بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

بیایید بیایید در این خانه بگردید

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند. رونده باش. امید هیچ معجزی ز مرده نیست. زنده باش !

من و تو

من و تو –

-          در فضای کوچه ی بن بست می پوسیم

تو از آنسوی دیوار و ٬

-          من از این سوی دیوار

لبان یکدیگر را تلخ می بوسیم

              * * * *

نمی دانی چه دلتنگم

در این کوچه که بوی نفرت و زخم زبان دارد

کدامین کس در این کوچه

کدامین دست می آید؟

که بفشاند ٬

-          دوباره بذر شعر مهربانی ٬

                                          - روشنایی را

ادامه مطلب ...

روزی روزگاری

فرمول انقراض یک ملت

محمود احمدی نژاد ضمن انتقاد از شعار دو بچه کافی است اظهار کرد: این شعار فرمول انقراض یک ملت است نه بقای آن. بسیاری از نخبگان و دانشمندان از خانواده‌های پرجمعیت بوده و همین امر موجب رشد آنها شده است. زمانی که خانواده‌ای شش فرزند دارد باعث کلنجار رفتن آنها و رشد استعدادهایشان می‌شود. اما اینکه گفته می‌شود فرزندان زیاد را نمی‌توان به خوبی تربیت کرد حرف صحیحی نیست چرا که مهم‌ترین وظیفه خانواده تربیت نسل آینده است.

البته ایشان به این مسئله اشاره نکردند که یک کودک در ابتدا برای اینکه رشد کند و نخبه شود به غذا نیاز دارد و اگر خانواده درآمدی نداشته باشد تا به آن کودک غذا بدهد آن کودک جوانی خود را هم نخواهد دید چه رسد به دوران نخبگی را.

ادامه مطلب ...

لیلای مجنون ; فروغ فرخزاد FOROUGH

فروغ بی شک یکی از تاثیرگذاران شعر معاصر است که در عمر هرچند کوتاه ولی پر بار خویش اشعار خوبی را از خود به یادگار گذاشته است.اشعار او پر از صمیمیت و احساس و سادگی است هرچند همواره دو حد افراطی مرگ و زندگی در اشعار او وجود دارد اما چشم انداز دید او رهایی است.وی همواره در اشعارش به سنتهای پوسیده ی جامعه ی خویش تاخته است و همواره نسبت به دایره ای که زن را محدود می کند شوریده است.هشتم دی ماه زادروز او بهانه ای شد تا که دوباره ازو یادی کنیم تا شاید با "تولدی دیگر"دوباره" ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" و فرو ریزیم "دیوار" تنهایی را .

در شب کوچک من ٬افسوس

باد با برگ درختان میعادی دارد

در شب کوچک من دلهره ی ویرانیست

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

من به نومیدی خود معتادم

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

ادامه مطلب ...

۴ دی(۲۵ دسامبر) زادروز پدر شعر پارسی ; رودکی

چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد:                             تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
هر آن که ایزدش این چهار روزی کرد                           
سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد
رودکی در یک روستای رودک منطقه سغد خراسان (اینک واقع در ناحیه پنجکنت ایالت سغد جمهوری تاجیکستان) در سال ۸۵۸به دنیا آمد و در ناحیه ای نه چندان دور از زادگاهش مدفون شده است.میخائیل میخائیلویچ گراسیموف باستان شناس و انسان شناس روس گور اورا یافته و از روی بقایای استخوانهایش مجسمه اورا ساخته است. یاد و نام رودکی را باید هماره گرامی داشت چونکه وی یکی از عوامل مشترک میان پارسی زبانان در سراسر جهان است.رودکی در دوره ی سامانیان می زیست که بیش از هر خاندانی به احیای زبان و فرهنگ و سنت های ایرانیان همت گماشتند.کشورهای پارسی زبان در آسیای میانه و افغانستان به علاوه ایران همواره مراسمات مختلفی را برای گرامیداشت رودکی برگزار کرده اند و مجسمه های او در پایتخت های کشورهای های پارسی زبان نصب شده است.نکته مبهم در خصوص رودکی مربوط به عدم بینایی اوست.عده ای بر این عقیده اند که وی کور مادر زاد بوده است و عده ای نیز با توجه به برخی از اشعار وی این قضیه را رد می کنند از نابینا شدن او در اواخر عمر خبر می دهند.

ادامه مطلب ...