بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

هشتم آبان روزی که قیصر شعر ایران از میانمان رفت...

گرچه من می‌شکنم در خود یکسر، قیصر!
مرگ حق است، تبسّم کن و بگذر، قیصر!
مرگ، پایان کبوتر نیست، وقتی بی بال
تا خدا پل زده‌ای مثل کبوتر، قیصر!
نام تو شهره تر از قاف شده ست ای سیمرغ
باز هم پر بگشا در خود بی پر، قیصر!
مرگ مرگ است ولی مرگ تو مرگی دگر است
داغ ، داغ است ولی داغ برادر... قیصر!
راستی مرگ چه جوری ست؟ مرا می‌بینی؟
 چه خبرداری از عالم دیگر، قیصر!؟
نقدهایت همه غوغا بود غوغا، "سید"!
شعرهایت همه محشر بود ، محشر، قیصر!
جامة خاک به تن کردی و یادم آمد
از شب خون، شب آتش، شب سنگر، قیصر!
شعرهای تو همه معنی قرآن بودند
"آیه" ای داری چون سورة کوثر، قیصر!
تیغ می‌چرخد و من سینه زنان می‌گریم
در دلم هلهلة حیدر حیدر، ‌قیصر!
پیش تر از من دلتنگ گذشتی ، بگذر
ما همه می‌گذریم آخر از این در، قیصر!            
                                           علیرضا قزوه

قیصر امین پور در دوم اردیبهشت ۱۳۳۸ در یکی از روستاهای دزفول به دنیا آمد.استاد دانشگاه الزهرا و تهران بود.موفق به کسب جایزه نیما در سال ۶۸ شد.سال ۱۳۷۶ از دانشگاه تهران دکترا گرفت..طوفان در پرانتز ، منظومه ظهر روز دهم ، مثل چشمه، مثل رود ، بی‌بال پریدن  و به قول پرستو . «آینه‌های ناگهان» ، «گزینه اشعار»  و مجموعه شعر «گلها همــه آفتابگردان‌اند» ،«دستور زبان عشق» (۱۳۸۶، مروارید) از جمله آثار اویند. در سال ۸۶ در بیمارستان دی درگذشت.

ناگفته هایی از زندگی «قیصر شعر ایران» از زبان معلم ادبیاتش
نظرات 11 + ارسال نظر
مهتاب پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 12:20 http://parande-man.blogsky.com/

سلام

ممنون از شما که همیشه به یاد بزرگان و مشاهیر این مرز و بوم هستید.

بنا بدلایلی از علیرضا قزوه خوشم نمی آید.
اما دست شما درد نکند و خسته نباشید

علیکم السلام
اگه بخواین عوضش می کنم

مهتاب پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 12:25 http://parande-man.blogsky.com/

سلام

مطالب قبلی را هم خواندم واقعا عجب پهلوان پنبه ای ما داریم

در مورد تحریم نمایشگاه هم .......

Mr.Erfan پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 14:20 http://worldfun.blogsky.com

سلام
ممنون که افتخار دادی سر زدی بهم
تصادف کرده بودم نبودم!
از این به بعد هستم در خدمتتون!
بازم از این کارا بکن! (سر بزن بهم)
خوشالم می کنی!
قربانت

یه دونه ای

بهنوش پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 14:45 http://hasratedidar.blogsky.com

سلام ممنونم بهم سر زدی

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن . کسی هست که

عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست .

اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد .

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت .

و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف می زنند.

باور کن که با او هرگز تنها نیستی. فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی

ابوالفضل پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 19:16 http://mosed.blogsky.com/

دست طلا سینا جان. ممنون از یادآوریت

دیوونه مهربون پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 19:54

سلام خوب شد یادم انداختی ممنون. یادم بمونه از حلق بچه ها تحقیق بکشم بیرون در مورد امین پور
خدا رحمتش کنه
کاش تو کتابای درسی وقتی اسم این شعرا و نویسنده ها رو میاوردن یه توضیح دو خطی هم می نوشتن. بچه های ابتدایی هم می فهمن.چرا کسی نمی خواد اینو متوجه بشه؟

خانم معلم
فقط طوری ازشون کار بکش که همیشه قیصر تو یادشون بمونه

حسام جمعه 7 آبان 1389 ساعت 11:23 http://WWW.NOTEFALSE.BLOGFA.COM

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم... ولی دل به پاییز نسپرده ایم
آپم رفیق

محمد جمعه 7 آبان 1389 ساعت 13:05 http://galam.blogsky.com

سلام
ببخشید که نتونستم بهت سر بزنم.مدتیه اینترنتم قطع شده بود.
ضمنا شعرت هم جالب بود.

مهتاب شنبه 8 آبان 1389 ساعت 14:51 http://parande-man.blogsky.com/

سلام دوست عزیز

با یادآوری شما من هم یک پست را به ایشان اختصاص دادم

منتظر حضور سبزتان هستم

shaparak یکشنبه 9 آبان 1389 ساعت 21:52 http://me20r10ma.blogsky.com/

سلام...
شعراشو دوست داشتم...
مخصوصا مخصوصا این شعرش.....
یعنی شعر مورد علاقم...


آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست

حق با سکوت بود ،صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند

تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده دردلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد،کس به داغ دل باغ ،دل نداد

ای وای،های های عزا در گلو شکست

"بادا "مباد گشت "مباد ا"به باد رفت

"آیا "زیاد رفت و"چرا "در گلو شکست

فرصت گذشت وحرف دلم نا تمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم

بغضم امان نداد وخدا ... در گلو شکست...



ممنون از شما...

سلام
آری ایشان یکی از بهترین ها بودند و خصوصیت سبک شعریشان همان به روز و اجتماعی بودنش بود

حمید دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 23:44 http://paeez12.blogfa.com

سلام...سپاسگزارم دوست عزیز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد