بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

کشور من و تو مهد سوژه هاست......

شهرام شکیبا در آخرین یادداشت خود:


وقتی ستون طنز کسی روبه‌راه شد

یعنی که زندگانی وی روسیاه شد

با این ستون، درآمده از جایی پیر ما

ای بی‌خبر ز محنت کار خطیر ما

شلوارها درآمده از پا هزارها

این‌جا گدا شدند چه سرمایه‌دارها

قارون از این معامله بدبخت می‌شود

البرز چون کویر حلب تخت می‌شود

یک دست توبه‌نامه و یک دست رونوشت

فرجام آن‌که طنز سیاسی و رو، نوشت

چون متهم به جیره‌خوری از اجانبی

فی‌الجمله نیست شغل شریف و مناسبی

بر این اساس بنده سیاسی نمی‌شوم

سرگرم سوژه‌های اساسی نمی‌شوم

کلاً من و ستونِ بوتون و اشاره‌ها

ایهام‌ها، مغازله ها، استعاره‌ها

ماییم و بلبل و گل و این‌جور چیزها

ما را چه کار با رؤسا پشت میزها

ماییم و ساعتی گذرا در کنار جوی

ما را چه کار با وزرا در کنار جوی؟

از ترس، از هراس، ز وحشت، ز خوف و بیم

ما مستقیم بر سر موضع نمی‌رویم

*

توفان سوژه‌هاست که منظوم کردنی‌ست

در این میان کدام یکی زوم کردنی‌ست

یک روز سوژه وضع گرانی‌ست فی‌المثل

روز دگر تقلب زنبور  در عسل

یک روز جایگاه من و ما در این جهان

روز دگر سقوط مسافر از آسمان

یک روز معضلات پس و پیش ازدواج

روز دگر نداری و اندوه و احتیاج

یک روز دختران فراری که شد زیاد

روز دگر بلای جهانسوز اعتیاد

بار دگر که فهم و کمال و کیاست است

موضوع، بلبشوی جهان سیاست است

مردی که زن شده‌ست و عمویی که حامله است

خواننده‌آی که با همه پای معامله است

هر چند کشور من و تو مهد سوژه‌هاست

آن سوژه‌ای که چاق نسازد چپق کجاست؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مهرداد یکشنبه 3 مرداد 1389 ساعت 10:31 http://boudan.blogsky.com/

وقتی با جان رفتی نیندیشی از نشیب و فراز . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد