بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

۲۸ مرداد کودتا یا وارونه کردن حقیقت

در بین کارشناسان مسائل سیاسی و تاریخی کسانی هم هستند که به عملکرد مصدق در دوران نخست وزیری اعتراضاتی را داشته ند.این اعتراضات هم به نوع ملی کردن صنعت نفت توسط مصدق مربوط می شود و هم نوع برکناری او از نخست وزیری را دربر می گیرد که آیا کودتا بوده یا خیر؟

دکتر پیروز مجتهدزاده یکی از این افراد است در ذیل آخرین گفت و گوی ایشان با روزنامه خبر آورده شده است.

چرا ملی شدن صنعت نفت به ملت ضربه زد؟  
ملی شدن صنعت نفت به ملت ایران از نظر سیاسی ضربه نزد، بلکه در یک سناریوی ساختگی در ضربه زدن به انگلیس سبب تهییج شوونیزم دائی جان ناپلئونی در میان بسیاری از ایرانیان شد. ملی شدن صنعت نفت به سبک و سیاقی که مصدق با تعصب به ثمر رساند به منافع ملی ایران لطمات شدیدی وارد کرد. آقایان جبهه به اصطلاح ملی که مدام صحبت از نادیده گرفتن قانون اساسی از سوی حکومت پهلوی دارند، البته در مصلحت خود نمی‌بینند که اقرار کنند رهبران آنان مرتکب بزرگترین لطمات به قانون اساسی مشروطیت شدند. آقایان روشن نکردند که مقتدا و پیشوای بزرگشان مصدق که همه اصول قانون اساسی را زیر پا لگد مال کرده بود، در حرکتی سینه خیز هر سه قوه در قانون اساسی مشروطه که ارکان اصلی «حکومت= نظام حکومی» شمرده می‌شوند - یعنی قوای قضائیه، مقننه و مجریه- را سرنگون کرد و با این اقدام در عمل مرتکب «کودتا» شد که به معنی سرنگون کردن حکومت است. آنان برای تحریف اندیشه نسل‌های جوان ایرانی "اتا" را دولت ترجمه کردند و کودتا را سرنگون کردن دولت وانمود ساختند. در حالی که اتا etat به فرانسه یا استیت state به انگلیسی به معنی نظام حکومتی یا ساختار سیاسی کشور است و آقای مصدق رئیس حکومت نبود که علیه‌اش کودتایی صورت گیرد. او نخست‌وزیر و رئیس دولت بود که با اقدامات خود، به ویژه تعطیل کردن مجلس شورای ملی مشروعیت پارلمانی و قانونی دولت خود را از بین برد و برای چند روز، به ویژه پس از دریافت و پذیرفتن حکم قانونی عزل خود، به صورت یک دولت یاغی ادامه حیات داد که می‌بایستی به هر صورتی که بود سرنگون شود ولو به کمک کرمیت روزولت آمریکایی.

ولی افتخار اصلی مصدق به عنوان پیش برنده ملی شدن صنعت نفت در ایران بسیار پررنگ است!
علیرغم مخالفت همه اعضای نهضت ملی کردن، مصدق نفت ایران را به گونه‌ای ملی کرد که کشور ما حقوق مسلم خود را از همه دارایی‌های بین‌المللی شرکت نفت ایران و انگلیس، به ویژه در صنایع نفتی عراق و لیبی و کویت و قطر و بریتانیا به اضافه پالایشگاه هایی که در گوشه و کنار دنیا داشت از دست داد. آخرین پیشنهاد (پیشنهاد مشترک) آمریکایی - انگلیسی همه حقوق ایران، در داخل و خارج از کشور را در اختیار ایران می‌گذاشت اگر مصدق از کلمه«ملی شدن» صرف نظر می‌کرد تا دیگر دارایی‌های بریتانیا در خاور میانه ملی نشود. ولی آقای مصدق در یک لج بازی حیرت انگیز که یارانش و متخصصان امور نفتی ایران نامش را «اشتباه» می‌گذارند، تصمیم گرفت آن پیشنهاد سازنده را نادیده گیرد و با لج بازی انگلیس را شکست بدهد. این لج بازی تاریخی جای تردیدی باقی نمی‌گذارد که او به دنبال یک پیروزی اقتصادی برای تأمین منافع ملی ایران نبود، بلکه به دنبال یک پیروزی سیاسی در برابر بریتانیا به بهای نابود کردن بیش از نیمی از آنچه که حق ایران از صنایع نفتیش بود. قطعاً هدفش این بود که در مقام شکست‌دهنده انگلیس وجیه المله یا قهرمان ملی شود و تا بتواند قانون اساسی کشور را سرنگون سازد، دیوان عالی کشور را منحل کرد و قوه قضائیه را سر برید، مجلس سنا را منحل کرد و مجلس شورای ملی را تعطیل نمود و این گونه قوه مقننه را سرنگون ساخت و با سرنگون کردن قوه مقننه قوه مجریه را از مشروعیت پارلمانی انداخته و «کودتا» به معنی واقعی را به ثمر رساند. ولی آقایان جبهه به اصطلاح ملی به اشاره دموکرات‌های آمریکایی این کودتای ضد قانون اساسی کشور را «دموکراسی» نامیدند و دولت یاغی را تنها دولت دموکراتیک ایران اعلام کردند و نظام حکومتی وقت را غیر قانونی دانستند و برای جا انداختن همه این قانون شکنی‌ها در دید نسل‌های آینده شروع کردند به وارونه نوشتن تاریخ

شخصیت دیگری که مخالف بوجود آمدن کودتا در 28 مرداد 1332 است کسی نیست جز دکتر محمود کاشانی فرزند آیت الله کاشانی.

انحلال مجلس هفدهم مهمترین ضربتی است که به ارکان نهضت ملی ایران وارد شده و همه پژوهشگران، این اقدام خائنانه را عامل اصلی ناکام ماندن و سقوط نهضت ملی ایران دانسته‌اند.

ائتلاف مصدق با حزب توده روسی ـ انگلیسی و وارد ساختن این حزب نیرومند وابسته به بیگانه به صحنه سیاسی کشور و مقابله دستگاه دولتی و عوامل حزب توده با نیروهای مذهبی و میهن‌‌دوست که پایه‌گزاران نهضت ملی ایران بوده‌اند نباید و نمی‌تواند نادیده انگاشته شود.

ترور شخصیت آیت‌آلله کاشانی و یاران او در مجلس که پایه‌گزاران نهضت ملی ایران و نیروی ایستادگی اصلی در برابر طمع‌ورزی‌های بیگانگان بوده‌اند از سرفصل‌های این رویدادهاست. پس از صدور فرمان‌های عزل و نصب از سوی شاه نیز که روزهای 23 و 24 مرداد 1332 به زاهدی و مصدق ابلاغ گردید. اسناد و مدارکی در دست است که نشان می‌دهد مصدق برای تسلیم قدرت دولتی به زاهدی زمینه‌چینی کرده و بدون همکاری مصدق به قدرت رسیدن زاهدی غیرممکن بوده‌ است.

زرگ‌نمایی نقش اشخاصی چون سرهنگ نصیری که تنها مأمور ابلاغ فرمان‌های عزل و نصب مصدق و زاهدی بوده و یا نقش اراذل و اوباش و یا شخصی چون شعبان جعفری که از روز 9 اسفند 1331 تا بعدازظهر 28 مرداد 1332 در زندان بوده است و پس از به قدرت رسیدن زاهدی و استقرار وی در ساختمان شهربانی کل کشور و به دستور زاهدی از زندان آزاد شده چیزی جز فرافکنی نقش ویرانگر مصدق در این دوران و ادامه تبلیغات مسموم 50 سال گذشته نیست. هدف از این بزرگ‌نمایی هم پنهان ساختن مداخله انگلیس و آمریکا و عواملی داخلی آنان در براندازی نهضت ملی ایران است.

به پیوست نسخه‌ای از مقاله‌ای را که در خرداد ماه سال 1381 در زمینه مداخله انگلستان و آمریکا در براندازی نهضت ملی ایران به ویژه رویداد‌های تیر و مرداد سال 1332 در دانشگاه اکسفورد ارائه شده است توجه کنید.

پیوست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد