بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

باز هم ماه محرم شد بازهم دلها پریشان شد

نمی دانم چه سری در کلام دکتر شریعتی هست که انسان رو به خودش جذب می کنه !وقتی فایل صوتی سخنرانی ایشون در حسینیه ارشاد رو داشتم گوش می کردم یک لحظه موهایتنم سیخ شدو بیش از پیش به این نکته پی بردم که الحق دکتر شریعتی نقش بسیار بزرگ و غیر قابل انکاری رو در ایجاد هیجانات درونی برای جوانان پیش از انقلاب داشتن.قسمتی از سخنرانی با عنوان "شهادت" این شهید بزرگوار رو که بی ارتباط با ماه محرم نیست رو براتون آوردم.

          اکنون شهیدان مرده اند و ما مرده ها زنده هستیم.شهیدان سخنشان را گفتند و ما کرها مخاطبشان هستیم٬ آنها که گستاخی آن را داشتند که – وقتی نمی توانستند زنده بمانند- مرگ را انتخاب کنند ٬ رفتند . ما بی شرمان ماندیم ٬ صدها سال است که مانده ایم و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما –مظهر ذلت و ذبونی – بر حسین (ع) و زینب(س) – مظهر حیات و عزت- می گرییم٬و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.امروز شهیدان پیام خود را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.

در فرهنگ ما٬ در مذهب ما٬ در تاریخ ما٬ تشیع ; عزیزترین گوهرهایی که

بشریت آفریده است٬ حیات بخش ترین ماده هایی که به  تاریخ٬ حیات و تپش و تکان می دهد و خدایی ترین درسهایی که به انسان می آموزد که می تواند تا "خدا" بالا رود٬ نهفته است و میراث همه این سرمایه های الهی به دست پلید ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است.

ما وارث امانت هایی هستیم که با جهادها و شهادت ها و با ارزش های بزرگ انسانی٬ در تاریخ اسلام فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش تا برای بشریت نمونه باشیم."و کذالک امه وسطا لتکونو شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا " خطاب به ماست.

ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان امتی بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص)برای ما نمونه و شهید باشد.زسالتی به این سنگینی٬ رسالت حیات و زندگی و حرکت بخشیدن به بشریت٬ برعهده ی ماست٬ که زندگی روزمره مان را عاجزیم !

خدایا این چه حکمت است؟

و ما که در پلیدی و منجلاب زندگی روزمره جانوریمان غرقیم باید سوگوار و عزادار مردان و زنان و کودکانی باشیم که در کربلا برای همیشه٬ شهادتشان و حضورشان را در تاریخ و در پیشگاه آزادی به ثبت رسانده اند.

خدایا این باز چه مظلومیتی بر خاندان حسین؟

اکنون شهیدان کارشان را به پایان رسانده اند و ما شب شاام غریبان می گرییم و پایانش را اعلام می کنیم و می بینیم چگونه در جامه گریستن بر حسین و عشق به حسین٬با یزید همدست و همداستانیم؟! او که می خواست این داستان به پایان برسد.

....یک حاکم است بر همه تاریخ٬ یک ظالم است که بر تاریخ حکومت می کند٬ یک جلاد است که شهید می کند و در طول تاریخ٬ فرزندان بسیاری قربانی این جلاد شده اند و زنان بسیاری در زیر تازیانه های این جلاد حاکم بر تاریخ٬ خاموش شده اند و به قیمت خونهای بسیار آخور آباد کرده اند و گرسنگی ها و بردگی ها و قتل عام های بسیار در تاریخ از زنان و کودکان شده است و از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان٬در همهی زمانها و همه نسلها.

اکنون حسین با همه هستی اش آمده است تا در محکمه تاریخ در کتار فرات شهادت بدهد:شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاریخ..شهادت بدهد به نفع محکومان این جلاد حاکم بر تاریخ.شهادت بدهد که چگونه این جلاد ضحاک٬مغز جوانان را در طول تاریخ می خورده است.با علی اکبر شهادت بدهد !

و شهدت بدهد که در نظام جنایت و در نظام های جنایت چگونه قهرمانان می مردند.با خودش شهادت بدهد !

و شهادت بدهد که در نظام حاکم بر تاریخ چگونه زنان یا اسارت را باید انتخاب می کردند و ملعبه حرمسراها می بودند یا اگر آزاد می ماندند باید قافله دار اسیرا باشند و بازمانده شهیدان٬ با زینبش !

و شهادت بدهد که در نظام ظلم و جور و جنایت٬جلاد جابر بر کودکان شیرخوار تاریخ نیز رحم نمی کرده است. با کودک شیرخوارش !

و حسین با همه ی هستیش آمده است تا در محکمه جنایت تاریخ به سود کسانی که هرگز شهادتی به سودشان نبوده است و خاموش و بی دفاع می مردند٬ شهادت بدهد.

اکنون محکمه پایان یافته است و شهادت حسین و همه عزیزانش و همه هستیش با بهترین امکانی که در اختیار جز خدا هست رسالت عزیم الهی اش را انجام داده است.

....یکی از بهترین و حیات بخش ترین سرمایه هایی که در تاریخ تشیع وجود دارد شهادت است.ما از وقتی که به گفته ی جلال"سنت شهادت را فراموش کرده ایم و به مقبره داری شهیدان پرداخته ایم٬مرگ سیاه را ناچار گردن نهاده ایم"و از هنگامیکه به جای شیعه علی بودن و از هنگامی که بجای شیعه حسین بودن و شیعه زینب بودن٬ یعنی پیرو شهیدان بودن; زنان و مردان ما عزادار شهیدان شده اند و بس٬ در عزای همیشگی مانده ایم !

نظرات 10 + ارسال نظر
آرمان سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 10:52

دکتر موهبتی بود برای ما. کی می خواهیم قدر بدانیم نمی دانم؟
داداش سینا کار شما آنقدر زیبا است که من بجای همه دوستان کمال تشکر دارم
ایام شهادت سالار شهیدان را نیز به شما تسلیت عرض میکنم

وقت گل نی
شرمنده نکن

1 سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 12:39 http://www.000.mihanblog.com

This is a Test.

دیوونه مهربون سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 13:08

ای باباااااااااااااااا من خودم ته بحرانم یکی رو میخوام منو دعا کنه چرا این جا شکلک گریه ی زار زار نداره؟
ولی خب ضرر نداره که دعا می کنم
شمام دعا بنما

اختیار داری

گل مریم سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 17:41

باز هم یه مطلب مفید و قشنگه دیگه! موفق باشید

قابل شما رو نداره

ابوذر اکبری سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 20:37 http://boghzebaroon.persianblog.ir

گل نازم یه ماه میشه

جلوه کردی توی قلبم

دیگه تو اون عمر و جونی

روح من امید و صبرم

امروز یک ماهه شدی تو

الهی صد سالِ خوشبخت

انتظار چشم نازت

عاشقونه وقت و بی وقت

گل من مهمون قلبم

صاحبِ خونه ی شادی

شاعرانه پا به پاتم

با همه عشقی که دادی

با تموم مهربونی

دنیا ساده ست چون جوونی

مثل لبخند میشه وقتی

قدر قلبتو بدونی ٢




توی چشمای قشنگت

من یکی خیلی کوچیکم

وقتی عشق من یه دنیاست

آره من همین یه تیکم

عزیزم دو ماهی رفت و

به همین زودی یه ساله

میگذره روزا و ماها

بعدِ اون فقط خیاله

فقط یه خاطره ی گم

ترش و شیرین و هزار تو

زندگی رسمش همینه

مهر و لطفتو بکن رو

خـدا گل کن تو تـرانـه

وقتی شوق تو نباشه

این ترنم عاشقانه

نور و امید رو می پاشه . . .

مهتاب سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 22:02 http://parande-man.blogsky.com

سلام دوست عزیز

یادش بخیر که سال قبل در وبلاگم همین سخنرانی را گذاشتم و کاملا با سخنان دکتر موافقم که بجای راه حسین فقط به عزاداری او اکتفا کرده ایم

این ایام بر شما هم تسلیت باد

علیکم اسلام
درست می فرمایید

مهتاب سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 22:04 http://parande-man.blogsky.com

با دلنوشته ای از ماه محرم به روزم و منتظر حضور سبزتان

فریناز سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 22:52 http://delhayebarany.blogsky.com

سلام
برام یه جرقه بود...
واقعا ممنون.....
این ایام را به شما تسلیت می گم

رازقی چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 01:17 http://www.me20r10ma.blogsky.com

کاش دکتر شریعتی هنوز زنده بود و یا حداقل یکی مثل ایشون وجود داشت...
شاید اون وقت هیچ وقت مثل امروز کر و کور و بی سواد و گمراه باقی نمی موندیم...

قرار بر این نیست که یک انسان تا ابد زنده بمونه کتاب ها و سخنرانی های ایشون هنوز هستش.
در ضمن شما به این نکته توجه داشته باشین از اونجایی که ما در تخریب و پرونده سازی استادیم معلوم نیست که اگه ایشون در زمان حال زندگی می کردن چه سرنوشتی داشتن

فریناز چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 15:17 http://delhayebarany.blogsky.com

در این مکتب که جوهر قلم از خون است بر تشنگی او و یارانش نگریند که حسین و وفادارانش قبل از شهادت از شرابی ناب مست بودند......

از دکتر شریعتی



درود بر شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد