آخه رنج و غم و درد به رخم تاخته بود
یاد یک خاطره یک برق نگاه مثل آه
دامنش را بگرفت شد قدم ها کوتاه
رنگ و رویم چو بدید رنگشو باخته بود
منو نشناخته بود،منو نشناخته بود
یک نگه کرد و گذشت........ دانلود با صدای علیرضا فریدون پور
دکتر صادق زیباکلام در دو روز مختلف با دو فرد مختلف در دو دانشگاه مختلف به مناظره در دو موضوع مختلف پرداخت.مناظره اول با حسین الله کرم با عنوان«نگرش صحیح به مساله آمریکا» و در دانشگاه شریف در نهم آبان صورت گرفت.مشروح اینجا
اما مناظره دوم در دانشگاه تربیت مدرس با عنوان "تسخیر لانه جاسوسی و سرانجام دانشجویان پیرو خط امام(ره) " و با حمید رسایی صورت گرفت.مشروح اینجا
"جان استوارت میل "(متفکر بریتانیایی قرن نوزدهم)را باید به درستی پدرخوانده اندیشه لیبرال دموکراسی دانست.دغدغه اصلی واضعین و نظریه پردازان نظام دموکراسی به مفهوم امروزی آن,طراحی بنیان های نظری دموکراسی و شکل اجرایی بود.اندیشمندان و فیلسوفان عصر خردگرایی و روشنگری قرون هفدهم و هجدهم همچون "لاک" و "روسو" ایجاد نظامی بر پایه انتخاب اکثریت مردم بود.نظامی که اگرچه منتخب اکثریت بود اما از دو طریق قدرت آن محدود می شد.نخست قانون اساسی و دوم برخوردار بودن از یک سری "حقوق طبیعی" که بیرون از حیطه نفوذ و اختیرات جکومت قرار داشت و هیچ قدرتی نمی توانست این حقوق را از مردم سلب کند.
میل با طرح یک پرسش اصولی دست برروی یک کاستی بنیادی نظام های سیاسی مبتنی بر دموکراسی گذاشت اینکه در نظام های دموکراسی مبتنی بر رای اکثریت توجه چندانی به جایگاه اقلیت,یعنی آنانی که نقشی در انتخاب حکومت نداشته اند یا مخالف آنند نشده است.میل اعتقاد داشت که منتخب بودن حکومت از ناحیه اکثریت لزوما به معنای آن نیست که سیاست های حکومت به نفع اکثریت جامعه باشد و همیشه گروه های فشار و لابی هایی وجود دارند که بر تصمیم گیری های حکومت تاثیر بگذارند و مسئولین را در جهت منافع خود سوق دهند.با توجه به این موضوع "میل" این سوال را مطرح کرد که تکلیف حق و حقوق مخالفان و منافع اقلیت چه می شود؟و در این گونه نظام ها اقلیت ها دارای چه جایگاهی هستند؟
ادامه مطلب ...گرچه من میشکنم در خود یکسر، قیصر!
مرگ حق است، تبسّم کن و بگذر، قیصر!
مرگ، پایان کبوتر نیست، وقتی بی بال
تا خدا پل زدهای مثل کبوتر، قیصر!
نام تو شهره تر از قاف شده ست ای سیمرغ
باز هم پر بگشا در خود بی پر، قیصر!
مرگ مرگ است ولی مرگ تو مرگی دگر است
داغ ، داغ است ولی داغ برادر... قیصر!
راستی مرگ چه جوری ست؟ مرا میبینی؟
چه خبرداری از عالم دیگر، قیصر!؟
نقدهایت همه غوغا بود غوغا، "سید"!
شعرهایت همه محشر بود ، محشر، قیصر!
جامة خاک به تن کردی و یادم آمد
از شب خون، شب آتش، شب سنگر، قیصر!
شعرهای تو همه معنی قرآن بودند
"آیه" ای داری چون سورة کوثر، قیصر!
تیغ میچرخد و من سینه زنان میگریم
در دلم هلهلة حیدر حیدر، قیصر!
پیش تر از من دلتنگ گذشتی ، بگذر
ما همه میگذریم آخر از این در، قیصر! علیرضا قزوه
قیصر امین پور در دوم اردیبهشت ۱۳۳۸ در یکی از روستاهای دزفول به دنیا آمد.استاد دانشگاه الزهرا و تهران بود.موفق به کسب جایزه نیما در سال ۶۸ شد.سال ۱۳۷۶ از دانشگاه تهران دکترا گرفت..طوفان در پرانتز ، منظومه ظهر روز دهم ، مثل چشمه، مثل رود ، بیبال پریدن و به قول پرستو . «آینههای ناگهان» ، «گزینه اشعار» و مجموعه شعر «گلها همــه آفتابگرداناند» ،«دستور زبان عشق» (۱۳۸۶، مروارید) از جمله آثار اویند. در سال ۸۶ در بیمارستان دی درگذشت.
ناگفته هایی از زندگی «قیصر شعر ایران» از زبان معلم ادبیاتشرژیم های توتالیتر( تمامیت خواه )به رژیم هایی اطلاق می
گردد که خواهان نظارت تام بر کلیه امور اجتماعی، اقتصادی و برکناری کلیه رقبا و
مخالفان از طریق ترور، وحشت، خفقان و انحصار گری در حوزه قدرت سیاسی می باشند. در
این گونه رژیم ها دولت آنچنان کلیه عرصه های زندگی انسانی را تحت نفوذ و سیطره
خویش قرار می دهد که دیگر امکانی برای رشد و شکوفایی نهادهای مدنی باقی نمی ماند.
نظارت تام این رژیم ها بر تمام حوزه های زندگی افراد به گونه ای است که جایی برای
حریم شخصی و خصوصی افراد باقی نمی ماند و مجالی برای ظهور و بروز آزادی و فردیت
افراد باقی نمی ماند.
در خصوص چرایی پیدایش رژیم های توتالیتر نظریات جامعه توده وار بر ابن باورند که
با قطع پیوند افراد با باورهای سنتی و از بین رفتن ساختارهای طبقاتی گذشته که به
نوعی منجر به احساس تعلق افراد به آنها و شکل گیری نوعی هویت اجتماعی برای آنها می
شد، به افراد احساس معلق بودن در فضای اجتماعی دست خواهد داد که برای فرار از این
وضعیت و دستیابی به نوعی تعلق خاطر به دامان جنبش های توتالیتر پناه می برند.