بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

عید آمد...

عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری نستاندیم
دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز
از بیدلی آن را زدر خانه برآندیم
هر جا گذری غلغله ی شادی و شور است
ما آتش اندوه به آبی ننشاندیم
آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما
پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم
احباب کهن را نه یکی نامه بدادیم
و اصحاب جوان را نه یکی بوسه ستاندیم
من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر
سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم
صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند
ما این خرک لنگ زجویی نجهاندیم
ماننده افسونزدگان، ره به حقیقت
بستیم و جز افسانه ی بیهوده نخواندیم
از نه خم گردون بگذشتند حریفان
مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم
طوفان بتکاند مگر "امید" که صد بار
عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم

                                                                    مهدی اخوان ثالث-اسفند 1343

انا لله و انا علیه راجعون

در روزهای پایانی سال 90 فوت نابهنگام استاد جلال ذوالفنون غم عظیمی بر دلمان نشاند.

استاد جلال ذوافنون نوازنده ی بزرگ سه تار و آهنگسازی بزرگ بود که شاگردان بزرگی را پرورش داد و نقش بسزایی در اقبال مردم به سه تار داشت.

پ ن: موسیقی زمینه از آثار خود استاد است.

زمستان

با بارش برفی که اینجا داریم امسال باید بجای تبریک نوروز و آمدن بهار،کریسمس را تبریک بگوییم.

بعدنوشت:جالب اینجاست که بدونین هدیه ی بابانوئل هم امروز رسید دستم.همون 50 هزار تومنی که تو مسابقه ی کتابخوانی برنده شده بودم.

این هم از ماجرای طرح سوال

بالاخره سوال از رئیس جمهور هم در صحن علنی مجلس پرسیده شد و به اصطلاح تابوی سوال از یک رئیس جمهور در تاریخ نظام جمهوری اسلامی شکسته !اما نکته مهم اینست که آقای احمدی نژاد در پاسخهایش همچنان بر مواضع قبلی خودشان که در گذشته بیان کرده بودند ایستادگی کردند و عملا جواب درستی به سوالات ندادند و بگونه ای توپ را در میدان مجلس انداختند و انواع اتهامات را به نمایندگان وارد کردند.و با تکرار چندین باره ی جمله ی"میخواهیم این شب عیدی دور هم باشیم و دارم شوخی میکنم" و ادبیاتی کوچه بازاری، مجلس و طراحان سوال را، آنهم از تریبون مجلس به سخره گرفتند.

نه شرقی، نه غربی، فقط جمهوری چینی !

توسط متخلف‌ترین و قانون شکن‌ترین دولت تاریخ ایران رقم خورد.
ترکمانچای ارزی، معادل با یارانهٔ دوسال ۷۰ میلیون ایرانی
به گزارش بازتاب، سه سال قبل مطابق با یک قرار داد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور مى گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سى هاى خرید کالاى چینى براى ایران استفاده گردد. بنابر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آنکه پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه مى دارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهاى مختلف مى تواند تبدیل کند. یکى از نکات جالب و البته تاسف بار در این قرارداد، این بوده است که دولت چین، هیچ گونه تعهدى نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوى یا عمدى دولت چین بخشى از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهاى ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است. اما ترکمانچاى بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و سایر مفاد قرارداد عجیب‌تر است؛ از جمله اینکه دولت چین براى افتتاح ال سى یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالى که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران مى کند که امرى عجیب و کم سابقه در بانکدارى جهان است. این موضوع به این معناست که فروشنده در حالى که مبلغى بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهى بر روى مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهاى قبل ۴ درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلى به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلى میلیارد‌ها دلار مى شود. محور سوم این قرارداد ترکمانچاى، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه گذارى شده است و گفته مى شود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است. به بیان دیگر، ۲۵ میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین است، اما به جاى پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینى به عنوان بیمه و ریسک دریافت مى شود.
یک پیشنهاد به آقایان دارم و آن اینست که رسما اعلام کنند ایران به استعمار چین درآمده . راستی یک سوال کفن پوشان کجایند؟!