می‌افتد، اگر دقیق رجیستر (ثبت) نشده باشد، دولت‌هایی که حساب سرمایه باز دارند، اجازه خروج با هر قیدی نمی‌دهند، بلکه کارشان حساب و کتاب دارد. دقیق نمی‌دانیم تقاضای سرمایه و خروج آن چقدر است. عامل دیگری که به موضوع ارز باز می‌گردد، بسیاری از شرکت‌هایی که صادرات کالا دارند وابسته به دولت هستند. در اینجا سؤالی مطرح می‌شود که آیا این شرکت‌ها ارز صادراتی خود را به داخل کشور می‌آورند یا خیر، مثلاً پتروشیمی‌ها ارزشان را کجا وارد کرده و ثبت می‌کنند. این شرکت‌های صادراتی از رانت انرژی و تعرفه‌های ترجیحی استفاده کرده و یارانه‌های متعددی گرفته اند، اما امروز ارز خود را برنمی‌گردانند. در کجای سیستم چنین چیزی نوشته شده است. شرکت‌ها در کشورهای اروپایی با سود 2 درصد حساب باز کرده ارزها را به چرخه اقتصاد داخلی نمی‌آورند.
    همچنین باید بخش ارز ناشی از صادرات غیرنفتی در اقتصاد کشور مدیریت شود. ما خطای بالانس ارزی داریم و در این وضعیت چگونه می‌خواهند به نیازهای واقعی ارز پاسخ ‌دهند، باید دید که پول‌هایی که از کشور خارج شده از کجا رفته است. ریال تبدیل به ارز شده و خارج شده است.
    علیشیری گفت: حجم نقدینگی در جامعه، مربوط به سال 1396 بالغ بر 23 درصد نسبت به سال 95 افزایش یافته است و بخشی از رقم 1500 هزار میلیارد تومان که رقم بزرگی است و در اختیار مردم قرار دارد هر لحظه امکان دارد به بازارها ورود کند. هر سال 20 تا 25 درصد به نقدینگی اضافه شده است. با توجه به اینکه ارزش پول پایین می‌آید، هر جا اقتصاد علامت دهد مردم آنجا سرمایه‌گذاری می‌کنند. شرایط اقتصاد و بازارهایی همچون مسکن و تولید طبق آمارها رکودی هستند. بنابراین این پول‌ها از بازار غیرمتشکل سر در می‌آورند و یک دفعه به سمت بازار سکه یا ارز می‌روند.
    نرخ دلار 4200 اعلام شده است و چون نمی‌توانند با این نرخ به اندازه کافی ارز تزریق کنند خواهید دید که از ماه‌ دیگر رگه‌های زیرزمینی مبادلات ارز به راه خواهد افتاد.
    امروز از متولّی ارز کشور بپرسید طی 2 سال گذشته یا 6 ماه قبل چقدر ارز خارج شده، آماری ندارد. وقتی اطلاعات غیرصحیح از اقتصاد داریم، تصمیم‌گیری غلط نیز ایجاد می‌شود. نظام ارزی شفاف باید هرچه زودتر شکل بگیرد.
    این اقتصاددان تصریح کرد: خیلی از ثبت سفارش‌ها در کشور صوری است، از رانت بازار مبادله و آزاد استفاده می‌کنند و لازم است که نظام متمرکز و شفاف در واردات، ارز، کالا و مالیات ایجاد شود. ما تخصّص داریم که این مسائل را دور بزنیم. به ترکیب واردات نگاه کنید؛ میعانات گازی، گاز طبیعی، پروپان، روغن سبک، متانول که 15 میلیارد دلار از صادرات غیرنفتی را تشکیل می‌‌دهد، خام‌فروشی مطلق است. مواد خام صادر می‌کنیم کالای ساخته شده می‌گیریم. این اقتصاد شکننده است.
    خبرگزاری فارس اظهارات علیشیری را که خلاصه ای از آن در بالا آمد یکم اردیبهشت 97 انتشار داده است.
    
    - - - - -
    
    
تسنیم: ارز مسافرتی تنها به «یورو» پرداخت می شود و هر یورو 5400 تومان (240 تومان بیشتر از نرخ اعلام شده!)

    
    
    به گزارش یکم اردیبهشت 1397 خبرگزاری تَسنیم، پس از اجرای تصمیم دولت در مورد دلار تک نرخی، برابر 4200 تومان و محدود کردن فروش ارز به مسافر، خبرنگار این خبرگزاری به چند شعبه بانک ملی که مسئولیت فروش ارز مسافرتی را برعهده دارند مراجعه کرد و گزارش او حکایت از آن دارد که این شعب به مسافران در همان ابتدا اعلام می کنند که فقط «یورو» را به عنوان ارز مسافرتی می فروشند. [و مسافران کشورهایِ خارج از منطقه یورو باید این ارز را پس از ورود به مقصد با پرداخت کارمزد تبدیل به پول کشور مورد نظر کنند که یک زیان مضاعف است.].
    شعب فروشنده ارز مسافرتی، نرخ یورو را برای یکم اردیبهشت 1397 (روز تهیه گزارش خبرنگار تسنیم) نزدیک به 5400 تومان اعلام کرده و می گفتند: این نرخ هر روز از سوی بانک مرکزی اعلام می شود و متغیّر است.
    این درحالی است که بانک مرکزی نرخ فروش «یورو» را در این روز در مرکز مبادلات ارزی 5161 تومان اعلام کرده بود!.

    طبق تصمیم بانک مرکزی که چند روز پیش اعلام شد، ارز مسافرتی برای یک بار سفر در سال!، به میزان 1000 یورو یا معادل آن به سایر ارزها به مسافران فروخته می شود. میزان ارز مسافرتی پرداختی به مسافران هوایی به کشورهای هم مرز و کشورهای مشترک المنافع به غیر از عراق 500 یورو یا معادل آن به سایر ارزها اعلام شده است.
    مقتاضیان ارز مسافرتی باید در یک شعبه بانک ملی با ارائه گذرنامه معتبر جمهوری اسلامی ایران، بلیت هواپیما، ویزای کشور مقصد (در مورد کشورهایی که نیاز به ویزا دارند) و رسید پرداخت عوارض خروج از کشور و واریز ریال معادل ارز، رسید دریافت کنند و در گیت خروجی فرودگاه رسید را بدهند و ارز مربوط را دریافت کنند*.
    مسافران حداکثر چهار روز پیش از سفر، به شعب بانک ملی مراجعه و نسبت به خرید ارز مقرر اقدام کنند.
    ـ ـ ـ ـ ـ
    *یک مخاطب این تاریخ آنلاین مراجعه به شعبه بانک ملی در شهر و ارائه آن همه مدارک را یک عمل اضافی و وقتگیر و بوروکراتیک خوانده و گفته است: "در همه کشورها و از جمله فرودگاه امام (تهران)، مسافر پرواز خارجی برای دریافت بُردینگ پَس (کارت سوارشدن بر هواپیما) باید گذرنامه دارای مُهر ویزای کشور مقصد و یا کارت اقامت و بلیت خودرا به کارمند شرکت هواپیمایی مربوط بدهد تا کارت پرواز بگیرد و در مورد ایران، سپس با در دست داشتن گذرنامه و رسید عوارض خروج از کشور که امسال 3 برابر گذشته شده است به قسمت بازدید گذرنامه برود، گذرنامه و رسید عوارض را بدهد و مُهر خروجی بگیرد تا بتواند وارد محوطه گیت ها مربوط شود. دراینجاست که می تواند ریال ـ اسکناس و یا کارت انتقال ـ بدهد و ارز مربوط را بگیرد و از دوباره کاری که وقتگیر و خستگی آور است جلوگیری شود.".
    این مخاطب می گوید در سال 1359 و در آغاز جنگ عراق با ایران به مسافر 3 هزار دلار می دانند و اینک که طبق آمار دولت، سالانه تقریبا صد میلیارد دلار درآمدی ارزی دارد فقط هزار یورو که برای تبدیل آن در مقصد به پولی غیر از یورو باید کارمزد سنگین هم داد. خوب است که دولت به ملت گزارش دهد که این صد میلیارد دلار چگونه خرج می شود. یک شهروند می تواند پیراهن و کشف چینی، اتومبیل اروپایی و اسباب بازی ساخت خارج که با دادن ارز وارد کشور شده است خریداری کند ولی خودش نمی تواند پول بگیرد و در خارج آنهارا بخرد. به سود کشور نیست که در این شرایط جهان، میلیون ها ایرانی برون مرز و بستگان داخلی ایشان را ناراضی کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گزارش ها و نظرات تازه ابراز شده تا پیش از ظهر دوم اردیبهشت 1397 درباره تصمیمات ارزی دولت

    
تحلیل رئیس بانک مرکزی از وضعیت ارزی و التهابات آن ـ عدم نظارت بر بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور ـ اجبار به استفاده از روش نقدی ـ نَقش صرّافي ها به عنوان مُکمّل بانک ها و ...

    
    به گزارش خبرگزاری فارس در یکم اردیبهشت 1397، ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی [رئيس وقت] در نشستِ هم اندیشی مدیران ارشد دولت با اشاره به اینکه در شرایط عادی، نرخ ارز تابع وضعیت عرضه و تقاضاست ولی در حالت تعادل عرضه و تقاضا ممکن است به دلیل هیجانات و التهاباتی که بر اطمینان و انتظارات اثر می‌گذارد شاهد نوسانات در نرخ باشیم، گفت: با وجود ثباتی که طی سال های اخیر بر بازار ارز حاکم شده بود، این بازار در نیمه دوم سال 1396، دچار التهاباتی شد. در این شرایط، وظیفه بانک مرکزی جلوگیری از نوسانات هیجانی است که معمولا کوتاه مدت هستند، چراکه نوساناتِ رخ داده در بازار، سیاست های ارزی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. در حال حاضر نمی توانم برخی از دلایل بروز التهابات در بازار ارز را بیان کنم و امیدوارم در آینده بتوانم این موارد را به تفصیل شرح دهم. آنچه مسلم است نباید امکان دهیم که دشمنان از اطلاعات ما سود و بهره برند و بهتر است به طور جامع، در آینده به آن پرداخته شود. در شرایطی که تعادل میان عَرضه و تقاضا بر بازار حاکم است، فضاسازی و التهاب آفرینی می تواند، موجب بروز شوک و عدم تعادل هایی شود. به بیان بهتر؛ این التهابات با اقدامات دشمنان خارجی آغاز می شود و سفته بازان با اقدامات خود در داخل به آن دامن می زنند.
    
ولی الله سیف

سیف درخصوص چرایی بروز ناآرامی ها و تلاطمات در بازار ارز گفت: "عدم نظارت و مراقبت در بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور که در خوشبینانه ترین شرایط، صَرف واردات کالاهای قاچاق می‌شد. در ظاهر بانک مرکزی ارزی را تخصیص نمی داد، اما همه ارز ِ حاصل از صادرات غیر نفتی کشور به بازار عَرضه می‌شد، که این مدل می‌تواند برای کشور مخرّب نیز باشد.". سیف در ادامه سخنان خود به تشریح دلایل نابسامانی بازار ارز پرداخت و گفت: از دیگر دلایل نابسامانی بازار ارز، وجود استثنائات برای واردات کالاهای خارج از کانال های رسمی و خارج از چارچوب های سیاست تجاری کشور مانند مناطق آزاد، مناطق ویژه اقتصادی، کوله بَری، تَه لِنجی و کالای همراه مسافر است. حجم تقاضا برای تأمین ارز ِ موردنیاز از طریق این کانال ها در بازار، بسیار بالا بود و باعث از میان رفتن کنترل ها بر بازار ارز و ناکارآمدی ابزارها می شد. همچنین تبدیل دارایی ها به ارز و نیز «عدم تعادل بودجه» که باعث افزایش حجم نقدینگی می شود و نهایتا باعث بروز تورّم و افزایش تقاضای ارز. به دلیل شرایط تحریم و عدم همکاری بانک های بزرگ بین المللی برای تسویه معاملات تجاری، با دشواری هایی روبرو هستیم و این امر نیاز به نقدینگی، و تسویه حساب از طریق قدیمی ترین شیوه های پرداخت که همان استفاده از اسکناس است را اجبارا ایجاب می کند. استفاده از اسکناس در حجم زیاد در معاملات، روشی منسوخ است ولی به دلیل محدودیت های موجود، ما ناگزیر به استفاده از این روش هستیم. اقبالِ کم ِ هموطنان به استفاده از تولیدات داخلی در مقایسه با تولیدات مشابه خارجی که نتوانسته است تقاضا برای تولیدات خارجی را کاهش دهد باعث افزایش روزافزون تقاضا برای ارز و نیز توجه به گردشگری در مقاصد خارج از کشور به بالارفتن تقاضا در بازار ارز دامن می زند و تصمیمات تازه برای حل این مسائل و بازگرداندن آرامش به بازار ارز اتخاذ شده است. نظام نرخ ارز در کشور، نظام شناور ِ مدیریت شده است که متناسب با روند متغیّرهای اقتصادی تغییر خواهد کرد. هدایت واردات کالا و خدمات به کانال های رسمی، اطمینان از بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور، اطمینان از تخصیص منابع ارزی کشور متناسب با اولویّت نیازهای واقعی کشور و جلوگیری از خروج منابع ارزی از طریق قاچاق، حذف و تعدیل استثنائات در واردات و صادرات و شفافیت کامل در عرضه و تقاضای بازار ارز از تصمیمات تازه هستند. سیف در این نشست، درباره «سامانه نیما» گفت: نیما سه ویژگی دارد؛ داده ها و اطلاعات کامل و واقعی از عَرضه و تقاضای ارز را فراهم می کند، فرایند تأمین منابع و تخصیص مصارف ارزی را در یک ساختار یکپارچه شکل می دهد و عملیاتی می کند و با فرایند تجارت خارجی کشور از ثبت سفارش تا ترخیص کالا به صورت ارگانیک پیوند خورده است. «نیما» علاوه بر پوشش نیازمندی های کلان مربوط به نیازهای تجاری، قابلیت پوشش نیازهای خُردِ مردم نظیر ارز مسافرتی، درمانی و دارویی را هم دارد. نهایتا ضمانت اجرایی نیما در آن است که هیچ واردات رسمی و قانونی بدون رصد و تایید بانک مرکزی در خصوص جنبه های ارزی آن قابل انجام نیست.
    وی درباره نقش صرّافی ها گفت که نقش شبکه صرافی ها در سامانه، مکمل نقشی است که بانک ها ایفا می کنند و این یک امر اساسی و ضروری است.
تیتر سه روزنامه تهران ـ شماره های دوم اردیبهشت 1397 درباره وضعیت ارز


    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    
عُمر کوتاه ارز تک نرخی ـ یوروی جایگزین دلار عملا دو نرخی شد

    
    
    
    خبرگزاری فارس یکم اردیبهشت 1397 در گزارشی تحلیلی نوشته است: هر چند که با سهمیه‌بندی‌هایی که بعد از اعلام «ارزِ تک نرخی» تعیین شد، مشخص شد که یکسان‌سازی فعلا فقط در کلام باقی می‌مانَد، چرا که ارز قاعدتا در زمانی تک نرخی باقی خواهد ماند که همه تقاضاها برای دریافت ارز مورد نظر بتواند با نرخی واحد تامین شود. بعد از آنکه نرخ دلار در بازار به رکورد 6 هزار تومان و فراتر از آن رسید، دولت رسما وارد میدان شد و معاون اول رئیس جمهور بهای دلار را 4200 تومان و تک نرخی اعلام کرد و گفت نیازهای ارزی متناسب با این نرخ تامین می‌شود.
    برای یکسان کردن نرخ دلار، بانک مرکزی فروش ارز به ویژه دلار و یورو را در صرّافی‌ها متوقف و شروع به تدوین مقررات و ضوابط جدید ارزی کرد. در این مدت نرخ ارز در ظاهر تَک نرخی بود و دیگر صف‌های طولانی خرید ارز در بازار و در برابر صرّافی ها دیده نمی‌شد، اما کاملا روشن بود که این وضعیت قابل ادامه یافتن نیست. رئیس کل بانک مرکزی هم در دیدار با نمایندگان صرافی‌ها تاکید کرده بود که بانک مرکزی قصد حذف صرافی‌ها را ندارد و وضعیت فعلی موقتی است.
    این شرایط ادامه داشت تا اینکه چهارشنبه (29 فروردین 1397) شورای وزیران در مصوّبه‌ای کلیه وزارتخانه ها، سازمان‌ها و شرکت های دولتی را مؤظف کرد «یورو ـ پول واحد چند کشور عضو اتحادیه اروپا» را به جای دلار آمریکا به عنوان ارز مبنای گزارشگری و انتشار آمار، اطلاعات و داده های مالی خود بکاربرند. همچنین بانک مرکزی مؤظف شد از تاریخ ابلاغ این مصوبه، نرخ برابری ریال در مقابل یورو را به صورت مستمر اعلام و مدیریت کند.
    با این مصوّبه، عملا ارز ِ مبنای محاسبات برای اقتصاد ایران از «دلار آمریکا به «یوروِ اروپا» تغییر کرد. این در حالی است که امروز [یکم اردیبهشت] در بازار تهران «یورو» حدود 6750 تومان معامله می‌شد ولی نرخی را که بانک مرکزی برای آن تعیین و به بانک ها ابلاغ کرده 5200 تومان است.
    به این ترتیب؛ در عمل نرخ یورو نسبت به ریال ایران ـ یورویی که در محاسبات جای دلار را گرفته است و نرخ رسمی و بانکی آن 5200 تومان اعلام شده، در بازار 6750 تا 6800 معامله شد و این، یعنی خداحافظی با ارز تک نرخی.
    از همان ابتدا مشخص بود که زمینه دوام تک نرخی بودن ارز آنهم در شرایط اضطرار برای مدتی طولانی وجود ندارد. این سیاست، مشابه سیاست‌های شکست‌خورده دوره‌های گذشته است؛ یک بار در سال 1374 [دوران دولت هاشمی رفسنجانی] و بار دیگر در سال 1390 و 1391 [دوران دولت احمدی نژاد].
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    
رعایت اصول اقتصاد آزاد راه حل مسئله است و بخشنامه های درمانی تنها یک مسکّن هستند

    
    یک مخاطب نوشته است که یکم اردیبهشت 1397 تفسیری در وبسایت یک خبرگزاری مستقر در تهران خواندم که جالب به نظر می رسد. آن را با دوباره نویسی خودم برایتان ارسال می کنم تا اگر بخواهید درج کنید که در تاریخ بماند.
    
    مطلب ارسالی مخاطب به نقل از خبرگزاری:
    
    طرفداران اقتصاد بازار آزاد اگرچه منتقد تصمیم دولت [دولت حسن روحانی] درباره سیاست‌های ارزی هستند، اما با توجه به التهابات اخیر در بازار ارز، فعلا نظاره‌گر اجرای این سیاست‌ها خواهند بود ولی بر این باور هستند که سیاستگذاری‌های صورت گرفته درباره بازار ارز نمی‌تواند در میان مدت و بلندمدت تداوم داشته باشد و منطق اقتصادی حُکم می‌کند که در آینده‌ای نه‌چندان دور، قیمت‌گذاری ارز تنها برمبنای ملاحظات اقتصادی (عرضه و تقاضا و محدود نبودن میزان خرید و فروش و قراردادن آن در چارچوب) صورت بگیرد. رعایت اصول اقتصاد آزاد راه حل مسئله است و بخشنامه های درمانی تنها یک مسکّن هستند. دیده شده است که این بخشنامه ها پس از گذشت زمان به ضد خود تبدیل شده اند.
    از ابتدای دولت حجت الاسلام حسن روحانی بسیاری از اصحاب نظر گفته اند که اگر امکان داده نشود که بازار با ساز و کار قیمت (قاعده عِلمی عرضه و تقاضا) شکل بگیرد و تولید به سمت رقابتی شدن رود، نخواهیم توانست اقتصادی بالنده داشته باشیم.
    اصول حاکم بر بازار با بخشنامه و فرمان تغییر نمی‌کنند و در طول زمان این بخشنامه‌ها هستند که از توان اجرایی شان ‌ کاسته می‌شود نه توصیه‌های عِلم اقتصاد و قواعد بازار (که متغیّرِ عرضه و تقاضا «بها» را تعیین می کند). اقتصاددانان از دریچه امنیتی و سیاسی به اقتصاد نگاه نمی‌کنند اما معتقدند که دولت‌ها بهتر است به تدریج خود را با اصول اقتصاد وفق دهند و به تصمیم‌های ضربتی و شوک درمانی روی نیاورند.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    
«تعجب مخاطب» از سکوت معنا دار بی بی سی فارسی درباره تحولات ارز در تهران

    
    يک مخاطب این تاریخ آنلاین نوشته است که نه به خاطر اطلاع از اخبار، بلکه برای مشاهده و درک سیاست های روباه پیر [دولت لندن] که هنوز دست از سر دنیا برنداشته و دشواری های ما ایرانیان زیر سر آن است، هر وقت که خبری داغ باشد سراغ وبسایت بی بی سی فارسی می روم. در این چند روز که اخبار وضعیت ارزها در بازار ایران داغ بوده و رسانه ای نیست که در این باره خبر و تفسیر نداده باشد، در بی بی سی در آن زمینه خبر و تفسیر ندیدم و دچار شک و تردید شدم. انتظار دارم در هر موردی از این دست که پیش آید، شما دست این روباه مکّار را باز کنید که خدمتی است بزرگ.
    این پیام، امروز (دوم اردیبهشت 1397) واصل شد.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    
درخواست بازنشستگان ایرانی مقیم خارج که مشمول خرید ارز آزاد و نه بیشتر از 10 ـ 12 هزار دلار در سال قرار گیرند تا دهه آخر عُمر را در عُسرَت نباشند ـ همه روزی بازنشسته می شوند و باید که از هم اکنون آن روزها را در نظر بگیرند

    
    دوم اردیبهشت 1397 این پیام به دبیرخانه این تاریخ آنلاین واصل شد:
    "ما شش بازنشسته بالاتر از 70 سالگی دیشب در رستورانی در چندصد قدمی جاده کمربندی شهر واشنگتن (بِلت وِی 495) نشسته بودیم تا شام بخوریم. همه بحث ما، نگرانی از محدود شدن خرید ارز بود. ما و هزاران بازنشسته ایرانی دیگر که با فرزندانمان که در گوشه و کنار جهان زندگی می کنند بسر می بریم هر سال یکی ـ دو بار برای آوردن حقوق بازنشستگی که در بانک صادرات جمع می شود و مختصر درآمد دیگری که داریم مثلا کرایه خانه و یا سود سپرده، به وطن می رویم. جمع این درآمدها با بالارفتن ارزش ارزها از 10 ـ 12 هزار دلار در سال تجاوز نمی کند و معمولا از صرّاف ها خریداری می کنیم. این محدودیت های تازه مارا نگران کرده است. درآمد فرزندان این قدر نیست که آن را صرف مخارج و درمان دردهای های ما کنند. همه و همین آقایانی که این تصمیمات را می گیرند روزی بازنشسته می شوند باید خودرا جای ما بگذارند و ما بازنشستگان مقیم خارج را هم مشمول خرید ارز به هر قیمت ـ ازجمله قیمت بازار کنند و آن را محدود به سالی 10 ـ 12 هزار دلار. ما بیش از این درآمد و هزینه نداریم. ما ـ هر شش نفر ـ یکی ـ دو دهه آخر خدمت خودرا در دوران نظام اسلامی کار کرده بودیم، خدا را خوش نخواهد آمد که در دیار غربت در عسرت بسر بریم. وقتی که نتوانیم از مستمری بازنشستگی خود در دهه آخر عمر استفاده کنیم، آن سی سال زحمت کشی به چه درد می خورد. ما در اینجا و در همسایگی خود می بینیم که بستگان مقامات کشور چه خانه هایی خریداری کرده اند و در ناز و نعمت زندگی می کنند. من که بنمایندگی از 5 دوست دیگر این پیام را می فرستم در یک مجتمع مسکونی زندگی می کنم که چند فیلیپینی، کلمبیایی و لیبریایی هم زندگی کنند و همه آنها بازنشسته کشور خودشان، همه شان از کشورشان حقوق بازنشستگی می گیرند که برایشان به آمریکا حواله می شود و مثل ما نیستند که برای گرفتن چند غاز حقوق، سالی دو بار و هربار بیش از هزار دلار بدهیم و بلیت هواپیما بخریم با دوتا چمدان سوغات و به ایران برویم تا پولمان بگیریم و یک هفته هم از این صرافی به آن صرافی برویم تا آن را تبدیل کنیم. این قضیه را برای هرکس ـ جز ایرانی که بگوییم تعجب می کند و باور نمی کند
    اگر با درج این پیام صدای ما را برسانید ممنون می شویم و برایتان طول عمر آرزو می کنیم. اگر هم به این نالهِ ما توجه نشود، دست کم در تاریخ خواهد ماند و درسی برای آیندگان و سوژه ای برای کتاب نویسان خواهد شد. سه سال پیش یک همسایه لیبیایی داشتم که به صورت جیمز باندی از کشورش فرار کرده بود، قصه فرار خودرا به یک نویسنده آمریکایی فروخت. او چون آواره است و کسی را ندارد و ضمن فرار، قایق حامل او در دریای مدیترانه به صخره برخورد کرده و پایش شکسته، از دولت آمریکا مقرّری می گیرد و ازجمله کرایه خانه.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارات 23 اپریل 2013 دو مقام اسرائیلي درباره فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی ایران
ژنرال بنیامین گانتس Benjamin Gantz رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل 23 اپریل 2013 در تل‌آویو گفت: "اسرائیل بیش از یک سال است که برای حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران آماده‌ شده است. ما منتظر نمی مانیم تا جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی دست یابد. ایران از ادامه‌ی مذاکرات با کشورهای گروه 1+5 به شکل یک استراتژی‌ و خرید وقت هرچه بیشتر برای ادامه‌ی فعالیت‌های اتمی خود استفاده می‌کند. تحریم‌های اقتصادی ایران مانع از ادامه‌ی فعالیت اتمی این کشور نشده است.جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است که در منطقه نفوذ و برتری داشته باشد. ارتش اسرائیل ایران و حزب‌الله لبنان را زیر نظر دارد.".
    در همین روز آموس یادلینAmos Yadlin رئیس وقت بخش اطلاعات ارتش اسرائیل (بعدا رئیس موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائيل Institute for National Security Studies) هم گفته بود که جمهوری اسلامی از «خط قرمز» ساخت بمب اتمی که بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل به آن اشاره رفته بود عبور کرده، به اندازه کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساخت بمب در اختیار دارد و تابستان امسال (سال 2013) تنها یک تا دو ماه با تصمیم‌گیری نهایی برای ساخت بمب اتم فاصله خواهد داشت و اگر کار به این صورت ادامه یابد ما در پایان امسال (سال 2013) شاهد یک درگیری خواهیم بود!. [از انتشار اظهارات اين دو مقام اسرائيلي 9 سال و 3 روز گذشته است، ولی ....].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
لنين: طبقه استثمارگر مي كوشد كه حكومت و رسانه ها را از دست ندهد ـ اعلاميه لنين درباره عامل اختلاف طبقاتي



    لِنين ( ولاديمير ايليچ) 22 اپريل 1917 (سوم اردیبهشت) و شش روز پس از بازگشت از تبعيد به وطن، در زادروز خود بيانيه اي منتشر ساخت كه یک تعريف جامع از ایجاد طبقه (کلاس) میان اعضای یک جامعه (مردم) و کینه و نفاق به شمار آمده است.
     در اين بيانيه چنين آمده بود: بشر ذاتا جمع ثروت در دست يك، يا چند فرد و چند خانواده را عملي درست، منطقي و به حق نمي داند و در نتيجه نمي تواند آن را تحمل كند. بنابراين، سرچشمه دشمني ها و مبارزات پنهان و آشگار از همين جاست. همين اختلاف طبقاتي و جداسازي انسانها كه يكسان و برابر زاده مي شوند در طول تاريخ باعث جنگها و طغيان ها بوده است و تا مسئله ثروت و خروج آن از دست شماري كم حل نشود؛ اين جنگ و جدالها ادامه خواهد داشت. تاریخ نشان داده است که توده ها از هر فرصت به دست آمده، برای پس گرفتن ثروت که آن را حق خود می دانند استفاده خواهند کرد که غالبا همراه با خونریزی و تخریب بوده است. توده ها مقامات دولتی را هم دست نشانده ثروت جویان و پولپرستان می دانند و با به دست آوردن فرصت آنان را به زیر خواهند کشید. طبقه ثروتمند استثماركننده سايرين است و استثمارگر همه تلاشها و نيرنگها را بكار مي گيرد تا اين امتياز خود را از دست ندهد و در درجه اول مي كوشد كه طبقه تحت استثمار و ستم آگاه و روشن و صاحب معلومات لازم (معلومات عمومی و ضروري) نشود. طبقه استثمارگر مساعي خود را بكار مي برد كه نه تنها قدرت حکومتي و دولت را دركنترل داشته باشد بلكه ابزارهاي اطلاع رسانی و روشنگري (مطبوعات) هم مستقيم و غير مستقيم از دستش خارج نشود و ... و ما بپاخاسته ايم تا به اين وضعيت و اين بي عدالتي عظيم پايان بدهيم، زيرا که عدالت و برابري خواست نهائي هر انسان است. شوق به جمع كردن پول كه يك عادت روانی، و به زيان توده ها است بايد تبديل به اشتياق هاي ديگر شود ــ شوق خدمت به همنوع، به بشريت، به دانش، به تحقق جامعه بدون طبقه، به تامين سعادت مردم، به بسط عدالت، به صلح و برادري و ....
    لنین که پولپرستی، جاه و برتری جویی از این طریق را عامل ایجاد « طبقه و كلاس» در یک جامعه خوانده بود ثابت کرده بود که توده ها (اکثریت و طبقات پایین تر) آرامش نخواهند داشت، زیرا که کینه ثروت دارها روانِ آنان را رها نخواهد ساخت و آماده طغیان خواهند بود. لنین نیز بمانند مارکس اقتصاد را عامل اصلی جنگ ها، و نابرابری اقتصادی و وجود کلاس در جامعه را عامل نه تنها جنحه و جنایات روزمره بلکه طغیان عمومی (انقلاب) به دست داده بود که کوتاهی دولت هایی که در کنترل اصحاب پول هستند آن را دامن می زنند.
     لنين در بيانيه قبلی خود (بیانیه 16 اپريل 1917) كه آن را پس از بازگشت از تبعيد 11 ساله صادر كرده بود كاپيتاليسم و آزمندي دولتهاي استعمارگر را عامل جنگ جهاني اول (و در آن زمان؛ جنگ جاری) خوانده بود كه نتوانسته بودند بر سر چاپيدن كشورهاي ضعيف تر و بلعيدن مواد خام و كارگر ارزان سرزمين ها به سازش برسند.
     لنين درگیری و هرگونه جنگ بر سر استثمارملل و گسترش منطقه نفوذ را يك بيشرمي گستاخانه و جنايت نسبت به بشريت خوانده بود.
     لنين که 22 اپريل 1870 به دنيا آمده بود و با انقلاب اکتبر 1917 روسیه تزاری را به صورت یک جمهوری فدراتیو سوسیالیستی درآورده بود 54 سال عُمر كرد و 21 ژانویه 1924 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
دمكراسي شدن بلژيك و اندرز هاي مهمي كه به راي دهندگان داده شد
23 آوريل سال 1893 مردان بالغ بلژيك اجازه يافتند نماينده انتخاب كنند و اين نمايندگان تشكيل پارلمان و شوراهاي شهر دهند و به نمايندگي از جانب آنان حكومت كنند. تعيين نخست وزير و تاييد انتصاب وزيران هم در اختيار پارلمان قرار گرفت.
     در همان زمان به راي دهندگان بلژيكي تاكيد شد كه با چشم باز آراء خود را به صندوق ها بيندازند و در انتخاب نماينده تحت تاثير تبليغات و تلقين ديگران قرار نگيرند و گرنه منظور از دمكراسي و راي مخفي تحقق نخواهد يافت.
    به راي دهندگان (از طريق ارسال بخشنامه و اعلاميه) همچنين تاكيد شده بود كه مهمترين كار پارلمان و شوراي شهر وضع ماليات و عوارض است كه از جيب آنان خارج مي شود و اگر در انتخاب نماينده دقت نكنند، مسئول اين سهل انگاري خودشان خواهند بود و پس از انتخاب نماينده اعتراضشان به كارهايي كه او به نام آنان انجام خواهد داد موثر واقع نخواهد شد، مگر در روز انتخابات بعدي. آنان تنها مي توانند كه دوباره آن نماينده را انتخاب نكنند و دمكراسي يعني همين، اما توجه داشته باشند كه دو سال و يا بيشتر، براي آزمايش يك نماينده زماني طولاني است و اشتباهات او در اين فاصله ممكن است جبران ناپذير باشد، بنابر اين؛ هم اكنون دقت كنند و با چشم بسته راي ندهند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
پس از رسيدن به سالخوردگي است كه انسان به محدود بودن توان خود پي مي برَد
James Anthony Froude
23 اپريل زادروز جيمز آنتوني فرود James Anthony Froude مورّخ بنام است که در سال 1818 به دنيا آمد.
    «فرود» كه «تاريخ آنگلو ساكسون ها» و «الهه انتقام» مهمترين تاليفاتش هستند نكته هاي جالب و آموزنده متعدد دارد از جمله: پس از رسيدن به سالخوردگي است كه انسان به محدود بودن توان خود پي مي برد. اگر بتوان يك انسان را از سنين 20 تا 30 سالگي تحت كنترل قرارداد بقيه عُمر قادر خواهد بود خود را كنترل كند. ايجاد ترس در انسان حتي اگر از ناحيه والدين باشد نوعي ظلم است، زيرا كه ترس ممتد اعتماد به نفس را از افراد سلب مي كند. مطالعه تاريخ به من آموخته است كه با فريب و نيرنگ نمي شود براي مدتي طولاني برجماعتي رياست كرد. حيوانات جنگل براي ورزش و تفريح دست به کشتن نمي زنند، اما تاريخ نشان داده است كه پاره اي از انسان ها از كشتن و كشته شدن همنوع لذت مي برند. آموزش اخلاقيات به مراتب مهمتر و موثرتر از آموزش دانش است. بايد به نوجوانان آموخت كه از تجربه ديگران (که در بيوگرافي ها، خاطرات و كتابهاي تاريخ آمده است) استفاده كنند، زيرا اگر بخواهند از تجربه خود درس بگيرند؛ اين درس خيلي گران و خيلي دير به دست خواهد آمد و ممكن است براي استفاده از آن هم از عُمر چيزي باقي نمانده باشد.
     «فرود» كه در آكسفورد تحصيل كرده بود و در 1894 درگذشت در زمينه تاريخنگاري گفته است: اگر مورخ نكات عبرت آموز را از يك رويداد بيرون نكشد و آنها را آموزش و اندرز ندهد كار و زحمت او بي حاصل خواهد بود.
    
    ـ توماس رايت مورخ بنام ديگر نيز در 23 اپريل و در 1810 به دنيا آمده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز درگذشت چهار نويسنده و سه تن از آنان در يک سال؛ شکسپير، سِروانتِس و گارسيلاسو!
ميگوئل دو سروانتس ساودرا Miguel de Cervantes Saavedra نويسنده «دون كيشوت Don Quixote»، ويليام شكسپير William Shakespeare نويسنده هاملت و «رومئو و ژوليت» و گارسيلاسو نويسنده سرگذشت «اينکاها» 23 اپريل سال 1616 ديده از جهان فرو بستند، شكسپير درست در پنجاه و دومين زادروزش درگذشت! (وي 26 اپريل 1564 و گويا سه روز پس از تولد، در کليسا باپتايزد = غسل تعميد داده شده بود). سروانتس اسپانيايي، گارسيلاسو Garcilaso de la Vega پرويي Peru و شكسپير انگليسي بودند و هر سه در نوشتن نبوغ داشتند. شكسپير در عين حال يك بازيگر تئاتربود. درام نويسي او كم نظير توصيف شده است. او همچنين يک شاعر بود. برخي از مولفان شکسپير را بزرگترين نويسنده در زبان انگليسي توصيف کرده اند که به اين زبان خدمت بسيار کرده است. پاره اي هم وي را نويسنده ملي انگليسي زبانها مي نامند.
    جواني سروانتس که در 1547 به دنيا آمده بود بمانند شكسپير آرام نبود. وي در جواني به ايتاليا رفته بود، سرباز شده بود و در جنگ دريايي سال 1571، معروف به لپانتو (نزديكي قبرس) كه ميان ائتلافي از اروپاييان و عثماني روي داد شرکت کرده بود. سروانتس در اين جنگ مجروح شد و يك دست او از كار افتاد. در راه بازگشت به وطن، كشتي حامل سروانتس ربوده شد و پنج سال در الجزاير بسر برد و در اين مدت زندگاني بر او سخت گذشت و همين ماجراها اورا به صورت نويسنده اي بزرگ در آورد.
    سروانتس از 35 سالگي كار نوشتن را آغاز كرد و داستانها و درامهاي جالب و كهنه نشدني از خود باقي گذارد که «Don Quixote» معروفترين آنهاست. سروانتس 69 سال عمر كرد.
    ـ گارسیلاسو دِ لا وگا Garcilaso de la Vega نویسنده بنام کشور پرو Peru نیز 23 اپریل 1616 در همان روز و سالي درگذشت که شکسپیر و سروانتس فوت شدند. پدر گارسیلاسو یک اسپانیایی و مادرش از بومیان (سرخپوستان) اینکا بود. از آنجاکه گارسیلاسو تالیفاتی درباره تاریخ اینکاها، فرهنگ و تمدن آنان دارد تاریخنگار هم به حساب آمده است. به دليل زمينه نوشته هايش، در تاريخ ادبيات جهان بر نام او ...El Inca اضافه کرده اند تا وابستگي او هم به اينکاها مشخص شود. بیشتر نوشته های گارسيلاسو داستانی هستند. وی بسال 1539 به دنیا آمده بود.
    ـ 23 اپریل همچنین سالروز درگذشت بانو «ترسا دِ لا پارا Teresa de la Parra» نویسنده قرن بیستم ونزوئلا است که در سال 1939 فوت شد. وی پنجم اکتبر 1889 به دنیا آمده و پیش از اینکه 47 سالگی اش تکمیل شود جان سپرده بود. وی در طول عمر کوتاه خود داستانهای متعدد نوشته که عموما زمینه واقعی دارند. بیشتر داستانهای او قبلا به صورت پاورق و عمدتا در روزنامه «ال اونیورسال» به چاپ رسیده بودند. معروفترین داستانهای بانو ترسا عبارتند از: Mama X، یادداشتهای روزانه زن جوان، سوغاتی ها ماما بلانکا و .... بانو ترسا در بیوگرافی اش آرزو کرده است روزی فرارسد که روزنامه نگاران به نشر تجربه افراد هم توجه کنند و اشتباهات آنان را برنگارند تا غم و اندوه و جرم و جنایت از جهان رخت بربنندد. وی توصیه های متعدد به نویسندگان کرده است.
از راست به چپ: شکسپیر، سروانتس، گارسیلاسو و بانو «ترسا دِ لا پارا»

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
... و به آساني نوشيدن آب، سرزمین پهناور برزيل متعلق به پرتغال شد!
Pedro Alvarez Cabral
پدرو آلوارز كابرال Pedro Alvarez Cabral دريانورد پرتغالي كه آرزويش ثروتمند شدن خود و توانمند ساختن وطنش پرتغال بود و 23 اپريل سال 1500 (22 اپریل به وقت برزیل) به سرزميني در قاره آمريكا رسيد ه بود كه چون داراي جنگلهاي درخت برزيل (چوب سرخ) بود نامش را برزيل گذارده، پس از يك توقف هشت روزه، اول ماه مي آنجا را ملك شخصي پادشاه پرتغال اعلام داشت و با نصب يك پرچم پرتغال و يك صليب چوبي كه همانجا ساخته شده بود آن سرزمين پهناور و مسكون را به همين آساني متصاحب شد. كابرال که فرمانده 13 کشتی توپدار بود قصد سفر به قاره آمريكا را نداشت كه هشت سال پيش از آن (سال 1492) كريستف كلمب از جانب اسپانيا به آنجا رسيده بود، اما در ميان اقيانوس اطلس جنوبي راه را گم كرده و به برزيل رسيده بود که پس از اعلام تملك آن به نام پادشاه پرتغال! عازم ماموريت اصلي شد كه رسيدن به هند و جزاير ادويه (اندونزي) بود.
     كابرال و همراهانش هنگام ورود به برزيلِ 8 میلیون و پانصدهزار کیلو متری و اینک 218 میلیونی با انبوه بوميان رو به رو شدند كه در كلبه هاي بزرگ زندگي مي كردند و در گهواره (هموك) مي خوابيدند و براي شكار از تير و كمان استفاده مي كردند، ولي توپ و تفنگ نداشتند و ضعف آنان هم همين بود ـ توپ و تفنگ عامل برتري اروپاييان شد. بوميان برزيل مردماني صلح طلب بودند و در صدد وارد ساختن آزار به تازه واردين برنيامدند و به همین جهت پس از گذشت 5 قرن، بیش از نیمی از نفوس برزیل مخلوطی از نژاد اروپایی و بومی هستند (حاصل از ازدواج دو نژاد ـ بومی و مهاجر).
     كابرال (متولد 1467 و متوفی در 1520) چند مجرم را كه از زندان پرتغال با خود آورده بود و نگران مرگ آنان نبود در برزيل باقي گذارد و يكي از كشتي هايش را روانه پرتغال ساخت تا خبر اين كشف را به پادشاه برسانند و از آنجا عازم هند شد، ولی در میان راه، شش کشتی خود را بر اثر توفان اقیانوس از دست داد.
    وي از جانب پادشاه پرتغال ماموريت داشت كه در سر راه خود به هند كه قبلا وسكو دوگاما و همراهان پرتغالي او رفته بودند پاسگاه ميان راه تاسيس كند و نظامي بگمارد. در اجراي اين ماموريت، کابرال با خود 1200 مرد مسلح و 13 كشتي برده بود.
    پادشاه پرتغال با اين كه «دياز» را که قبلا به جنوب آفريقا رفته بود با كابرال همراه كرده بود؛ با توجه به تجربه وسكو دوگاما، به او توصيه كرده بود بيش از دريانوردان قبلي در جهت جنوب در اقيانوس اطلس پيش برود و سپس از آنجا به سوي اقيانوس هند حركت كند تا گرفتار توفان هاي مجاور دماغه اميد نيك نشود. «دياز» 12 سال پيش از آن به عنوان نخستين اروپايي به دماغه اميد نيك در منتهي اليه قاره آفريقا رسيده بود و راه ورود به اقيانوس هند را پيدا كرده بود. وسكو دوگاما در 23 ماه مي 1498پس از طي همين مسير خود را به هند رسانده بود.
    ميان راه كشتي هاي كابرال دچار توفان و قطعات يخهاي سرگردان شدند و شش كشتي و بسياري از مردان او از جمله «دياز» از دست رفتند. با وجود اين، كابرال به ماموريت خود ادامه داد و از مناطق مورد نظر ديدن كرد.
    اين سفر ها مقدمه برتري اروپا (غرب) بر ساير نقاط شده است كه هنوز ادامه دارد. عامل اين برتري از همان زمان اسلحه پيشرفته بود كه هنوز هم به قوت خود باقي است. اروپاييان با استفاده از سفرنامه ماركو پولو از چگونگي ساخت باروت و قطب نما كه در چين معمول بود آگاه شدند؛ توپ و تفنگ ساختند و قادر به عبور از درياهاي عميق و دور دست شدند و ... و از آن زمان تا به امروز كوششان بر اين است كه كشوري ديگر داراي اسلحه پيشرفته نشود كه كليد آقايي كردن و يا خارج شدن از مرحله آقا داشتن است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
طرح توطئه کودتا در فرانسه برای جلوگیری از دادن استقلال به الجزایر
R. Salan
چهار ژنرال و پنج سرهنگ فرانسوی که مخالف دادن استقلال به الجزایر (مستعمره وقت فرانسه از قرن نوزدهم) بودند، پس از اطلاع از تماس دولت فرانسه (دوران ریاست جمهوری شارل دوگل و نخست وزیری میشل دبره) با انقلابیون الجزایر، سرگرم طرح توطئه کودتا شدند. طبق این طرح، قرار بود که الجزایر از کنترل دولت پاریس خارج و سرهنگ «آنتوان آرگود» با واحدهای چترباز وابسته به لژیون خارجی فرانسه پاریس را تصرف و دولت را ساقط کند.
    این توطئه 22 اپریل 1961 کشف شد ولی توطئه گران در الجزایر دست بکار شده بودند و عملیات آنان تا 26 اپریل ادامه داشت و شکست خورد. این کودتا که گفته شده است مورد حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود تنها یک کشته ـ تلفات داشت.
    مغز اصلی توطئه ژنرال «رائول سالان» بود و سه ژنرال دیگر ازجمله شال و اندره زلز همدستان او. توطئه گران محاکمه، سالان و یک تن دیگر به اعدام و بقیه به زندانهای طولانی محکوم شدند که بعدا نه تنها مورد بخشودگی قرارگرفتند بلکه امتیازات نظامی شان به آنان بازگردانده شد.
    الجزایر در سال 1962 طبق قرارداد «اویان» استقلال یافت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اریتره و استقلال
23 اپریل 1993 اکثریت قاطع مردم اریتره Eritrea در یک رفراندم که زیر نظر سازمان ملل انجام شد رای به جدایی از اتیوپی و استقلال کامل دادند. اریتره از کشورهای ساحلی دریای سرخ که میان سودان، جیبوتی و اتیوپی و رو به روی کشور سعودی و یمن قرارگرفته دارای شش میلیون جمعیت و 118 هزار کیلومتر مربع وسعت است.
    اریتره که یک منطقه سوق الجیشی است در سال 1936 به تصرف ایتالیا درآمد، سپس تحت الحمایه انگلستان و آنگاه وابسته به اتیوپی شد. جنبش استقلال طلبان اریتره که اینک حکومت این کشوررا به دست دارد سالها با اتیوپی جنگیده بود.
     شهر اسمره Asmara پایتخت جمهوری اریتره است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
جاسوس 2 جانبه!
طبق يك بولتن رسمي، پليس آمريكا (پليس فدرال) در اپريل 2003 در كاليفرنيا يك جاسوس دوجانبه را كه زني49 ساله بود دستگير و به قاضي سپرده بود. اين زن متهم شده بود در حالي كه خبرچين سازمان امنيت داخلي آمريكا (اف بي آي) بود و از اين بابت جمعا يك ميليون و هفتصد هزار دلار دستمزد دريافت كرده بود براي چين هم جاسوسي مي كرد.
    كاترينا لئونگ (احتمالا چيني تبار) در كاليفرنيا داراي فعاليت بازرگاني و كسب و كار بود.
     پليس فدرال آمريكا در زمان دستگيري اين زن بيم و نگرانی از آن داشت كه كاترينا اسامي عوامل آمريكا در چين را كه درباره سلاحهاي تازه اين كشور به ويژه بمب نوتروني اطلاعات جمع آوري مي كنند و نيز نام ماموراني كه در آمريكا چينيان مورد سوءظن را مي پايند، و شيوه كار آنان را به دولت چين داده باشد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زياده طلبي «ناتو» و بازگشت از سازش با کرملين (سازش دوران حکومت گورباچف)
نخستين نشست وزيران ناتو در قلمرو جماهیریه پیشین شوروی! 23 اپريل 2005 در شهر 500 هزار نفری ويلنيوس پایتخت لیتوانیای 2 میلیون و هشتصد هزار نفری واقع در منطقه بالتيك برگزار شد و از روسيه خواست كه موافقت كند هر وقت كه لازم باشد آن اتحادیه (ناتو) بتواند نيروهايش را از طريق خاك آن كشور جا به جا كند!. ناتو ـ اتحادیه نظامی غرب كه دهها سال هدفش انهدام قدرت مسکو و بلوك شرق و به گوشه راندن مارکسیسم بود پس از فروپاشی شوروی نيز به رغم قول و قرارهای سابق همچنان به گسترش خود ادامه داده است و اقمار سابق دولت مسکو (اعضای پیمان منحله ورشو) و سه جمهوری پیشین شوروی واقع در ساحل بالتیک عضو این پیمان شده اند و در سال 2023 فنلاند که زمانی یک دوک نشین روسیه بود و مرز طولانی مشترک دارند. ناتو از دهه دوم قرن 21 تلاش کرد که گرجستان و اوکراین را نیز به عضویت خود درآورد و روسیه را در محاصره قرار دهد.
     ناتو كه طبق توافق (توافق ريگن و گورباچف)، قرار بود پس از انحلال پيمان ورشو (بلوک شرق) به يك سازمان سياسي تبديل شود، فعالیت نظامی خودرا گسترش داده و حتی جهانی کرده است به گونه ای که آرژانتین هم می خواهد که عضو آن شود! که اصحاب نظر این برنامه و اقدام ناتو را زیاده طلبی خوانده و گفته اند که زیاده طلبی ها نقطه بازگشت را نزدیک می سازد.
    به اظهار این صاحبنظران، اگر یلتسین و جانشینان او مصوّبه پارلمان روسیه مبنی بر غیرقانونی بودن انحلال جماهیریه را امضاء کرده بودند که بدون انجام رفراندم سراسری و تنها به اراده سه نفر منحل شده بود، ناتو پای بر قلمرو شوروی پیشین نمی گذارد و در همان پایگاهها که با پول و زحمتکشی روس ها در بالتیک ساخته شده اند مستقر نمی شد
.
    تفسیرنگاران در نیمه قرن 20 و در پی شکسته شدن انحصار سلاح اتمی نوشته بودند که وجود اتحادیه نظامی چند کشور دارنده سلاح اتمی در برابر اتحادیه نظامی و یا کشور اتمی دیگر عملی خلاف منطق و عقل سلیم است زیراکه جنگ اتمی، فاتح و مغلوب ندارد، طرفین نابود می شوند.
     دونالد ترامپ زمانی که خودرا برای انتخابات نوامبر 2016 ریاست جمهوری آمریکا نامزد کرده بود گفته بود که «ناتو» اتحادیه ای است «کهنه شده» و بی اثر. این اتحادیه، زمانی که دولت مسکو سلاح اتمی نداشت برای مقابله با آن ایجاد شد که آن دولت اتمی شد و بعد هم تغییر لباس داد. آیا حساب کرده اید که اگر روسیهِ کنوني مدعی یک عضو ناتو شود و یا بهانهِ تعرض بدست آورَد چه وضعیتی پیش خواهد آمد؟، این روسیه به تنهایی معادل همه کشورهای دیگر سلاح اتمی دارد ـ حدود 6 هزار و نیروهای نظامی متعارف آن هم از هر یک از اعضای اروپایی ناتو بیشتر است و فاصله آمریکا از اروپا بیش از 3 هزار مایل (5 هزار کیلومتر) است که کمک رسانی سریع نظامی متعارف (غیر اتمی) کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
امر و نهي كردن بانو رايس به وزير امور خارجه روسيه در بهار 2005، به روايت پراودا
22 اپريل 2005 پراودا در اديشن انگليسي و آنلاين خود درباره ديدار وزير امور خارجه وقت ايالات متحده، بانو رايس از مسكو و مذاكره با وزير امور خارجه روسيه تفسيري انتشار داده بود.
     از نوشته پراودا چنين بر مي آمد؛ به رغم اين كه گفته شده بود رايس كارشناس امور روسيه است و زبان روسي مي داند، وي بر اين زبان مسلط نيست و طرز برخورد و چگونگي رفتار با روس ها را هم نمي داند. بانو رايس در اين ديدار، به وزير امور خارجه روسيه گفته بود: "من (بانو رايس) مخالف تمركز امور روسيه در كرملين هستم!". پراودا كه به صورت يك روزنامه مستقل (نه، حزبي) عمل مي كند ضمن درج این جمله از اظهارات بانو «رايس» که در بالا آمده است نوشته بود: "بايد به اين وزير امورخارجه كه قاعدتا بايد يك ديپلمات باشد و نزاكت ديپلماتيك را رعايت كند گفته شود كه امور روسيه به او چه مربوط است كه بخواهد و يا نخواهد ....". پراودا اضافه كرده بود وزير امور خارجه روسيه به رايس گفته بود كه حاضر به شنيدن اين عبارت نيست که یک پاسخ نَرم ـ دیپلماتک ـ تلقی شده است.
     پراودا همچنين نوشته بود: رايس دولت روسيه را متهم به كنترل مطبوعات این کشور مي كند. او باید می دانست كه ما منابع اخبارمان را چك و سپس نقل مي كنيم، ما مطالب را نمي پيچانيم، ما بي جهت چيزي را بزرگ نمي كنيم، ما مطالب را همچون قلاب ماهيگيري به سوي مخاطبان رها نمي كنيم كه ندانسته به دام افتند و بي خبر هرچه را كه مي گوييم و تلقين مي كنيم بپذيرند و باور كنند. ما ميان خبر و مطالب محرمانه دولت فرق قائل مي شويم، منافع عمومي را درنظر مي گيريم و ....
Lavrov بی اعتناء به بانو Rice

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در اعتراض به برائت كوفي عنان - داستان سوء استفاده در برنامه نفت در برابر غذا (درعراق)
دو تن از بازرسان آمريكايي مامور رسيدگي به اتهام فساد مالي و بده ـ بستان در كار فروش نفت عراق موسوم به «نفت در برابر غذا» از كار خود كناره گيري كردند و به رسانه ها گفتند كه به گزارش كميسيون رسيدگي به اين امر كه كوفي عنان (دبيرکل سابق سازمان ملل) را دور زده و عملا او را مبرّا دانسته معترض هستند.
    به گزارش تفسيرگونه مورخ 22 اپريل 2005 شبكه تلويزيوني «ان. بي . سي» آمريکا، اين دو بازرس ـ «رابرت پارتن» افسر سابق اف. بي. آي. و بانو «ميراندا دانكن» نوه ديويد راكفلر ميلياردر معروف ـ گفته بودند که برنامه فروش نفت و خريد غذا كه زير نظر سازمان ملل صورت گرفته بود تا سال 2005 حدود 64 ميليارد دلار معامله داشت. پسر عنان يكي از متهمان به سوء استفاده از مقام پدرش بوده كه توانسته با اِعمال نفوذ، شركت سويسي را كه در آنجا استخدام بوده از مقاطعه كاران اين برنامه قرار دهد و ....
     پارتن گفته بود: كميسيون رسيدگي به اتهام فساد در «برنامه غذا در برابر نفت» كه رياست آن با رئيس سابق شوراي ذخيره فدرال (آمريكا) است نسبت به عنان نظر مساعد داشته و كشفيات آن دو نفر بر ضد او را ناديده گرفته و لحن گزارش، بسيار نرم و در تنظيم آن ملاحظه در كار بوده است. به اظهار پارتن، پسر عنان در كانون رسيدگي قرارداشت، ما گزارش لازم را داديم ولي كميسيون نتيجه ديگري از آن گرفت. پارتن همچنين گفته بود: "چرا بايد در گزارش، نام عنان را حذف مي كردند؟!، اصطكاك منافع همه جا به چشم مي خورد و ....".
    در پي انتشار اين اعتراض، يك سخنگوي دولت آمريكا اعلام كرد كه «گزارش» قطعي نبوده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
کُپی تیترهای صفحات اول شماره های چهارم اردیبهشت 1403 چند روزنامه

    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 23 آوريل
  • 0:   توتموس سومTuthmose III در چنين روزي (طبق محاسبات تقويمي!) در سال 1479 پيش از ميلاد به عنوان ششمين فرعون سلسله هجدم مصر باستان زمام امور اين كشور را به دست گرفت، ولي چون مادرش ملكه (زن اصلي فرعون متوفا) نبود؛ تا با خواهر خود كه از ملكه (زن اصلي فرعون) به دنيا آمده بود ازدواج نكرد!، پادشاهي او برسميت شناخته نشد. وي كه گورش در وادي فراعنه (لوكسور) به دست آمده است در طول سلطنت خود سوريه و سودان (نوبي) را تصرف كرد و بر قلمرو مصر افزود. تصوير زير، روكش جسد توتموس را كه به دست آمده است نشان مي دهد. معمولا اين روكش ها به شكل صاحب جنازه ساخته مي شد و المثناي او بود:


  • 34:   طبق محاسبات اسحق نيوتن، مسيح در اين روز (23 اپريل) مصلوب شده است. در اين كه كدام روز از ماه آپريل اين حادثه روي داده نظرات مختلف است.
        
  • 1348:   دادن لقب شواليه Knighthood (سِر) در انگلستان برقرار شد.
        
  • 1635:   نخستین مدرسه دولتی (Public School) در آمریکای شمالی در شهر بوستون واقع در ایالت ماساچوست آغاز بکار کرد.
        
  • 1838:   نخستين كشتي كه با قوه بخار حركت مي كرد عرض اقيانوس اطلس را طي كرد و از اروپا خود را به نيويورك رسانيد.
        
  • 1867:   ويكتوريا پادشاه انگلستان و ناپلئون سوم پادشاه فرانسه ــ هر دو ــ طرح ساختن تونل درياي مانش را رد كردند كه در نيمه دوم قرن 20 ساخته شد.
        
  • 1891:   يهوديان از مسكو اخراج شدند.
        
  • 1898:   دولت اسپانيا پس از دريافت التيماتوم دولت آمريكا بر سر كوبا متقابلا به ‌آن دولت اعلان جنگ داد.
        
  • 1922:   (1311 هجري): فيصل پادشاه ساخت انگلستان در عراق براي يك ديدار رسمي و ملاقات با رضاشاه پهلوي وارد خاك ايران شد.
        
  • 1928:   23 اپریل زادروز شرلی تمپل Shirley Temple ـ بانوی هنرمند ـ دیپلمات است که از 3 سالگی وارد دنیای فیلم و سینما شده بود و در آن سن با بازی در فیلم و ایفای نقش، چشم جهانیان را خیره کرده بود. وی که در سال 1928 در کالیفرنیا به دنیا آمده بود دهم فوریه 2014 از بیماری سرطان درگذشت.
        شرلی که از میانسالی وارد سیاست شده بود زمانی نماینده آمریکا در سازمان ملل، سفیر آمریکا در غَنا و چک اسلواکی بود و مدتی نیز دستیار وزیر امورخارجه و مسئول دادن مشورت در زمینه امور دیپلماتیک به رئیس جمهوری. شرلی یک بانوی محافظه کار و از فعالان حزب جمهوریخواه آمریکاه بود.
    شرلی تمپل در مراحل مختلف: از هنر تا سیاست

  • 1941:   ارتش يونان تسليم شد و اين كشور به تصرف آلمان در آمد. کابينه و مقامات ارشد يونان به جزيره «کرِت» در مديترانه نقل مکان کردند و دولت انگلستان پادشاه يونان را با هواپيما به مصر منتقل كرد.
        
  • 1941:   دولت يوگوسلاوي ساقط شد. شهر بلگراد پايتخت يوگوسلاوي چند روز پيش از اين به دست آلمان افتاده بود.
        
  • 1949:   شهر نانژينگ به دست نيروهاي مائو افتاد.
        
  • 1952:   کار کشيدن خط لوله انتقال نفت عراق از كركوك به بانياس سوريه (ساحل مديترانه) پايان يافت.
        
  • 1956:   ديوان عالي آمريكا راي داد كه جدايي نژادي در اين كشور مغاير قانون اساسي است.
        
  • 1965:   دولت مسکو نخستين ماهواره مخابراتي خود را در مدار زمين قرارداد.
        
  • 1967:   دانشجویان دانشگاه کلمبیا (واقع در شهر نیویورک) به نشانه اعتراض به ادامه جنگ ویتنام، این دانشگاه را اشغال و کلاس های درس را تعطیل کردند.
        
  • 2007:   بوریس یلتسین که در سمت ریاست جمهوري روسیه به اتفاق سران اوکراین و بلاروس، جماهیريه شوروی را با روشی خلاف استاندارد جهانی (رفراندم سراسری) منحل کرد در 76 سالگی درگذشت.
        وی که شدیدا اعتیاد به الکل داشت همچنين حزب کمونیست شوروی را که خود از نردبان آن بالا رفته و دارای مقام شده بود منحل کرد.
        
  • براي اطلاع



     

    روزنامک


    اِدیشن(نسخه) آنلاین مجله جهانی «روزنامک» که به شماره ثبت 25178/92 ثبت شده است حاوی «دستچینِ رویدادهای روز و گذشته - تاريخ» و چشم انداز فردا از دیدگاه اصحاب نظر و شخص ناشراست.
     همچنین نظرات، تجربه، مشاهدات و خاطرات (کارنامک) نوشیروان کیهانی زاده ـ روزنامه نگار و تاریخ نویس 78 ساله ـ با هدف ارتقاء دانش مخاطبان، سطح آگاهی ها و مدنیّت برای داشتن دنیایی بهتر و کمک فرهنگی به کاهش مسائل جوامع، بشریّت و پیشگیری از اشتباه با این شعار: توانایی محصول دانایی است و «دانستن» حق انسان.
    «روزنامک» که از نوامبر 2003 (21 آبان 1982) به صورت یک وبسایت، با هدف آموزش عمومی و خبر و نظررسانی ایجاد شده بود. شماره یکم نسخه چاپی روزنامک نيز در اپريل 2014 (ارديبهشت 1393) در تهران منتشر شد و انتشار آن ادامه يافته است.

    نسخه آنلاين: www.rooznamak.com

    نسخه چاپی: www.rooznamak-magazine.com


     




     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com